۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

قدرداني از ايران يا خوش آمدگويي به احمدي نژاد؟

سفر محمود احمدي نژاد به لبنان و استقبالي كه از او صورت گرفت، رويدادي تاريخي را در اين كشور رقم زد، تاكنون از هيچ مقام خارجي در اين كشور چنين استقبالي نشده بود.
نگاهي به بازتاب اين سفر در رسانه هاي لبناني و بين المللي هم حاكي از برد تبليغاتي محمود احمدي نژاد و حزب الله لبنان است.
انبوهي از خبرنگاران از رسانه هاي مختلف جهان به اين سفر پوشش دادند، شبكه هاي مهم تلويزيوني منطقه اي و جهاني مراحل مختلف ديدار محمود احمدي نژاد از لبنان و سخنرانيهاي او را به صورت زنده پخش كردند.
در ايران، بديهي است كه رسانه هاي وابسته يا نزديك به حكومت، نگاهي مثبت و سرشار از تحسين و ستايش نسبت به اين سفر داشتند و نگاههاي انتقادي كه با توجه به محدوديتهاي فضاي مطبوعاتي امكان چنداني براي بازتاب نداشت، ابزاري جز سايتهاي اينترنتي مستقر در خارج براي انعكاس نداشت.
براي آن دسته از ايرانيان كه دولت محمود احمدي نژاد را برخاسته از تقلب در انتخابات و متكي بر سياست سركوب مي دانند، شور و شوقي كه در لبنان به او نشان داده شد، طبيعتاً خوشايند نبود، تا آنجا كه برخي از آنان حتي به انتقاد از رسانه هايي پرداختند كه به اين سفر پوششي گسترده دادند.
نماينده ايران
توجه به واقعيتهاي موجود در جامعه لبنان، به درك زمينه هايي كه چنين استقبال بي سابقه اي را براي محمود احمدي نژاد رقم زد و آن را رخدادي تاريخي و درخور پوشش گسترده رسانه اي كرد، كمك مي كند.
چهار روز پيش از ورود محمود احمدي نژاد به بيروت، سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان هنگام فراخواندن مردم به استقبال از رئيس جمهور ايران خاطر نشان كرد كه اين استقبال براي كسي نيست كه چند سالي رياست دولت جمهوري اسلامي را برعهده دارد، بلكه استقبال از كسي است كه انقلاب اسلامي ايران و سي سال پشتيباني آن از "مقاومت" در لبنان را نمايندگي مي كند.
محمدرضا خاتمي، عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت هم در نامه اي كه به سيد حسن نصرالله نوشته، ضمن انتقاد از محمود احمدي نژاد، اذعان كرده كه استقبال از او قابل فهم است.
حمايت سي ساله جمهوري اسلامي ايران از شيعيان لبنان، آنان را از طبقه اي فرودست كه نقش چنداني در سياست لبنان نداشت به جايگاهي ارتقا داده كه عاملي تعيين كننده در صحنه سياسي و سرنوشت اين كشورند و از نيرويي نظامي در قالب حزب الله برخوردارند كه از سويي ياراي ايستادگي در برابر اسرائيل دارد و از سوي ديگر با كنترل منطقه حساس جنوب اين كشور، اجازه نمي دهد كه همچون دوران جنگ داخلي و پيش از آن، گروههاي فلسطيني با تبديل خاك لبنان به ميدان جنگ با اسرائيل، كشورشان را آماج حملات تلافي جويانه و ويرانگر بكنند.
در سايه پشتيباني مستقيم مالي ايران بوده كه در شهرها و روستاهاي جنوب لبنان كه چهار سال پيش، برخي از آنها بيش از نود درصد بر اثر حمله اسرائيل ويران شده بودند، امروز تقريباً اثري از ويراني ديده نمي شود.
طبيعي است كه بخش قابل توجهي از جمعيت لبنان با خوش آمدگويي به رئيس جمهوري ايران، قدرداني خود را از چنين كمكهايي ابراز كنند و چه بسا، هر كس ديگري هم كه به جاي محمود احمدي نژاد، در جايگاه رياست جمهوري ايران از لبنان ديدار مي كرد با چنين استقبال گرمي روبرو مي شد.
خاتمي و احمدي نژاد
هفت سال پيش از محمود احمدي نژاد، محمد خاتمي هم در سفر به لبنان مورد استقبالي گسترده قرارگرفته بود، با اين تفاوت كه برنامه سفر او منحصر به ديدار از بيروت بود و برخلاف محمود احمدي نژاد به مناطق شيعه نشيني كه پايگاه اصلي هواداران ايران به شمار مي رود سفر نكرد.
با اين حال، سفر محمد خاتمي اين امتياز را نسبت به سفر محمود احمدي نژاد داشت كه سخنراني آقاي خاتمي نه در حومه شيعه نشين بيروت، بلكه در بخش اصلي پايتخت و با حضور دهها هزار نفر ايراد شد كه طيف وسيعتر و متنوعتري از جامعه لبنان را تشكيل مي دادند.
دانشگاه لبنان نيز با رغبت بيشتري به محمد خاتمي دكتراي افتخاري اعطا كرد؛ در مراسم اعطاي دكتراي افتخاري علوم سياسي اين دانشگاه به محمود احمدي نژاد، با اينكه اعضاي هيئت علمي علوم سياسي به نيت كمك به افزايش همكاري با دانشگاههاي ايران به اعطاي اين درجه علمي رضايت داده بودند، اما هنگام تقديم اين مدرك به او، روي صحنه حاضر نشدند.
تكراري اما شيرين
بخش مهمي از محبوبيت محمود احمدي نژاد در لبنان كه در استقبال بي سابقه از وي در اين كشور نقش داشته، به مواضع تند ضداسرائيلي و ضدآمريكايي او باز مي گردد.
سخنان محمود احمدي نژاد عليه اسرائيل به همان اندازه كه براي بخشي از ايرانيان در حد ملال آوري تكراري شده، به مذاق بسياري از لبنانيها و فلسطينيان شايد هر قدر هم كه تكرار شود همچنان شيرين بماند، بخصوص كه اين سخنان پشت مرز اسرائيل ايراد شود.
آقاي احمدي نژاد در لبنان براي مردماني سخن از نابودي اسرائيل گفت كه طعم زندگي تحت اشغال اسرائيل را چشيده اند، حملات اسرائيل خانه هايشان را ويران كرده و خودشان را آواره كرده و دوستان و اعضاي خانواده شان را از آنها گرفته است.
چندان واقع بينانه به نظر نمي رسد كه از مردم كوچه و بازار لبنان انتظار داشت از شكافي كه بر سر رياست جمهوري محمود احمدي نژاد ميان ايرانيان ايجاد شده آگاه باشند.
لبنان كشوري است كه محلات مرفه نشين پايتخت آن، با روزي سه ساعت قطع برق و ديگر مناطق كشور با هشت تا دوازده ساعت بي برقي در شبانه روز مواجه است، مردم بيروت تابستاني را پشت سر گذاشته اند كه در هر 48 ساعت فقط چهار ساعت از آب شهري برخوردار بوده اند و حتي ثروتمندانشان ناچارند با خريداري آبي مخلوط با آب شور دريا شستشو كنند.
لبنان هايي هم كه از ايران ديدن مي كنند، سطح زندگي در ايران را بالاتر از كشور خود مي بينند و در اين شرايط بسختي بتوان از آنان انتظار داشت واقعيات زندگي مردمي را لمس كنند كه تاوان سياستهاي ضداسرائيلي و ضدآمريكايي كشورشان را با تحمل فشارهاي سنگين اقتصادي و جا ماندن از قافله پرشتاب اقتصاد جهاني مي دهند.
توقع و واقعبيني
محمدرضا خاتمي از دبيركل حزب الله خواسته از كساني كه "ياران كم نظير" آيت الله خميني و "وارثان جسمي و روحي" او را زير فشار و محدوديت قرار داده و "صدها تن از فرزندان راستين" انقلاب را زنداني كرده اند دوري بجويد و در برابر عملكرد آنان سكوت نكند.
بديهي است كه سيد حسن نصرالله و ديگر سران حزب الله به ياد دارند كه حزب الله لبنان در زمان رياست ميرحسين موسوي بر دولت ايران شكل گرفت و در زمان رياست جمهوري محمد خاتمي بود كه اسرائيل در برابر حملات حزب الله سرانجام ناچار به عقب نشيني از لبنان شد و اكنون اين دو، از عملكرد محمود احمدي نژاد و حمايت آيت الله خامنه اي ناراضي اند و در جايگاه رهبري جريان معترض در ايران قرار دارند.
بسياري از شخصيت هاي مهم معترض و برخي از آناني كه به زندان انداخته شده اند هم براي سران حزب الله افرادي شناخته شده اند.
اما حتي اگر سيد حسن نصرالله و يارانش در گوشه دل خود هم حقي براي ايرانيان معترض قائل باشند، بدور از واقع گرايي است كه از آنان انتظار برود در حمايت از خواسته هاي معترضان موضعي بگيرند و راهي را برگزينند كه تأييد آيت الله خامنه اي را به همراه نداشته باشد.
استقبالي كه از محمود احمدي نژاد در لبنان به عمل آمد، فضائي را بر اين كشور حاكم كرد كه صداهاي مخالف در آن گم شد، حتي سرسخت ترين مخالفان ايران به ديدار رئيس جمهوري اسلامي رفتند و انتقادات تند رسانه هايشان جاي خود را به تحليلهاي مثبت داد.
چگونه مي توان از حزب الله انتظار داشت كه در شرايط خطير كنوني، به جاي بهره گيري از اين فضا، با لب گشودن به انتقاد از محمود احمدي نژاد و آنچه در ايران مي گذرد هم با خطر دودستگي در صفوف خود مواجه شود و هم شكافي ميان خود و ايران را مقابل چشمان مخالفانش به نمايش بگذارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر