۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

ضرب و شتم يك خبرنگار زن توسط محافظان معاون اول رئيس‌جمهوري

آفتاب: در سفر هيات دولت به استان چهارمحال بختياري كه روز چهارشنبه 26 خرداد انجام شد، يك خبرنگار زن مورد حمله و ضرب‌و شتم محافظان محمدرضا رحيمي، معاون اول محمود احمدي‌نژاد قرار گرفت.

به گزارش "خبرنامه دانشجويان ايران"، برخورد محافظان رحيمي به خبرنگار زن به حدي زننده بود كه ساير خبرنگاران تصميم گرفتند از پوشش خبري سفر رحيمي خودداري كنند.

سرانجام با وساطت استاندار چهارمحال بختياري خبرنگاران به كار خود ادامه دادند.

استاندار به خبرنگاران قول داد كه اين مساله را پيگيري كند.

نام خبرنگار زن و روزنامه‌اي كه او را براي تهيه‌ي گزارش اعزام كرده بود، اعلام نشده است.

اعتراض شديد خادمه سالخورده بيت آيت الله خميني به همسر آقاي خامنه اي در نماز جمعه 14 خرداد

بعد از اينكه اراذل و اوباش بسيجي در نماز جمعه 14 خرداد در جوار مرقد آيت الله خميني به نوه وي كه صاحب عزا بود اجازه سخن گفتن ندادند و با شعارهاي ركيكي به وي اهانت كردند، همزمان در قسمت بانوان مراسم نماز جمعه نيز شلوغ مي شود. البته در اين بخش ماموران لباس شخصي ماموريت نداشتند بنام مردم بر عليه مردم نقش بازي كنند. در قسمت بانوان اين خود مردم بودند كه به شكل طبيعي به اهانت به بيت آيت الله خميني اعتراض مي كردند

شنيده هاي جرس حاكي است وقتي ماموران لباس شخصي شعار سيدحسن نصرالله فرزند روح الله را سر داده بودند، خانم مسني بر مي خيزد، بسوي همسر جناب آقاي خامنه اي كه در صف اول بانوان نمازگزار نشسته بود، مي رود و عليه خانواده آقاي خامنه اي شروع به شعار دادن مي كند، و با زباني صميمي از سيد حسن و جدش حمايت مي كند. عكس العمل اين خانم هشتاد ساله آنقدر طبيعي و مادرانه بوده كه تعدادي از بانوان نمازگزار را به همراهي مي طلبد

نمازگزاران قديمي او را معرفي مي كنند . او كسي نبوده جز "منيره خانم" خادمه بيت آيت الله خميني كه عاشقانه فرزندان و نوه هاي امام را فرزندان و نوه خود مي داند. منيره خانم همسر آقاي خامنه اي را در برابر جمعيت مورد خطاب قرار مي دهد: از جان نورچشم من چه مي خواهيد؟ به سيد حسن من چكار داريد؟ نكند مي خواهيد او را هم مثل پدرش سربه نيست كنيد؟ خيال كرده ايد مردم بي شعورند؟ همه مي دانند كه اين بازي ها براي به تخت نشاندن پسرت مجتبي است. اما اين آرزو را به گور خواهي برد.

بعد از شعار هاي ميليوني مرگ بر ديكتاتور، و شعارهاي تند عليه مجتبي خامنه اي، همسر آقاي خامنه اي سومين عضو خانواده رهبري است كه موضوع شعارهاي مردمي مي شود. شنيده هاي جرس حاكي است شعارهاي منيره خانم با همدلي نمازگزاران مواجه شد و با پادرمياني بانوان بيت آيت الله خميني ماموران جرأت نكردند منيره خانم را دستگير كنند.

مطهري: نظارت بر حجاب مردم اين نيست كه با باتوم به جان مردم بيافتيم

علي مطهري در ارتباط با اظهارات اخير رئيس‌ دفتر احمدي‌نژاد مبني‌بر اينكه براي ورود هنرمندان خارج از كشور به ايران مشكلي وجود ندارد،گفت: اين اظهارات درست در همان راستاي اظهارات احمدي‌نژاد در برنامه زنده تلويزيوني است كه ايشان در مورد مسأله عفاف و حجاب مطرح كردند.

عضو كميسيون فرهنگي با تاكيد بر اينكه با اين نگاه به مسائل فرهنگي مشكل داريم،‌ اظهار داشت: در اين نگاه اهميت لازم براي مسائل فرهنگي ديده نمي‌شود و بيانگر يك نگاه ليبراليستي است.

وي با بيان اينكه در ديدگاه دولت‌هاي سكولار به مسائل فرهنگي، هيچ‌گونه تعهدي نسبت به اخلاق و عقايد مردم ديده نمي‌شود، اظهار داشت: چند ماه پيش كه طي سخناني در مجلس اعلام كردم كه اين دولت از نظر فرهنگي ليبرال است، عده‌اي ناراحت شدند اما امروز نشانه‌هاي آن در حال آشكار شدن است.

عضو فراكسيون اصولگرايان در واكنش به اين سخن رئيس‌ دولت كه اين برخوردها در طرح عفاف و حجاب در شان دولت نيست، گفت: ايشان چطور مي‌گويد كه در شان دولت نيست اين اقدامات را انجام مي‌دهد.

نماينده مردم تهران يكي از وظايف دولت اسلامي را نظارت بر مسأله عفاف و حجاب عنوان كرد و اظهار داشت: دين اسلام گفته كه بايد امر حجاب در كشورهاي اسلامي رعايت شود، به همين دليل دولت نمي‌تواند نسبت به اين امر بي‌توجه باشد.

وي تصريح كرد: در جايي كه عده‌اي نخواهند اين مسأله را رعايت كنند، كار مردم نيست كه در اين امر دخالت كنند چرا كه مردم نمي‌توانند با هم دعوا كنند بلكه وظيفه دولت است بر اين مسأله نظارت كافي را داشته باشد.

عضو كميسيون فرهنگي مجلس ادامه داد: نظارت هم اين نيست كه با باتوم به جان مردم بيافتيم بلكه راه‌هاي مختلفي دارد و اگر مردم ببينند دولت به اين مسأله حساس است خود رعايت مي‌كنند اما در حال حاضر آنها مشاهده مي‌كنند كه دولت به اين مسأله حساس نبوده، بلكه بدحجابي را ترويج مي‌كند، به همين دليل بدحجابي در جامعه ترويج داده خواهد شد.

مطهري ادامه داد: اگر دولت اين رفتار و سياست در بحث عفاف و حجاب را قبول ندارد،طرح ديگري را در اين خصوص ارائه كند.

وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا قانون عفاف و حجاب در خود دستگاه‌ها و سازمان‌هاي دولتي اجرا نمي‌شود، گفت: مسأله عفاف و حجاب نيز قانوني مانند ديگر قوانين است كه ايشان مي‌گويد اجرا نمي‌كند، در اينجا مجلس بايد جلوي اين سركشي را بگيرد.

مطهري در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه آيا امكان طرح سئوال از رئيس‌جمهور در اين باره وجود دارد، اظهار داشت: ممكن است طرح سئوال صورت بگيرد چرا كه ما موظف به انجام وظيفه بوده و بايد نسبت به اين مسئله عكس‌العمل نشان دهيم اما اينكه اين موضوع به كجا خواهد رسيد، با خدا است.

پاسخ دندان شكن سيد حسن خميني به فرستاده نظام : همينقدر كه سكوت كرده ام و چيزي عليه تان نگفته ام، برويد خدا را شكر كنيد

شنيده هاي جرس از منابع موثق مرتبط با بيت مرحوم آيت الله خميني حاكي از آن است كه بعد از نخستين خطبه هاي تاسف بار اقاي خامنه اي پس از انتخابات در بيست و نهم خرداد سال گذشته غلامحسين محسني اژه اي وزير وقت اطلاعات نزد حجت الاسلام سيد حسن خميني رفته از جانب "نظام" از ايشان مي خواهد از آقاي خامنه اي حمايت علني كند.

سيد حسن مي گويد: با توجه به تخلفات عديده اي كه مرتكب شده ايد و خيانتي كه در امانت ملي كرده ايد، همينقدر كه سكوت كرده ام و چيزي عليه تان نگفته ام، برويد خدا را شكر كنيد! قطعا روح امام راحل از اين امور خلاف شرعي كه مرتكب شده ايد بيزار است.

نوه مرحوم آيت الله خميني مي افزايد: سه سال قبل من به عنوان مسئول دفتر حفظ و نشر آثار امام خميني درباره انحراف آشكار از وصيت نامه الهي سياسي ايشان نسبت به ورود سپاه در سياست هشدار دادم. چه كرديد؟ درست برخلاف نظر امام عمل كرده ايد، حال از من مي خواهيد تاييد كنم!؟

به حضرت آقاي خامنه اي سلام برسانيد و خدمتشان عرض كنيد مهمترين ميراث امام راحل انقلاب و جمهوري اسلامي است، من شرعا و اخلاقا مطابق وصيت نامه صريح جدم موظف به حفظ اين ميراث گرانقدر هستم. متأسفانه نظام از مسيري كه بنيانگذارش ترسيم كرده بود منحرف شده و دارد به بيراهه مي رود. تا دير نشده فكري كنيد. خدايا تو شاهد باش قد بلّغتُ.

محسني اژه اي بدون اخذ نتيجه بر مي گردد. بعد از آن وزارت اطلاعات و سپاه شروع به تخريب سيد حسن مي كنند. فاجعه 14 خرداد حاصل يك سال كار فشرده نيروهاي اطلاعات و پاسداران استبداد بود كه با اذن مخصوص آقاي خامنه اي عليه بيت بنيانگذار جمهوري اسلامي اجرا شد.

ايران داراي بالاترين تعداد خبرنگاران در تبعيد

كميته حمايت از روزنامه نگاران در گزارشي اعلام كرده طي يكسال گذشته حداقل 29 گزارشگر، دبير و عكاس خبري ايراني مجبور به فرار كشورشان شده اند.
در گزارش سالانه اين كميته كه در نيويورك مستقر است آمده اين بالاترين آمار سالانه خبرنگاران تبعيدي يك كشور طي يك دهه گذشته است.
آمار كل خبرنگاراني كه در سال گذشته بدليل خشونت و ارعاب به كشورهاي ديگر پناه برده اند حداقل 85 نفر ذكر شده است.
گزارش ياد شده در آستانه روز جهاني پناهندگان (20 ژوئن) منتشر مي شود.
كميته حمايت از روزنامه نگاران مي گويد دستكم نيمي از خبرنگاران ايراني كه طي دوازده ماه گذشته و بدنبال انتخابات رياست جمهوري سال گذشته از كشورشان گريخته اند در تركيه و در شرايط دشواري بسر مي برند.
اين كميته مي افزايد اشخاصي كه احتمال مي رود در تركيه براي حكومت ايران كار مي كنند به اين خبرنگاران تبعيدي هشدار داده اند اگر درباره اوضاعي سياسي ايران بطور علني اظهار نظر كنند خانواده هايشان در داخل هزينه فعاليت هاي آنها را خواهند پرداخت.
گزارش ياد شده به محمد خيرخواه عكاس خبري 24 ساله ايراني يونايتدپرس اينترنشنال اشاره مي كند كه عكسهايش از درگيري هاي پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته او را مجبور به فرار به افغانستان، ايتاليا و سرانجام آمريكا كرد.
اين كميته پيش تر نيز اعلام كرد ايران ركورددار شمار خبرنگاران زنداني در جهان است.
اين گزارش نشان مي دهد پس از ايران، سومالي (16 خبرنگار تبعيدي) و اتيوپي (15 خبرنگار تبعيدي) در رده هاي دوم و سوم قرار دارند.
عراق، اندونزي، پاكستان و تونس نيز هر كدام دستكم يك خبرنگار تبعيدي داشته اند.
گزارش كميته حمايت از خبرنگاران آمار كل خبرنگاراني كه طي دهسال گذشته مجبور به فرار از كشورهايشان شده اند را 509 تن ذكر مي كند كه 454 نفر از آنها همچنان در تبعيد هستند و تنها 55 نفر توانسته اند به كشور خود بازگردند.
آمريكا ميزبان 140 نفر يعني بيشترين تعداد از اين خبرنگاران است. كنيا (57 نفر)، بريتانيا (34 نفر)، سوئد (26 نفر) و تركيه (23 نفر) در رده هاي بعدي قرار دارند.

در سال ۲۰۰۹ ده‌ها هزار نفر در اتحاديه اروپا پناهندگي گرفته‌اند

كشور آلمان با ۱۲۱۰۰ نفر و فرانسه با ۱۰۴۰۰ نفر پس از بريتانيا در جايگاه دوم و سوم قرار دارند. كشورهاي سوئد، ايتاليا و هلند نيز شمار زيادي از پناهجويان را به رسميت شناخته و آنها را در جامعه‌ي خود پذيرفته‌اند. اين شش كشور سه چهارم كل پناهندگان را در سطح اتحاديه اروپا زير پوشش حمايت‌هاي دولتي خود گرفته‌اند.
بر اساس داده‌هاي اداره آمار "يورواستات"، شمار پناهندگان در سال ۲۰۰۹ نسبت به سال ۲۰۰۸ افزايشي جزئي داشته است. در آن زمان شمار پناهندگان ۷۵۱۰۰ نفر بوده است.
يك سوم پناهندگان پذيرفته شده در سال ۲۰۰۹ از سومالي با ۱۳۴۰۰ نفر يا از عراق با ۱۳۱۰۰ نفر بوده‌اند. از هر ۱۱ نفر يك نفر از كشور افغانستان است. بر اساس يورواستات، در آلمان بزرگترين گروه پناهجويان از سه كشور عراق، افغانستان و ايران است.
ارقامي كه اداره آمار داده است نشان مي‌دهند كه از هر چهار يا پنج پناهجو، يك نفر در حوزه اتحاديه اروپا به عنوان پناهنده به رسميت شناخته شده است. در سال ۲۰۰۹ در سطح اتحاديه اروپا در مورد ۳۱۷ هزار و ۵۰۰ تقاضاي پناهندگي تصميم گرفته شده است. ميزان قبولي در همان دور اول ۲۷ درصد و در مرحله‌ي رسيدگي در دادگاه‌ها ۱۹ درصد بوده است.
ميزان متفاوت پذيرش پناهندگي در كشورهاي مختلف
ميزان قبولي در آلمان در دور اول ۵/ ۳۶ درصد و در دور دوم ۳۴ درصد بوده است. به عبارت ديگر از هر سه نفر يك نفر به عنوان پناهنده به رسميت شناخته شده است.
بر پايه‌ي آمار يورواستات، در ميان كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در مورد ميزان پذيرش پناهندگي تفاوت‌ بسيار است. در كشور مالت در سال ۲۰۰۹ در همان دور اول بررسي تقاضا، دو سوم متقاضيان پناهندگي پذيرفته شده‌اند. در اسلواكي و پرتغال بيش از نيمي از پناهجويان را به رسميت شناخته‌اند.
ولي در يونان از هر صد نفر فقط يك نفر در دور اول پذيرفته شده است. در ايرلند، اسپانيا، فرانسه، اسلواني ميزان پذيرش در دور اول كمتر از مراحل بعدي به رسميت شناخته مي‌شوند. يورواستات اشاره مي‌كند كه اين امر تابعي از اين مسئه است كه پناهجو از كدام كشور مي‌آيد.
اداره آمار اتحاديه اروپا مي‌افزايد كه از ميان ۲۶۱ هزار نفري كه سال گذشته به اتحاديه اروپا وارد شده‌اند، از هر پنج نفر يك نفرشان زير ۱۸ سال بوده‌اند. حدود ۱۲۲۰۰ نفر از اين كودكان و نوجوانان بدون همراه وارد قلمرو اتحاديه اروپا شده‌اند.

مراسم بزرگداشت علي شريعتي با تهديد ماموران امنيتي لغو شد

به دنبال «تهديد ماموران امنيتي» مراسم بزرگداشت علي شريعتي روز جمعه در منزل حبيب الله پيمان لغو شده است و خانواده علي شريعتي در بيانيه اي به صادر نكردن مجوز براي برگزاري مراسم در «حسينيه ارشاد» اعتراض كردند.

به گزارش «جرس» قرار بود اين مراسم عصر روز جمعه در منزل حبيب الله پيمان و با سخنراني آقايان احسان شريعتي، ‌هاشم آغاجري،‌ محمد جواد كاشي برگزار شود، ولي اين مراسم «با تهديد ماموران امنيتي لغو» شد.

در همين زمينه، يكي از نزديكان برگزاركنندگان اين مراسم درگفت وگو با راديو فردا گفت: ماموران نيروي انتظامي روز گذشته خواستار لغو اين مراسم شدند و به همين دليل روز پنجشنبه برگزار كنندگان مراسم متني با اين مضمون كه «با پوزش مراسم به دليل مخالفت نيروي انتظامي لغو شده است» بر روي جلوي درب ورودي نصب كردند.

وي اضافه كرده است: اما روز جمعه نيروهاي انتظامي جلوي محل برگزاري مراسم حاضر شده و متن قبلي را برداشته و متني جديدي را روي درب محل مراسم نصب كردند. در اين متن كه توسط نيروهاي انتظامي تهيه شده، نوشته شده است: «مراسم برزگداشت دكتر علي شريعتي به بعد موكول شد- حبيب الله پيمان»

يكي از نزديكان برگزاركنندگان اين مراسم كه نخواست نامش فاش شود، اضافه كرده است:«طي سي سال گذشته مراسم بزرگداشت علي شريعتي در اين منزل برگزار شده است و اين نخستين باري است كه اين مراسم لغو مي شود».

بيانيه خانواده شريعتي

امسال دولت جمهوري اسلامي امسال با برگزاري «بزرگداشت سي و دومين سالگرد درگذشت دكتر شريعتي در حسينيه ارشاد» مخالفت كرد و خانواده علي شريعتي نيز در بيانيه‌اي از اين كه با در خواست آنها موافقت نشده ابراز تاسف كرده اند.

خانواده علي شريعتي مي‌گويند: «جلسات بزرگداشت و بررسي انديشه‌هاي علي شريعتي طي سه دهه پس از پيروزي انقلاب، به‌رغم همه فراز و نشيب‌ها و بي‌اعتنايي‌هاي مسئولان در سخت‌ترين شرايط، هر ساله در اقصي نقاط كشور به‌طور منظم برگزار شده و به‌تدريج بدل به يك سنت نهادين گشته است. حال آنكه امسال دومين سالي است كه امكان برگزاري اين مراسم فراهم نمي‌شود.»

خانواده علي شريعتي همچنين گفته‌اند:«تمايل مشهود به غلبه جوّ تك‌صدايي و انحصارطلبي در شرايط كنوني كه يكي از نمودهاي آن اين‌گونه اعمال محدوديت ها عليه تجمعات و حق آزادي بيان است، سياستي سخت نابخردانه مي‌نمايد كه به عكس، موجب واكنش جامعه و اقبال بيشتر نسل جوان به انديشه هاي انتقادي خواهد شد. در اين ميان، اهل فرهنگ و تعهد اجتماعي نمي توانند از كنار چنين اجحافاتي نسبت به نمادها و ميراث تاريخي خود به سكوت بگذرند».

طي دوسال گذشته مقامات دولت جمهوري اسلامي با برگزاري مراسم بزرگداشت مهدي بازرگان، اولين نخست وزير جمهوري اسلامي، آيت‌الله محمود طالقاني و يدالله سحابي، از رهبران نهضت آزادي، در حسينه ارشاد مخالفت كرده‌اند.

به باور بسياري علي شريعتي ايدئولوگ مسلمانان انقلابي سال ۱۳۵۷ بود و حسينيه ارشاد پيش از انقلاب مركز اصلي برگزاري سخنراني هاي وي بود .

علي شريعتي در روز ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درگذشت و علت مرگ او سكته قلبي اعلام شد.

در آستانه 18 تير ، كوي دانشگاه به بهانه تعميرات تا 25 تيرماه تعطيل ميشود

مديركل كوي دانشگاه تهران در آستانه فرا رسيدن سال‌روز ۱۸ تير از تعطيلي كوي به دليل «تعميرات» خبر داد.
داريوش اسماعيلي، با بيان اينكه دانشجويان در فاصله زماني ۲۹ خرداد ماه تا ۵ تيرماه فرصت دارند وسايل خود را به انبار تحويل دهند تصريح كرد: «كوي دانشگاه در فاصله زماني نهم تير تا ۲۵ تيرماه تعطيل است.»
وي افزود: «امتحانات دانشجويان دانشگاه تهران تا سوم تيرماه پايان مي‌يابد و دانشجويان تا پنجم تيرماه فرصت دارند تا كوي دانشگاه را به صورت كامل تخليه كنند.»
به گفته‌ي آقاي اسماعيلي «در اين فاصله زماني كه كوي تعطيل است، تعميرات اساسي و ضروري در اين مركز انجام خواهد شد.»
به اعتقاد برخي دانشجويان ساكن كوي اين اقدام در جهت جلوگيري از اعتراضات سال‌روز هجدهم تيرماه صورت گرفته است.
در هجدهم تير سال ۷۸ نيروهاي امنيتي با حمله به كوي دانشگاه تهران با دانشجويان درگير شدند كه اين امر منجر به كشته شدن دست‌كم سه تن و بازداشت شماري از فعالان دانشجويي شد.

علي مطهري: مردم كم كم با چهره واقعي فرهنگي احمدي نژاد آشنا مي شوند

دكتر علي مطهري با ارسال مطلبي براي "تابناك" نگاه فرهنگي دولت را به نقد كشيده است كه متن كامل اين يادداشت به شرح زير مي آيد:

سخنان رئيس جمهور محترم در مصاحبه تلويزيوني اخير درباره مسأله حجاب، از نظر آشكارتر شدن بينش فرهنگي ايشان براي قشر متدين يك پديده مبارك بود. آنچه كه اينجانب از سال دوم دوره اول رياست جمهوري ايشان فرياد زدم كه نگاه وي به امور فرهنگي مطابق اسلام نيست و در نطقي در مجلس گفتم «رئيس جمهور در مسائل فرهنگي ليبرال است» كه موجب ناراحتي و پاسخگويي طرفداران متعصب دولت شد، اكنون نشانه هاي آن هويدا گرديده و مردم متدين و حزب الهي كه با تصور ديگري به ايشان رأي دادند كم كم با چهره واقعي فرهنگي وي آشنا مي شوند.

نكته مهم اين است كه رئيس جمهور با علم به حمايت رهبري، مراجع تقليد، ائمه جمعه، علما، نمايندگان مجلس و توده متدين مردم از نظارت بر امور فرهنگي، اين گونه سخن مي گويد. اين يك هشدار و علامت خطر است كه گروهي كه اكنون قدرت را به دست گرفته يك طرز تفكر مخصوص به خود دارد. به عنوان نمونه اخيراً در سخنان رئيس جمهور توجه ويژه اي به ايران باستان مشاهده مي شود و ستايش از كوروش و اينكه ما فرزندان رستم و اسفنديار و آرشيم.

بديهي است كه نفس سخن گفتن از ايران باستان و شخصيت هاي آن دوره اشكالي ندارد اما زمان و مكان آن و جايگاه گوينده آن و در جايي كه بايد از اسلام سخن گفت از اين امور سخن گفتن و نيز تكرار آن در مواقف مختلف، گمان انسان را تقويت مي كند كه اينها برنامه ريزي شده و هدفدار است. يا در سخنان ايشان به ندرت سخن از اسلام به ميان مي آيد بلكه از يكتاپرستي، مهرورزي و عدالت ورزي سخن رانده مي شود كه پلوراليزم ديني و انديشه صلح كل را تداعي مي كند. البته همه اينها از تفكرات مشائي نشأت مي گيرد و انديشه هاي اوست كه بر زبان احمدي نژاد جاري مي شود.

بدون شك وضعيت عفاف و حجاب جامعه ما در دوره پنج ساله صدارت آقاي احمدي نژاد انحطاط يافته و علت آن همين بينش فرهنگي ايشان است اگرچه اكثر قريب به اتفاق وزرا چنين بينشي ندارند. نكته مهم اين است كه رئيس جمهور يك مجري است نه يك ايدئولوگ. اينكه ايشان با بيان هاي مختلف وظيفه دولت در اجراي آن مرتبه از امر به معروف و نهي از منكر را كه نيازمند اعمال قدرت است انكار مي كند، انكار يك حكم مسلم اسلامي مورد اتفاق همه فقهاست.

اين وضعيت، در ابلاغ برخي قوانين مصوب مجلس و مورد تأييد شوراي نگهبان مانند قانون تسهيلات ارزي براي متروي تهران و شهرستان ها نيز مشاهده مي شود كه رئيس جمهور مي گويد من اجراي اين قوانين را صلاح نمي دانم.

عجيب است كه استاندار تهران در خصوص اجراي قانون عفاف و حجاب، به جاي آنكه بگويد ملاك قانون و حكم اسلام است، مي گويد ملاك نظر رئيس جمهور است. اين سخنان راه استبداد و زير پا گذاشتن قانون را هموار مي كند.

با اين بينش فرهنگي دولت، بايد بگوييم اينكه دولت امسال را سال فرهنگ ناميده، در واقع سال ضدفرهنگ و سال انحطاط فرهنگي است و معلوم نيست بودجه مخصوصي كه براي فرهنگ منظور شده در چه راهي بناست هزينه شود. به ظن قوي بيشتر آن مطابق تمايلات آقاي مشائي در كنسرت ها و تئاترها و فيلم هاي سينمايي كذايي و فيلم سينمايي كوروش كبير صرف خواهد شد و بخش ناچيزي از آن در راه ترويج فرهنگ و زندگي اسلامي هزينه خواهد شد.

مسئله مهم در باب عفاف و حجاب اين است كه بايد به قول طلاب محل نزاع روشن شود. محل نزاع اين نيست كه از كار فرهنگي و نظارت عملي كدام يك را بايد برگزيد يا كدام يك اولي است. محل نزاع و بحث اين است كه با قبول اولويت كار فرهنگي و اينكه تاكنون كار فرهنگي زيادي انجام شده و مسئله براي همه روشن است و با قبول اينكه هر مقدار هم كه كار فرهنگي انجام شود باز هم عده اي تحت تأثير شبكه هاي ماهواره اي و گرايش به زندگي غربي و يا از روي هوا و هوس حاضر به رعايت عفاف و حجاب نيستند، چرا دولت وظيفه نظارت بر پوشش اسلامي را در اماكن دولتي و عمومي و به طور كلي در جامعه در پنج سال گذشته انجام نداده و هر بار كه عده اي عزم خود را براي اجراي اين حكم اسلام جزم كرده اند رئيس جمهور محترم به معارضه برخاسته و هيچ طرح جديدي نيز ارائه نكرده است؟

بحث در اين است كه گذشته از لزوم كار فرهنگي كه انجام شده و مي شود، دولت نهم و دهم چه اقداماتي در وزارتخانه ها، فرودگاه ها، بيمارستان ها، مطب هاي پزشكان، مترو، سواحل دريا، دانشگاه ها، توليدي هاي مانتو و غيره در جهت نظارت بر مسأله عفاف و حجاب انجام داده است؟

سخن ما اين است كه چرا رئيس جمهور محترم به جاي عذرخواهي از غفلت در اين موضوع، مردم متدين و علمايي را كه بر اين نظارت اصرار مي ورزند زير سئوال مي برد، مغالطه نموده و مسئله را تا حد بيرون بودن چند تار موي برخي خانم ها تنزل مي دهد؟

نكته مهم اين است كه نظر آقاي رئيس جمهور اين نيست كه اين روش غلط است و روش ديگري درست است، بلكه اساساً ايشان با نظارت در امور فرهنگي مخالف است و اين كه مي گويد با جرايم سازمان يافته مقابله مي كنيم تنها يك راه فرار براي عدم اجراي قانون عفاف و حجاب است، زيرا اولاً اين قانون و اساساً اسلام در امر به معروف و نهي از منكر تفكيكي ميان جرايم سازمان يافته و سازمان نيافته قائل نشده و ثانياً تشخيص جرم سازمان يافته از سازمان نيافته كار مشكلي است و منجر به عدم نظارت مي شود.

مسئله اين است كه اگر خانم يا آقايي با وضع ناهنجاري از نظر تحريك جنسي در خيابان ظاهر شد ضابطان دولت كه فعلاً كادر نيروي انتظامي هستند چه بايد بكنند؟ آيا او را رها كنند و فقط كار اطلاعاتي كنند و چند روز بعد اگر معلوم شد كار او سازمان يافته بوده بروند او را پيدا و برخورد كنند و اگر نه كاري به كار او نداشته باشند؟ يا به هر حال بايد به او تذكر بدهند و اقدام قانوني انجام دهند؟ نتيجه سخن رئيس جمهور رهاسازي فرهنگي است. به ايشان مي گوييم رهاسازي را در پنج سال صدارت جناب عالي تجربه كرديم، اگر مفيد بود كار به اينجا نمي كشيد، پس يك نظارت مستمر ضروري است.

به علاوه، رهاسازي عفاف و حجاب لوازمي دارد. اگر بناست تحريك جنسي در سطح جامعه آزاد باشد آقاي رئيس جمهور لازم است زحمت تأسيس كلوپ هاي شبانه را هم بكشند تا جوانان دچار عقده هاي رواني نشوند، يعني همان راه غربي ها را برويم كه البته اسلام اجازه نمي دهد زيرا ده ها مفسده دارد از جمله اينكه بنيان خانواده ها متزلزل مي شود. راه پيشنهادي رئيس جمهور چيزي بين اسلام و غرب است كه طبعاً محاسن روش اسلامي را نخواهد داشت زيرا اسلام يك كل تجزيه ناپذير است و به طور كامل بايد عمل شود و از طرف ديگر معايب روش غربي را خواهد داشت، زيرا با اين تز ما به پيروي از غرب قائل به آزادي تحريك جنسي در سطح جامعه شده ايم و به پيروي از اسلام قائل به ممنوعيت روابط آزاد و ارضاء آزاد غريزه گرديده ايم و در مجموع مصداق اين شعر حافظ شده ايم كه:

يك دست به مصحفيم و يك دست به جام گه نزد حلاليم و گهي نزد حرام

سخن آخر اينكه رئيس جمهور محترم در نطق تلويزيوني خود فرمودند بايد مانند شهيد مطهري كتاب مسأله حجاب بنويسيم و استدلال كنيم، كنايه از اين كه نيازي به اقدام عملي نيست. اين هم يك مغالطه ديگر است. در آن زمان حكومت در دست ما نبود و جز كار فرهنگي و استدلال و اقناع عقلي كاري از دستمان بر نمي آمد، اما امروز حكومت در دست ماست و علاوه بر كار فرهنگي نياز به نظارت مستمر حكومت بر مسأله عفاف و حجاب است. زبان حال مردم اين است كه اگر كساني بخواهند در مقابل دين ما بايستند ما در مقابل دنياي آنها خواهيم ايستاد.

عفو بين الملل بار ديگر خواهان محاكمه عاملان قتل ندا آقا سلطان شد

سازمان عفو بين الملل به مناسبت اولين سالگرد قتل ندا آقا سلطان، از قصور مقامات ايران در رسيدگي به پرونده قتل او انتقاد كرده و عدم محاكمه عاملان آن را نمونه اي از فرهنگ معافيت خطاكاران از مجازات دانسته است؛ فرهنگي كه به گفته اين سازمان، از زمان اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوري در سال گذشته در ايران رواج پيدا كرده است.
ندا آقا سلطان، دختر ۲۷ ساله ايراني در روز ۳۰ خرداد سال گذشته در مركز تهران و پس از شركت در تظاهراتي آرام به ضرب گلوله كشته شد. انتشار فيلم كوتاهي از لحظات جان سپردن او، بازتاب فراواني در رسانه هاي جهان داشت و او را به يكي از نمادهاي جنبش اعتراضي در ايران تبديل كرد.
حسيبه حاج صحراوي، معاون بخش خاورميانه و شمال آفريقاي عفو بين الملل، مي گويد: "مرگ ندا نه تنها حاكي از تخطي هاي بي شمار مقامات ايراني از حقوق بشر است، بلكه نشان دهنده سرپيچي مستمر آنها از به محاكمه كشيدن عاملان شكنجه و كشتار منتقدين جمهوري اسلامي است."
اين بيانه افزوده است كه عليرغم انتشار فيلم لحظات جان سپردن ندا و شهادت شاهدان مرگ او، مقامات ايران تاكنون نه تنها در مورد اين واقعه، بلكه در مورد هيچ يك از معترضاني كه در حد فاصل ماه هاي خرداد تا آذر ماه سال گذشته به دست مأموران حكومتي ايران كشته شدند، تحقيق مستقلي انجام نداده اند.
در بخش ديگري از بيانيه سازمان عفو بين الملل آمده است كه مقامات ايراني هرگونه ادعايي را در باره دخالت نيروهاي بسيج در مرگ خانم آقا سلطان رد مي كنند و در عوض گروهي ديگر از مردم يا سازمان ها و رسانه هايي از جمله بي بي سي، سي ان ان و سازمان اطلاعاتي آمريكا و حتي پزشكي كه در صحنه حاضر بود و كوشيد به او كمك كند را به عنوان عامل اين قتل معرفي مي كنند.
سازمان عفو بين الملل بار ديگر از دولت ايران خواسته است كه تحقيقي مستقل در مورد قتل و ضرب و جرح ده ها نفر در جريان تظاهرات بعد از انتخابات رياست جمهوري، از جمله درباره قتل ندا آقا سلطان انجام دهد.
اين سازمان همچنين از دولت ايران خواسته است كه به گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل متحد اجازه دهد به اين كشور سفر كنند.
به نوشته عفو بين الملل، علي رغم صدور دعوت نامه از سوي دولت ايران براي گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل متحد، از سال ۲۰۰۵ ميلادي تا كنون به اين گزارشگران اجازه بازديد از ايران داده نشده و دست كم پنج درخواست گزارشگران سازمان ملل براي بازديد از ايران، از سوي مقامات اين كشور بدون پاسخ باقي مانده است.
خانم حاج صحراوي همچنين گفته است: "مقامات ايران بايد بدانند كه تلاش هاي آنها براي مخدوش كردن شواهدي كه بر مسئوليت آنها در اين حوادث دلالت دارد، باعث سكوت ايرانيان كه خواستار روشن شدن حقيقت در مورد مرگ ندا و همچنين بسياري ديگر از معترضين هستند، نمي شود."

حركت بزرگ ترين ناوگان جنگي به سمت خليج فارس : 11 ناو آمريكايي و يك زير دريايي اتمي اسرائيلي

عصر ايران : 12 ناو جنگي آمريكايي و اسرائيلي براي رسيدن به خليج فارس از كانال سوئز عبور كردند.

به گزارش عصر ايران ، روزنامه القدس العربي چاپ لندن به نقل از منابع آگاه نوشت: 11 فروند شناور جنگي (ناو) آمريكا و يك يك زيردريايي اسرائيلي مجهز به موشك هاي هسته اي صبح ديروز جمعه كانال سوئز را به مقصد خليج فارس ترك كرده اند.

عبور اين ناوها، با حضور چشمگير نظاميان مصري و برقراري وضعيت ويژه در كانال سوئز همراه بود.

پيش از اين خبرهايي درباره حركت زيردريايي اسرائيلي دولفين به طرف خليج فارس منتشر شده بود.
شاهدان عيني و منابع آگاه گفته اند كه ناوگان آمريكايي شامل چند ناو هواپيمابر و ناوهاي حامل خودروها و تجهيزات زرهي از درياي مديترانه و كانال سوئز به طرف درياي سرخ عبور كردند. مقصد اين ناوگان نيز خليج فارس اعلام شده است. منابع رسمي عبور شناور اسرائيلي را در ميان ناوهاي آمريكايي تاييد نكرده اند.

شاهدان عيني و منابع آگاه گفته اند كه اين ناوگان آمريكايي، در طول چند سال گذشته ، "بزرگترين" بوده است.

در همين حال عبدالله السناوي سردبير نشريه العربي الناصري گفت كه مصري ها اين بار دست بسته نخواهند ماند تا ببينند كه دولت مصر آنها را در رسوايي ديگري يعني هماهنگي با اسرائيل و آمريكا و باز كردن كانال سوئز براي تجاوز به ايران اسلامي دخالت مي دهد.
رهبر اخوان المسلمين مصر نيز ضمن هشدار درباره حمله نظامي به ايران گفت: پذيرش چنين موضوعي از سوي جهان عرب و جهان اسلام غيرقابل قبول است و اگردولت ها در برابر اراده واشنگتن و تل آويو تسليم شدند، ملت ها نبايد ساكت باشند.

بدوي رئيس حزب الوفد نيز با محكوميت بروز هر گونه حمله نظامي عليه ايران گفت كه ملت هاي كشورهاي عربي و اسلامي مخالفت اين حمله نظامي هستند .
وي همچنين ابراز نگراني كرد كه دولت هاي عربي و اسلامي در اين باره به مانند هميشه تحت سيطره آمريكا قرار بگيرند.

در همين حال منابع آگاه در مصر اعلام كردند كه اين كشور درخواست اسرائيل براي جلوگيري از عبور كشتي هاي كمك رسان ايران از كانال سوئز را رد كرده است.
اين كشتي هاي ايراني قرار است كمك هايي را براي مردم غزه به اين منطقه منتقل كنند.

حركت بزرگ ترين ناوگان جنگي به سمت خليج فارس : 11 ناو آمريكايي و يك زير دريايي اتمي اسرائيلي

عصر ايران : 12 ناو جنگي آمريكايي و اسرائيلي براي رسيدن به خليج فارس از كانال سوئز عبور كردند.

به گزارش عصر ايران ، روزنامه القدس العربي چاپ لندن به نقل از منابع آگاه نوشت: 11 فروند شناور جنگي (ناو) آمريكا و يك يك زيردريايي اسرائيلي مجهز به موشك هاي هسته اي صبح ديروز جمعه كانال سوئز را به مقصد خليج فارس ترك كرده اند.

عبور اين ناوها، با حضور چشمگير نظاميان مصري و برقراري وضعيت ويژه در كانال سوئز همراه بود.

پيش از اين خبرهايي درباره حركت زيردريايي اسرائيلي دولفين به طرف خليج فارس منتشر شده بود.
شاهدان عيني و منابع آگاه گفته اند كه ناوگان آمريكايي شامل چند ناو هواپيمابر و ناوهاي حامل خودروها و تجهيزات زرهي از درياي مديترانه و كانال سوئز به طرف درياي سرخ عبور كردند. مقصد اين ناوگان نيز خليج فارس اعلام شده است. منابع رسمي عبور شناور اسرائيلي را در ميان ناوهاي آمريكايي تاييد نكرده اند.

شاهدان عيني و منابع آگاه گفته اند كه اين ناوگان آمريكايي، در طول چند سال گذشته ، "بزرگترين" بوده است.

در همين حال عبدالله السناوي سردبير نشريه العربي الناصري گفت كه مصري ها اين بار دست بسته نخواهند ماند تا ببينند كه دولت مصر آنها را در رسوايي ديگري يعني هماهنگي با اسرائيل و آمريكا و باز كردن كانال سوئز براي تجاوز به ايران اسلامي دخالت مي دهد.
رهبر اخوان المسلمين مصر نيز ضمن هشدار درباره حمله نظامي به ايران گفت: پذيرش چنين موضوعي از سوي جهان عرب و جهان اسلام غيرقابل قبول است و اگردولت ها در برابر اراده واشنگتن و تل آويو تسليم شدند، ملت ها نبايد ساكت باشند.

بدوي رئيس حزب الوفد نيز با محكوميت بروز هر گونه حمله نظامي عليه ايران گفت كه ملت هاي كشورهاي عربي و اسلامي مخالفت اين حمله نظامي هستند .
وي همچنين ابراز نگراني كرد كه دولت هاي عربي و اسلامي در اين باره به مانند هميشه تحت سيطره آمريكا قرار بگيرند.

در همين حال منابع آگاه در مصر اعلام كردند كه اين كشور درخواست اسرائيل براي جلوگيري از عبور كشتي هاي كمك رسان ايران از كانال سوئز را رد كرده است.
اين كشتي هاي ايراني قرار است كمك هايي را براي مردم غزه به اين منطقه منتقل كنند.

نامه تند دكترسروش به آيت‌الله خامنه‌اي : بهشت ولايت ديگر جاي شما نيست

را به خاطر سخنراني‌اش در ۱۴ خرداد اخير سرزنش كرد و آنرا خطابه‌اي پرخطا خواند. سروش، «خود علي خواني» رهبر جمهوري اسلامي كه خود را در «محاصره دشمنان» مي‌بيند را كج خيالي و قياس باطل عنوان كرده است و مي‌نويسد كه «ماليخولياي دشمن ستيزي» رهبري قوت بيشتر يافته است.
متن اين نامه به شرح زير است:

‎فتور در قوه ناطقه( و عاقله؟)
‎ آن قوٌت جواني وان صورت بهشتي‌ ‌اي بي‌خرد تر از من، از دست چون بهشتي‌؟
‎ تا صورتت نكو بود افعال زشت كردي پس فعل را نيكو كن اكنون كه زشت گشتي

آقاي خامنه‌اي

‎نطق چهاردهم خرداد هزار و سيصدو هشتاد و نه شما را همه شنيديم. خطابه‌اي پر خطا بود. لغزش‌هاي ذهني‌و زباني در آن موج ميزد. نشان از فتور در قوه ناطقه داشت. خطيب زبر دست ما كه در دوران سي‌ساله پس از انقلاب به چالاكي از همه سخنوران پيشي‌گرفته بود، آن روز سخت آشفته و نا توان مينمود. در سخنش نه سحر بلاغت بود نه شهد عبارت، نه كمال معنا نه جمال صورت. صفراي غضب، پرواي ادب را از او ستانده بود. چندان كه ذهن آشفته بر زبان خفته اش شلاق ميزد مركب سخن رام نمي‌شد. كلمات سركش و بي وقار از قفس مغز بيرون ميجستند و بر شاخ زبان مينشستند. داوري‌هاي باژگونه تاريخي‌حفره‌هاي كلام را افزون تر كرده بود و خطيب از يكي‌بر نيامده در حفره ديگر مي‌افتاد. با طلحه و زبير در مي پيچيد و به جاي علي‌با آنان مي جنگيد. دل اهل سنت را به دست نياورده به درد آورد. خود را چون علي‌در محاصره دشمنان ميديد و بدين خيال كج و قياس باطل چنان مبتهج بود كه مخالفان سياست و رياست خود را غاصبان مسند وصايت و ناقضا ن عهد ولايت پنداشت.

‎معركه و مهلكهٔ غريبي بود. تماشاچيان از او انتظار حمله داشتند اما او قوت دفاع هم نداشت. هم نطق خشكيده بود هم منطق. نه خوب سخن ميگفت نه سخن خوب ميگفت.نه به نقل وفا ميكرد نه به عقل. ناطقه و عاقله گويي با هم فرو خفته بودند. كار بدانجا كشيد كه كوركورانه دست در انبان فرسوده تاريخ كند و شخصيت‌هاي خفته را بر انگيزد وبيازارد و به آنان نقش‌هاي مجعول دهد و بر اجتهادشان مهر انحراف نهد و آيين ويژه خود را معيار داوري عمل ديگران سازد و انتقام گذشتگان را از معاصران بگيرد و با كبر تمام ،حق و باطل را در نزديكي‌و دوري از خود تعريف كند و بدين حيله آب رفته مشروعيت را به جوي خشكيده ولايت باز گرداند.

‎آقاي خامنه‌اي

‎وقتي‌بر سر كار آمديد، در خيال، شريعتي‌غرب نديده‌اي را ميديدم كه عنان سياست را به دست گرفته است. فقه و فلسفه و تفسير نميداند، به عوض اهل تاريخ و هنر و بلاغت است. مي‌گفتم همين نيكو است. فقيهان و فيلسوفان غالبا تاريخ نميدانند و لذا به قول ابن خلدون نا اهل‌ترين كسان براي ريا ست اند. زمان كه گذشت و استبداد نظري وعملي ،شما را به سؤء تدبير و ستمگري كشا ند و مداحان و متملقان بر شما جوشيدند و ناصحان و ناقدان به زنجيرو زندان افتادند ونظم ملك پريشان شد وبانگ بينوايان بر آمد ودست تطاول حراميان در اموال ونفوس بيگناهان گشوده شد، بر من آشكار شد كه جامه رياست و ولايت را بر اندام شما نيك نبريده اند و روح خسته و خواب آلوده تاريخ در نيمه شبي‌تاريك، كليد اين ملك را نا سنجيده به دست شما داده است. روزي نبود كه از شجره خبيثه استبداد حنظلي فرو نيفتد و سري را نشكند يا كامي‌را تلخ نكند. به دعا با خدا مي‌گفتم ايراني‌را از هلاكت و سلطاني را از سؤء سياست برهان، اما طناب توحش كه سخت تر شد و آتش اختناق كه بالاتر گرفت دانستم كار فقط از دعا نمي‌رود. سالها نيك خواهانه نصيحت كردم و اميدوارانه دل به تاثير بستم، اما "از قضا سركنگبين صفرا فزود" و بيمار رنجور تر شد. بيمار ما خيال انديش شده بود. نصيحت ها را دروغ و دغلبازي ونقدها را توطئه وبراندازي مي ديد و جرم‌هاي جاسوسي و ناموسي براي ناقدان ميتراشيد و آنان را به زجر و زنجير مي كشيد. مداحان را مي‌خريد و نقادان را مي‌دريد ورقيبان را سر مي‌بريد. و چندان كه نقد و نصيحت‌ها بالا گرفت ماليخولياي دشمن ستيزي هم در او قوت بيشتر يافت. نه اينكه:

‎ هر دروني كه خيال انديش شد چون دليل آري خيالش بيش شد؟
‎ پس در وعظ و نصيحت بسته شد امر "اعرض عنهم" پيوسته شد

‎پس به حكم خدا و خرد ،اعراض كرديم و اعتراض كرديم.

‎سؤء تدبير و طغيان ستم وزوال عدالت و بحران مديريت وتراكم تطاول وتجاوز، كلاه گشاد مشروعيت را عاقبت از سر او برداشت و درماندگي و ناشايستگي او را در تدبير ملك و تنظيم نظام آشكار كرد.ولايت معنوي كه از ابتدا نداشت،ولايت سياسي را هم در انتها درباخت. اما هنوز جامه جميل خطابت بر تن داشت، تا نوبت به خطابه اخير رسيد. معلوم شد كه نه فقط فقه و فلسفه و تفسير كم مي‌داند، تاريخ را هم كج ميخواند. سخن را هم به اسلوب بلاغت نميراند. از ميوه ممنوعه ولايت خورده است و حالا چون آدم در بهشت، برهنه و بي‌پناه ،ايستاده است تا كي‌فرمان "هبوط" در رسد و راهي زمين شود.

‎و اينك اي "رهبر معظم" ! من به شما ميگويم كه فرمان هبوط صادر شده و از آسمان به زمين رسيده است. بهشت ولايت ديگر جاي شما نيست. صداي آدميان صداي خداست. آيا صداي خدا را نميشنويد؟

‎خوش تر آن است كه مقام رهبري خود لبيك گويان رداي نا باندام رياست را از تن بيرون كند‌و چون آدم ابوالبشر كلمات توبه را بر زبان آرد و از بهشت آسماني ولايت آرام بر زمين رعيت بنشيند و با حواي خود آسوده زندگي‌كند و برادر كشي‌هابيل و قابيل را ببيند‌و راز دان تاريخ شود. بدين سان، دست كم ،خطيبي باقي‌ميماند تا فارغ از سوداي رياست به ارشاد و موعظت بپردازد و به عهد امانت وفا كند ،مگر ديگر بار با كرامت ورخصت مردم در" مسجد كرامت" تردد كند و به شكرانه سلامت "درويشان بي‌نوا را تفقّد كند".
‎يا خفتگان مجلس خبرگان سر از خواب غفلت بر آورند و بند اسارت بشكنند و روزگار ولايت جايره را به سر آورند. ولي آيا اميد بستن به سرد مزاجان گرمخانه خبرگان ،كه مشاطگان قدرت اند و رطب خوردگان ولايت، آب به غربال پيمودن و گره بر باد زدن نيست؟

--------------------------------------------------------------------
‎اما آن جريده دريده نگون بخت كه گوش به فرمان بيت رهبري است وقتي‌جعل خبر كرد و مرا "مرتد" شمرد، دانستم كه پا را از گليم غصبي خويش دراز تر كرده است. منتظر نشستم تا از بيت ولايت اشارتي رود و فرمان " استرداد ارتداد" صادر شود. چون مي‌دانستم كه رهبري حكم تكفير و ارتداد را از شوون ولايت مي‌داند و بولفضولي ديگران را در اين امرولايي حتا اگر فقيهان و مراجع باشند ،نه به خاطر عدالت بل به خاطر ولايت ،تحمل نميكند. چنين شد و آن نگون بختان وادار به تكذيب شدند و كذب بر كذب انباشتند و پليدي نخستين را به پليدي ديگر شستند و بر آن اسكناس هفت صد توماني كه با تقلبي ابلهانه جعل كرده بودند مهر باطله زدند.با خود"حافظانه" ميخواندم:

‎بشكر تهمت تكفير كز ميان برخاست بكوش كزگل و مل داد عيش بستاني
‎جفا نه شيوه دين پروري بود ،حاشا همه كرامت ولطف است شرع يزداني

‎من از آن نسبت مكرر مجعول ابدا نرنجيدم و بر خود نلرزيدم چون ايمان خود را از عارفان گرفته‌ام نه از فقيهان. فقيهان بايد بر خود بلرزند كه جمعي‌بي‌فضيلت و بي‌ايمان چنين ريشخند فقاهت ميكنند و سرمايه شان را بر سر بازار سياست آتش ميزنند. "وليٌ امر مسلمين" بايد پريشان شود و گريبان چاك كند كه بز‌هاي لنگ پيشاپيش گلٌه ميروند و بر تر از سلطان، فرس ميرانند و خادمند و مخدومي ميكنند. وبداند كه ديري نخواهد گذشت كه شاخ گستاخ اين دشمنان خانگي جامه و عمّامه ولايت را هم بدرد و تاج سلطنت را بشكند و روزگار امارت را تباه كند.هلا تا كار را از دستش بيرون نياورده اند گريبان خود رااز دستشان بيرون آورد وايراني را از هلاكت وسلطاني راازسوء سياست برهاند."صبا گر چاره داري وقت وقت است".

‎قدر وقت ار نشناسد دل و كاري نكند بس خجالت كه از اين حاصل اوقات بريم
‎فتنه مي بارد از اين سقف مقرنس برخيز تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم

‎ربنا لا تسلٌط علينا من لا يرحمنا :خداوندا حاكمان بي رحم را بر ما چيره مكن.
‎عبدالكريم سروش
خرداد ماه هزار و سيصد و هشتاد و نه خورشيدي

بيانيه مهم مهدي كروبي در مورد اختيارات ولايت فقيه :بعيد مي دانم اين مقدار اختيار از سوي خداوند به پيامبران و ائمه معصومين نيز داده شده باشد

ملّت بزرگ و شريف ايران
يك سال از حضور با شكوه و پرشعور شما در انتخابات رياست جمهوري دهم گذشت. حضور پرشور شما در آن انتخابات، گواه تمايل تان براي اعمال حق تعيين سرنوشت خود در امور مملكت تان بود كه متاسفانه اما عده اي بر اساس تئوري اي كه مردم را ناصر حكومت و ولي فقيه مي داند نه ناصب آن، به جاي شما تصميم گرفتند و راي خود را به نام شما خواندند. يكسال از چنين انتخاباتي گذشت و در اين يك سال، فراز و نشيب بسيار ديديم. ديديم كه چگونه اصحاب قدرت پرده حجب و حيا را دريدند، و هزينه اين بدنامي را براي حكومت اسلامي خريدند و شهروندان اين مملكت را كه از راي شان مي پرسيدند در خيابان ها به شهادت رساندند و بسياري را به خاك و خون كشيدند و زندان ها را از فرزندان اين نظام و انقلاب پر كردند. آنچه در اين يكسال غايب بود “حقوق ملّت مندرج در فصل سوم قانون اساسي” بود و آنچه جاي آن را گرفته بود پا فشاري اصحاب قدرت بود بر بكارگيري زبان زور و شكستن تمامي حرمت ها. ما اما به رغم تمامي اين تلخي ها و سياهي ها همچنان اميدواريم كه قطار خارج شده از ريل قانون اساسي، انقلاب و امام به راه اصلي خود بازگردد و خطاكاران توبه كنند و راه گفتگو و تعامل هموار شود.
ملّت بزرگ و شريف ايران
يكسال پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و گذر از مصائب و تلخي هاي اين يكساله بيش از هر چيز لازم مي دانم سپاس، تشكر و تقدير خود را از خانواده هاي معظم شهداي حوادث يك سال گذشته كه در مظلوميت تمام حتي نگذاشتند مراسمي در شأن عزيزانشان برگزار نمايند، اعلام كنم. اينجانب ضمن همدردي با خانواده هاي شهداي عزيز از خداوند براي شهداي اين راه، رحمت و براي بازماندگان آنها نيز طلب صبر و اجر مي كنم. به مجروحين عزيز هم كه در كنار جراحت ها و آسيب ها حتي حق درمان در آسايش نيز از آنها سلب شد، اداي احترام مي كنم و در مقابل اين همه استقامت و پايداري آنها سر تعظيم فرود مي آورم. و نهايتاً از خيل كساني كه به ناحق و براي خفه كردن نداي حق طلبانه اين ملت مظلوم و بزرگ، به جاي مجرمين واقعي به زندان افتادند، به نيكي ياد مي كنم. اين روزها زندان هاي كشور پر است از ياران انقلاب و امام، و انديشمندان و فرهيختگان و جوانان و آزادي خواهان و همچنان اميدوارم مقامات قضايي كشور در جهت احياي دستگاه قضا به جاي صدور كيفر خواست هاي سياسي و ابلاغ احكام ديكته شده، زمينه رهايي و آزادي همه زندانيان سياسي و عقيدتي را به زودي فراهم آورند.
ملت حق خواه و آزادي خواه ايران
تا يكسال پيش با وجود اختلافات فراوان در شيوۀ اداره كشور و تعطيل يا تفسير به رأي قانون اساسي توسط برخي حاكمان، وحدت و انسجامي نسبي ميان همه جريان هاي فكري و فعال سياسي و آحاد مردم و مسئولان نظام وجود داشت. اگرچه عده اي به حقوق مردم و آزادي هاي مشروع آنان بي اعتنايي مي كرند و حقوق اقوام گوناگون ايراني و اقليت هاي رسمي ديني و مذاهب و فرق مختلف اسلامي را ناديده مي گرفتند و از هتك حرمت و توهين و تحقير اقشاري چون جامعه زنان و جوانان و اعمال خشونت و رعب و وحشت عليه آنان ابايي نداشتند و فضاي يأس و سرخوردگي در جامعه ايجاد مي كردند و فشارهاي سنگين و غير قابل تحملي بر حوزه هاي علميّه و دانشگاه هاي كشور وارد مي آورند تا حوزه و دانشگاه را مطيع خود سازند ولي آنچه در انتخابات رياست جمهوري گذشته اتفاق افتاد از همه آنچه پيشتر ديده بوديم فراتر بود. به كارگيري تمام امكانات مالي، رسانه اي، نظامي و بسيج جهت مصادره رأي مردم و اعلام نتايج انتخابات به صورت مهندسي شده و ظالمانه و در عين حال ناشيانه، و توهين و تحقيرهايي كه از آن پس نسبت به مردم و جريان هاي حاضر در صحنه به عمل آمد و از همه بدتر بي اعتنايي نسبت به معترضين و اعتراضات، اتفاقات جديدي بودند كه در چنين وسعتي در سه دهه گذشته در اين مملكت رخ نداده بود. بدين ترتيب اگر تا يكسال پيش وحدت و انسجامي نسبي در كشور حاكم بود، بعد از غارت رأي مردم به وسيله مجريان و ناظران در سايه زور و سرنيزه، ادامه چنان وحدتي غير ممكن مي نمود، آنچنانكه كانديداها و هواداران ايشان و آحاد مردم نيز نسبت به اين ظلم آشكار و بزرگ اعتراض كردند و آنچنانكه به ياد داريم تمام مطالبه آنان در ابتدا در شعار زنده و جاويد ” رأي من كجاست؟ ” تبلور يافت. متاسفانه اما مسئولان مربوطه به جاي توجه و رسيدگي به اين مطالبه حداقلي و به كار گيري قانون و عدالت، به خشونت و ايجاد فضاي امنيتي و بازداشت و شكنجه و آزار معترضين و تشكيل دادگاه هاي فرمايشي و صدور آراي كليشه اي روي آوردند و هزينه اي سخت و جبران ناپذير را بر نظام، كشور و مردم تحميل كردند. بسياري از رجال و شخصيت هاي با سابقه حوزه دين و سياست و انقلاب را كافر، ملحد، محارب، اجنبي و خود فروخته معرفي كردند و چوب حراج بر تمام سرمايه هاي مادي و معنوي اين مملكت و انقلاب زدند.
ملت عزيز ايران
همانطور كه مي دانيد و پيشتر هم اشاره كردم در يك سال گذشته پرده حجب و حيا از سوي كساني كه خود را وابسته به مراكز قدرت مي دانند دريده شد و پياده نظام اين جريان در رسانه ها و سايت هايي كه از پول نفت و بيت المال ارتزاق مي كنند چنان آتشي بر خيمه نظام و انقلاب زد كه تركش هاي آن به همه خدمتگزاران و انقلابيون از جمله بيت معزز حضرت امام و نوه عالم و انديشمند ايشان حاج سيد حسن خميني و ديگر مراجع بزرگ شيعه نيز اصابت كرد. سامان دهي عده اي از مواجب بگيران در ۱۴ خرداد و شكستن حرمت بيت امام در كنار مرقد ايشان را ديديم و سيل محكوميت اين فعل ابلهانه از سوي مردم و علماي بزرگ و مراجع تقليد را هم به نظاره كرديم. در مقابل واكنش مردم و علما اما يك روزنامه كه حريمي اهريمني دارد و هيچ چارچوب و حد و مرزي براي گستاخي و فحاشي قائل نيست همچون گذشته در دفاع از رفتار اوباش پياده نظام، به توهين مضاعف به نوه امام پرداخت گويي بدان دليل كه جرم آن عزيز ايستادن در كنار ملت بود. اين روزنامه اهريمني به همين مقدار بسنده نكرد و با ساختار شكني عجيبي به حريم مراجع نيز وارد شد و آنان را به سبب آنكه توهين به بيت امام را محكوم كرده بودند مورد پرسش و تهديد قرار داد. اين روزنامه مراجع را متهم به ملاحظه كاري كرد و از آنان پرسيد كه ” كدام ملاحظه مي تواند با دفاع از حريم اسلام و انقلاب برخاسته از آن برابري كند؟ ” بايد تاسف خورد بر كساني كه كمترين درك و فهمي از آموزه هاي اسلامي و انقلابي امام نداشته اند و ندارند و با اين حال مي خواهند درك آلوده به قدرت خود را با زور و زندان و تهديد به ديگران از جمله مراجع بزرگ و محترم شيعه تحميل كنند. حال آنكه مرجعيت شيعه داراي تاريخ و جايگاهي رفيع و حافظ آيين محمدي در ايام غيبت است. آنها اما مراجع را نيز مطيع قدرت خود مي خواهند و از همينرو پياده نظام خود را به بيت مراجع مي فرستند تا آنها را به بصيرت دعوت كنند و آنگاهي كه دعوت به بصيرت گرهي از كار فروبسته شان نمي گشايد، عده اي را اجير مي كنند تا نيمه شب در كمال توحش به بيت آيت الله العظمي صانعي و دفتر مرحوم آيت الله العظمي منتظري حمله كنند و خواستار خروج آنان از قم شوند. تاملي در اخبار اين حوادث و فيلم هاي اين حملات وحشيانه به بيوت مراجع و روايات نزديكان آيت الله صانعي و بيت آيت الله منتظري از اين حملات سبعانه كافي است تا پاسخي به اين پرسش بيابيم كه آيا جايگاه مرجعيت و علماي دين در طول تاريخ شيعه تا كنون چنين مورد بي حرمتي واقع شده است؟ و آن بسيج مردمي كه با رمز يا زهرا(س) به متجاوزين به خاك كشور يورش مي برد كارش به كجا رسيده است كه ساعت ۵/۳ نيمه شب به بيوت مراجع حمله و به تخريب و غارت اموال و كتب ديني مي پردازد؟ به راستي چه كسي مسئول و پاسخگوي اين انحراف عظيم است ؟ به ياد داريم كه قبل از پيروزي انقلاب اظهار نظر گستاخانه يك نفر در روزنامه اطلاعات نسبت به يك مرجع ديني چه طوفاني در كشور به پا كرد و امروز در روزنامه اي كه عنوان نمايندگي رهبري را يدك مي كشد چگونه به مراجع دين توهين مي شود. شايد حريم اهريمني و حمايت هاي مادي و امنيتي بي شمار امروز مانع از پاسخگويي مردم به اين حرمت شكنان شود اما اين گستاخي ها هرگز از اذهان مردم پاك نخواهد شد. و آيا اگر مردم نيز سكوت كنند خدا در برابر چنين ظلمي به بزرگان دين و اسلام سكوت خواهد كرد؟
از ياوه گويي هاي آن سرمقاله اگر بگذريم، در سرمقاله آن روزنامه اهريمني نكته قابل تامل و درستي نيز بيان شده بود و آن، همين سخن اميرالمومنين علي (ع) بود كه افراد را بايد با معيار ” حق ” سنجيد و نه ” حق ” را با معيار افراد. به راستي تعريف حق و عدالت از منظر آقايان چيست و چگونه مي توان مطالبه حق رأي مردم را با گلوله پاسخ داد و آنگاه از حق نيز سخن گفت؟ اساس مطالبه مردم در روزهاي پس از انتخابات، تنها حق رأي شان بود و به دنبال جنايات بي حد و حصر در كهريزك و ساير بازداشتگاه هاي غير قانوني و قانوني بود كه مطالباتي ديگر بر مطالبه اوليه مردم افزوده شد، كه مگر مي شد مردم را به گلوله بست و از آنها خواست كه از اين خون ريخته شده و مسببان آن نپرسند؟ اما چه كسي طرح اين مطالبات حقه و پرسشي حداقلي درباره راي خود را از ابتدا در مخالفت با ولايت فقيه تلقي كرد؟ چرا با توسل به ولايت فقيه تيشه به ريشه قانون اساسي و جهوري اسلامي برخواسته از رأي مردم زده و اختيار و دامنه ولايت فقيه آنقدر توسعه داده شد كه بعيد مي دانم در مواردي اين مقدار اختيار از سوي خداوند به پيامبران و ائمه معصومين نيز داده شده باشد و حتي گمان نمي كنم كه خدا چنين حقي براي چنين برخوردي با بندگان را براي خودش نيز اعمال كند . تاريخ شيعه انتقاد از حاكم را نه تنها لازم بلكه واجب شرعي مي داند: “النصيحه لائمه المسلمين”. امام صادق مي فرمايند كه “احب اخواني الي من اهدي الي عيوبي” اما مي بينيد كه آقايان اظهار نظر و بيان ديدگاه افراد را تقابل با ولايت فقيه تفسير مي كنند. رهبري در مورد انتخابات نظر خود را اعلام كردند اما آنچنانكه ديديم مردم در كمال احترام به ايشان، نظري ديگر داشتند و آن مطالبه رأيي بود كه به صندوق انداخته بودند. مگر مي شود با كهريزكي كردن مردم و آباد كردن قبرستان ها درك شعور و حق پرسش را از مردم سلب كرد و به بهانه نظر رهبري به مراجع و بيت و ياران امام با توسل به اوباش حمله كرد و اصول قانون اساسي را زير پاي سركوبگرانه خود له كرد؟ ياران امام و مردم هوشيار هنوز سنت و سيره عملي آن عزيز سفر كرده را فراموش نكرده اند. ايشان بارها مطالبي فرمودند و مسئولين بنا به درك و نظر خود به گونه اي ديگر عمل كردند و با اين حال نه امام ناراحت شدند و نه كسي به آنان اعتراض كرد و نه آن مسئولان كه نظري مخالف ديدگاه امام داشتند از حقوق اجتماعي خود مرحوم شدند. آيا اگر اعلم علما و مرجع ديني و ولي فقيه نيزدر پايان رمضان، ماه را نديد و بر اساس معيارها به صدور حكم عيد فطر نرسيد ولي چوپان يا كارگري ساده و بي سواد دربلنداي افق كوه هاي محل زندگي خود ماه را ديد و افطار كرد، او ضد ولايت فقيه، مخالف نظام، مشرك، محارب و وابسته به آمريكا و صهيونيسم است؟ گيريم كه آقايان متوجه دزديدن راي مردم نشده اند اما مردم اين اتفاق را به چشم ديده باشند حال آيا مي توان آنها را ضد ولايت فقيه و مشرك و محارب خواند؟ به راستي پرسيدن از راي خود چه ربطي به ضديت با دين و اسلام و ولايت فقيه دارد؟ علاوه بر اين در حوزه دين آزادي بخش و جهاني اسلام كه مخالف و معاند مي توانند در حضور امام معصوم به بحث و مناظره و جدل پرداخته و حتي در خصوص انكار خدا هم صحبت كنند چگونه است كه عده اي، درخواست رسيدگي و احقاق حق را جرم و مخالفت با ولايت فقيه مي دانند؟
ملت آزادي خواه و شريف ايران
همه ما به ياد داريم كه نگاه سياسي و اجتماعي بنيانگذار جمهوري اسلامي در زمان مرجعيت مرحوم آيت الله العظمي بروجردي با نگاه سياسي و اجتماعي آن حضرت تفاوت داشت اما به ياد نداريم كه هيچگاه هيچ يك از اين دو طرف سخني در تخطئه طرف مقابل زده و مردم را به مقابله با يكديگر تحريك و تشويق كرده و فضاي جامعه ديني را به نا امني كشيده باشند. همه به ياد داريم كه امام(ره) در واكنش به ديدگاههاي اختلافي مراجع شايسته ديني و حوزه هاي علميّه از جمله در برخورد با ديدگاه هاي فقهي و اجتماعي و حتي سياسي مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني چگونه عمل مي كردند تا آنجا كه اعلام عيد فطر براي مسلمين را با تشخيص و اعلام آن به نقل از ايشان در رسانه ها به رسميت مي شناختند. ما به ياد داريم كه عده اي يك نوار ضبط شده در حدود يك ربع ساعت از سخنان آيت الله العظمي گلپايگاني در رابطه با ولايت فقيه را كه در نقطه مقابل ديدگاه امام قرار داشت براي امام آوردند و امام اما دستور دادند كه مشروح سخنان ايشان دو بار از راديو سراسري پخش شود. همه به ياد داريم كه رهبري فعلي در دوره اول رياست جمهوريشان در خصوص معرفي نخست وزير نظري غير از نظر امام و مجلس داشتند و چقدر زيبا بود كه ايشان بر تصميم خود كه مخالف نظر امام و ولي فقيه وقت نيز بود پاي مي فشردند اما پاسخ اين مخالفت با نظر رهبري و ولايت فقيه، چنان نبود كه برخي امروز در نظر دارند. به ياد داريم كه حتي در سال ۶۴ كه جناب اقاي موسوي براي دور دوم به عنوان نخست وزيرانتخاب شدند و در جريان معروف ۹۹ نفر نماينده اي كه به آقاي ميرحسين موسوي رأي مخالف دادند رهبري فعلي كه در مقام رياست جمهوري قرار داشتند نيز موافق با انتخاب ايشان نبودند و فرمودند كه آنان ۹۹ نفر نيستند و با احتساب اينجانب ۱۰۰ نفر هستند و در جريان تحليف در مجلس و در حضور تماشاچيان و خبرنگاران نيز اظهار داشتند كه التزام من به سوگند رياست جمهوري درحاليست كه تمام ابزار اجرائي آن در اختيار من نيست و با اين بيان ادامه نا رضايتي خود نسبت به ديدگاه امام را اعلام كردند اما هيچگاه براي ايشان يا آن نمايندگان كمترين تعرض يا مزاحمت يا بي حرمتي پيش نيامد و ايشان هدف تيرهاي تهمت قرار نگرفتند و هيچ يك از آن نمايندگان نيز بازداشت يا محكوم به ضديت با نظام و ولايت فقيه نشدند. همه به ياد داريم كه يكي از نمايندگان دور دوم مجلس در جريان يك نطق پيش از دستور در برابر معترضين كه محتواي نطق او را خلاف ديدگاه امام مي خواندند با صداي بلندي پاسخ داد كه «اگر اين طور باشد بهتر است حضرت امام ۲۷۰ پوزه بند براي مجلس بفرستند.» آن فرد اما به رغم بيان اين موضوع هيچ وقت از طرف امام و بيت ايشان مورد غضب قرار نگرفت و مايه رنج و دردسر او فراهم نشد و مورد اذيت و آزار و شكنجه و بازداشت قرار نگرفت و حتي بعد از آن نطق در مناصب عالي نظام از جمله در سمت عضو حقوقدان شوراي نگهبان و معاونت قوه قضائيه نيز انجام وظيفه كرد و مورد توجه مسئولان بالاي نظام نيز قرار داشت و به ياد دارم باري كه ايشان به ملاقات امام رفته بودند نيز درحاليكه در آن زمان معمول نبود خبر ديدار يك نماينده با امام را از راديو پخش كنند، خبر آن ديدار از راديو نيز پخش شد. حال آن ولايت فقيهي كه بر اساس آموزه هاي علمي و عملي بنيانگذار جمهوري اسلامي مي توان تصوير كرد را مقايسه كنيد با تصويري كه امروز از ولايت فقيه ارائه مي شود و در سايه دفاع از آن عمل مي شود. خدا مي داند اين خيانت كه عده اي به ولايت فقيه و دين مردم روا داشتند چه آسيب هايي به كشور، مردم و باورهاي معنوي آنها وارد كرده است.
ملت شريف و آزاده ايران
يك سال پس از انتخابات رياست جمهوري دهم و آنچه با راي شما كردند و آن خون هايي كه براي احقاق حقوق شما ريخته شد يك بار ديگر با صراحت و صداقت اعلام مي كنم كه بر سر پيمان خويش با شما تا پايان اين راه ايستاده ام و آماده ام تا با هر كس كه به نمايندگي از سوي حاكميت معرفي شود به مناظره بنشينم و نگرش خود نسبت به قانون اساسي، خط امام و انقلاب را بيان كنم تا مردم -همان ها كه امام فرمود جان من فداي تك تك آنان- به داوري بنشينند و معين كنند چه كساني از قانون اساسي، راه و انديشه و آرمان هاي انقلاب منحرف شده اند و چه كساني عليرغم همه فشارها و سختي ها بر آن اصول پايبند مانده اند. تنها در چنين مناظره آزادي در برابر چشم ملت است كه مي توان اعتماد از دست رفته مردم را بازيافت. كه اگر اقناع مردم با اين حجم از تبليغات و در چنين باتلاقي از دروغ و تهمت ممكن بود، نبايد احتياجي به سركوب مي بود و بدون هراس و توسل به قواي مسلح، مجوز راهپيمايي سكوت به معترضين داده مي شد. اما مخالفان راي مردم حتي حاضر نشدند سهم ناچيزي از امكانات و ابزار رسانه اي و تبليغاتي شان را براي توضيح و پاسخگويي يا اعلام مواضع به معترضين واگذار كنند تا به بيان ديدگاه خود و دفاع از تهمت هاي نارواي وارده بپردازند. آقايان منطق را در گلوله ديدند و به سوي مردم پرتاب كردند. طرفه آنكه آقايان به جاي مديريت كشور و شنيدن صداي مردم، در اين ام القراي اسلام، شعار مديريت جهان و برنامه ريزي براي جهانيان داده مي شود. از مردم و سايه خود مي هراسند و به جاي توسعه و آباداني كشور، سركوب و گسترش زندان ها و كهريزك ها، را در برنامه خود قرار داده اند و سوداي مديريت جهان را نيز در سر مي پرورانند.
ملت آزاده و حق خواه ايران
آن رايي كه از شما دزديدند و حقي كه ظالمانه از شما ستاندند ننگي است كه با هيچ رنگي پاك نخواهد شد. آنچنانكه پس از يكسال به رغم تمام فشارها و ارعاب ها نه تنها مطالبه حق خواهانه شما به فراموشي سپرده نشده بلكه اين تحول خواهي بر اساس يك شبكه اجتماعي گسترده در لايه هاي مختلف اجتماعي نيز رسوخ كرده است و اين گسترگي اجتماعي چيزي نيست كه بتوان با سركوب و ارعاب و بازداشت و دادگاههاي فرمايشي از ميان برد. خداوند مومنان را به صبر و استقامت فراخوانده و وعده پيروزي به آنها داده است. راه شما اگرچه سخت و صعب و پر پيچ و خم است اما آينده وعده داده شده خدا متعلق به شما و تقدير بر نابودي ستم پيشگان است و «اليس الصبح بقريب».

هاشمي رفسنجاني : مايلم كناره‌گيري كنم اما مي‌ترسم قهر تلقي شود

هاشمي رفسنجاني يك سال پس از نامه به رهبر انقلاب سكوت خود را شكست و گفت: انتظار من و همه دلسوزان واقعي نظام اين بود كه رهبري عكس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
به گزارش جهان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت وگو با ماهنامه مديريت ارتباطات در پاسخ به اين سوال كه آيا تاكنون به بازنشستگي به معناي كناره گيري از مسئوليت هاي سياسي فكر كرده ايد؟ گفت: مايلم. الان سن من در حدي است كه مايلم اين گونه شود. ولي هنوز مي ترسم عوارض بد سياسي داشته باشد و به نوعي قهر تلقي شود.

آيت الله هاشمي افزود: يكي از كارهاي كه مي خواستم بعد از رياست جمهوري بكنم و نتوانستم انجام دهم اين بود كه در سفرهاي خارجي كه مي رفتم، خيلي جاها را نشان كردم كه بعدا بروم ببينم و جهانگردي كنم كه نشد. اگر بخواهم به سفر خارجي بروم بايد جمع زيادي از پاسداران همراه من باشند و آنجا هم كه مي رويم شوراي تامين نيرو مي آورند و هميشه زحمت دارد.

رئيس مجلس خبرگان رهبري درباره نامه بحث برانگيز خود به رهبري انقلاب قبل از انتخابات تصريح كرد:همه مي‌دانستند كه نسبت به ديگر نامزدها بي‌طرف هستم كاري نداشتم كه مردم به چه كسي رأي مي‌دهند. ولي همه مي‌دانستند كه روحيه كاري من با اين شيوه اداره جامعه سازگار نيست. متأسفانه در مناظره، آقاي احمدي‌نژاد حرف‌هايي را زده بود كه غيرواقعي بود، انتظار من و همه دلسوزان واقعي نظام اين بود كه رهبري عكس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعي ستيز با روحانيت را مشاهده كرديد كه به بهانه مخالفت با من، آقاي خاتمي، آقاي ناطق نوري و آقاي كروبي كه رؤساي جمهوري و رؤساي مجلس بوديم، همه دستاوردهاي انقلاب را حراج گذاشت و اين گونه القا كرد كه روحانيت در اداره جامعه كارايي ندارد.

وي ادامه داد: در سالگرد رحلت امام در مرقد به ايشان گفتم حرف‌هاي ناقص گفته‌اند. ترجيح مي‌دهم خودشان اصلاح كنند وگرنه ناچارم توضيح بدهم. چند روز هم صبر كردم و جوابي نديدم. پس از آن نامه‌اي تهيه كردم. چون مي‌بايست جواب آن حرف‌ها داده مي‌شد. مي‌گويند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. اين سوال ديگر سفسطه است چون مگر ايشان هدفي غير از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهيه كردم و در آخرين فرصت قبل از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهيه كردم و در آخرين فرصت قبل از انتخابات كه عصر سه‌شنبه بود، براي رهبري فرستادم. چون اگر سه‌شنبه مي‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه مي‌نوشتند و اگر چهارشنبه‌ مي‌دادم پنجشنبه كسي حق نداشت بنويسد. چون فرصت تبليغات تمام مي‌شد. مي‌خواستم جواب آن حرف‌ها را بدهم. در كنار آن كارها، در رفت و آمد و اخبار موثق، شور و اشتياق مردم را مي‌ديدم.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: به هر حال در همان فرصت باقي‌مانده براي رهبري معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله 2 ساعته باقي‌مانده نامه به ايشان نرسيده بود، چون جوابي به من نرسيده بود. در آخرين لحظاتي كه مي‌خواستم خدمت ايشان بروم، منتشر كردم. وقتي رفتم، ايشان گفتند: داشتم نامه شما را از كامپيوتر مي‌خواندم. يعني پس از اينكه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلي را نديده بودند.

پرسيدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هيچ ملاحظه‌اي ندارم و فقط يك نكته دارم كه آقاي احمدي‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نكرد و درباره بچه‌هاي شما گفت. گفتم: فضا به گونه‌اي بود كه اگر چه از من اسم نبرد، اما همه چيز متوجه من شد. ايشان گفتند: واقعاً هيچ ملاحظه‌اي روي نامه ندارم ولي اگر جاي شما بودم، بعد از انتخابات منتشر مي‌كردم.

آيت الله هاشمي افزود: گفتم: خواست خدا بود كه شما تا قبل از انتشار نبينيد، چون اگر مي‌خوانديد و به من مي‌گفتيد، منتشر نمي‌كردم و اين مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر كنم دو حالت دارد: اگر آقاي احمدي‌نژاد شكست بخورد كه درست نيست با ايشان درگير شوم. چون اخلاقاً كار درستي نيست. اگر هم پيروز شود كه اصلاً درست نيست با منتخب مردم درگير شوم و جشن انتخابات را در كام مردم تلخ كنم ولي الان حق من است كه جواب بدهم و دادم. ايشان هم در مقابل اين منطق من اعتراض نكرد.

هاشمي درباره اينكه به نظر مي رسد اين نامه رابطه شما با رهبري انقلاب را دچار تغييرات كرده است، گفت: نه، ايشان صراحتاً گفتند كه هيچ ملاحظه‌اي درباره محتواي نامه ندارم. حتي در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار داريد كه جواب بدهم. صلاح نديدم كه پيش از انتخابات جواب بدهم، چون روي حضور مردم تأثير مي‌گذارد ولي بعد از انتخابات جواب مي‌دهم. حتي گفتند كه به آقاي احمدي‌نژاد هم گفتم كه حرف‌هاي ناحقي زديد و جواب شما را مي‌دهم. واقعاً هيچ وقت ايشان به خاطر نامه از من گله نكردند، چون روابط ما به گونه‌اي است كه اگر گله هم داشته باشند، مي‌گويند. الحمدلله همكاري 60 ساله ما به گونه‌اي است كه با هم رودربايستي نداريم.

هاشمي در برابر اين توضيح كه برخي مي خواهند به بهانه نامه شما را مقابل رهبري قرار دهند، تصريح كرد: اينها در سياست طبيعي است. گروهي كه وارد بازي‌هاي سياسي مي‌شوند از اين حرف‌ها زياد مي‌زنند، ولي هميشه واقعيت‌ها خود را بر احتمالات سياسي تحميل مي‌كند و دير يا زود همه چيز مشخص مي‌شود.

او درباره ملاقات هاي خود با رهبري انقلاب هم گفت: قبلا هفته اي يك بار ملاقات رايج و حتمي داشتيم. بعدا كه كارها كمتر شد دو هفته يك ملاقات داريم كه معمولا دو ساعت طول مي كشد كه گاهي تا شام است. اگر مساله اي هم پيش بيايدتلفني يا حضوري بين دو هفته صحبت مي كنيم.

آيت الله هاشمي با بيان اينكه من خودم از اينترنت استفاده مي كنم ادامه داد:من شخصا بيشتر از سايت هاي خبري استفاده مي كنم و گاهي هم بي بي سي مي بينم.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت با بيان اينكه بي بي سي در كار رسانه اي خود حرفه اي عمل مي كند در عين حال خاطر نشان كرد:مايل نيستم هيچ وقت از آن رسانه استفاده كنم.

آيت الله هاشمي در خصوص آزاد سازي ماهواره گفت:اگر بخواهيم جلوگيري هم كنيم نمي توانيم.الان شما مي دانيد كه دشمنان ما هزينه هاي زيادي انجام مي دهند تا فيلتر شكن درست كنند كه اصلا نشود سانسور كنيم.اشكال بعدي هم كه ايجاد مي شود اين است كه الانسان حريص علي ما منع.

امارات متحده عربي ۴۰ شركت را به دليل نقض تحريم‌هاى ايران تعطيل كرد

امارات متحده عربى در راستاى اجراى تحريم‌هاى سازمان ملل عليه جمهورى اسلامى از فعاليت ۴۰ شركت بين‌المللى و محلى در اين كشور به دليل «نقض تحريم‌هاى سازمان ملل و ارسال مواد و تجهيزات داراى كاربرد دوگانه» به ايران جلوگيرى كرده است.

به گزارش خبرگزارى فرانسه، روزنامه «گلف‌نيوز» در شماره روز دوشنبه خود به نقل از يك مقام عالى رتبه اماراتى اعلام كرد، امارات متحده عربى ۴۰ شركت بين‌المللى و محلى را در ارتباط با تحريم‌هاى سازمان ملل عليه ايران تعطيل كرده است.


بر اساس اين گزارش، اين شركت‌ها اقدام به خريد و فروش «مواد خطرناك و داراى كاربرد دوگانه» مى‌كردند كه ارسال آنها به ايران به موجب قطعنامه‌هاى شوراى امنيت سازمان ملل متحد و پيمان منع گسترش جنگ‌افزارهاى هسته‌اى ممنوع است.

مقام عالى‌رتبه اماراتى، كه نام وى در اين گزارش ذكر نشده، گفته است: «هر گونه فعاليت‌ شركت‌هايى كه با سپاه پاسداران و ساير نهادها و افراد تحت تحريم سازمان ملل در ارتباط باشند، بلافاصله در امارات متحده عربى متوقف خواهد شد.»

وى همچنين تاكيد كرده است، امارات متحده عربى به مسئوليت‌ها و وظايف خود در چارچوب پيمان منع گسترش جنگ‌افزارهاى هسته‌اى واقف است و به آن عمل مى‌كند.

شوراى امنيت سازمان ملل متحد، به تازگى دور تازه‌اى از تحريم‌ها عليه جمهورى اسلامى ايران را تصويب كرده است كه در چارچوب آن يك دانشمند هسته‌اى، ۲۲ شركت مرتبط با برنامه‌هاى اتمى و موشكى ايران و نيز ۱۵ مؤسسه متعلق به سپاه پاسداران و سه نهاد زير مجموعه خطوط كشتيرانى ايران تحريم شده‌اند.

قطعنامه تازه شوراى امنيت همچنين فروش برخى از جنگ‌افزارهاى سنگين به جمهورى اسلامى را منع كرده و محدوديت‌هاى تازه‌اى نيز براى سرمايه‌گذارى خارجى در ايران در نظر گرفته است.

جمهورى اسلامى ايران از سال‌ها پيش روابط تجارى گسترده‌اى با امارات متحده عربى دارد، به طورى كه حجم مبادلات تجارى دو كشور به حدود ده ميليارد دلار در سال مى‌رسد كه بيشتر آن به صادرات مجدد كالا از دوبى به ايران مربوط مى‌شود.

هفته گذشته يك ديپلمات غربى اعلام كرده بود، مقام‌هاى اماراتى از سوى ايالات متحده آمريكا تحت فشار قرار دارند، تا مانع صدور كالاهاى داراى كاربرد دوگانه به جمهورى اسلامى ايران شوند.

تحريم‌هاى تازه شوراى امنيت عليه ايران پس از آن تصويب شد كه تهران با سرباز زدن از پذيرش پيشنهاد آژانس بين‌المللى انرژى هسته‌اى در زمينه مبادله اورانيوم غنى‌شده خود با سوخت هسته‌اى رآكتور تحقيقاتى تهران، به گسترش غنى‌سازى روى آورده بود.

حركت كشتي امدادرساني ايران به سوي نوار غزه به تعويق افتاد

حركت كشتي ايراني حامل اقلام كمكي براي ساكنان نوار غزه طبق برنامه صورت نمي گيرد.
روز دوشنبه، 31 خرداد (21 ژوئن)، خبرگزاري دانشجويان ايران - ايسنا - به نقل از محمد جواد جعفريان، رئيس سازمان جوانان جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي گزارش كردكه كشتي ايراني حامل اقلام بشردوستانه براي فلسطينيان ساكن نوار غزه در موعد مقرر به سوي مقصد حركت نخواهد كرد.
آقاي جعفريان در مصاحبه با اين خبرگزاري افزود كه "برخي از ناهماهنگي هاي بين المللي و تغيير نوع اقلام ارسالي سبب تاخير در زمان حركت كشتي ايراني به سوي غزه شده است."
هفته گذشته، مديركل روابط عمومي جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي اعلام كرد كه نخستين كشتي حامل كمك هاي مردمي اين جمعيت به زودي به سوي غزه حركت مي كند و افزود كه اين كشتي حامل سه هزار تن انواع دارو، لوازم بهداشتي و مواد غذايي است.
مديركل روابط عمومي هلال احمر افزوده بود كه يك گروه پزشكي و رسانه اي نيز كاروان كمك هاي ايران به غزه را همراه مي كند و ضمن درخواست كمك نقدي از مردم، افزوده بود كه پس از كشتي اول، كشتي ديگري با تعداد زيادي از داوطلبان كمك به غزه و صلح طلبان به سوي اين منطقه عزيمت خواهد كرد.
رئيس سازمان جوانان هلال احمر گفته است كه كشتي هاي ايراني حامل كمك هاي مردمي "متناسب با نيازهاي مردم منطقه" بارگيري شده و تاكيد كرد كه "عليرغم تمام شيطنت هاي سياسي برخي كشورها" اعزام اين كشتي ها ادامه خواهد داشت.
قرار بود اين كشتي روز 31 خرداد سفر خود را آغاز كند.
آقاي جعفريان گفته است كه كشتي ايراني منحصرا حامل اقلام بشردوستانه است و بدون سلاح جنگي و طبق قوانين دريانوردي بين المللي حركت مي كند و افزود كه "هيچ كشتي نظامي حق تعدي و ورود غيرقانوني به اين كشتي را ندارد."
به گفته اين مقام هلال احمر ايران، حدود پنجاه و پنج هزار نفر از مردم ايران براي خدمت به غزه ثبت نام كرده اند و افزود كه اين افراد لزوما رهسپار غزه نمي شوند بلكه خدمات ديگري را در اين زمينه ارائه خواهند داد.
'مخالفت آمريكا'
كابينه اسرائيل براي لغو محاصره اقتصادي غزه زير فشار بين المللي قرار داشته است
رئيس سازمان جوانان جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي گفت كه مراسم بدرقه كشتي ايراني حامل مواد كمكي براي غزه به زودي با حضور جمعي از ثبت نام شدگان برگزار مي شود و افزود كه نمايندگان ثبت نام شوندگان نيز براي مشخص كردن فعاليت هاي لازم براي كمك به غزه در همايشي در هفته آينده حضور خواهند يافت.
وي گفت كه بيست تن از امدادگران متخصص هلال احمر هم همراه با اين كشتي به غزه اعزام مي شوند اما در مورد نوع تخصص آنان اطلاعاتي توضيح نداد.
آقاي جعفريان اظهار داشت كه سخنگوي دولت آمريكا از مقامات مصري خواسته است اجازه عبور كشتي ايران از كانال سوئز را صادر نكنند و افزود "با هماهنگي هاي صورت گرفته با مسئولان هلال احمر مصر، اميدواريم اين اتفاق رخ ندهد."
گروه حماس از ژوئن سال 2007 با اخراج ماموران تشكيلات خودگردان فلسطيني اداره نوار غزه را در دست گرفته در حاليكه اسرائيل و ايالات متحده اين گروه را يك سازمان تروريستي مي دانند، ايران از حاميان اين گروه محسوب مي شود و از سوي اسرائيل، به كمك نظامي و مالي به حماس متهم شده است.
پس از واقعه حمله كماندوهاي اسرائيلي به يك كشتي حامل اقلام بشردوستانه براي ساكنان غزه كه نه كشته برجاي گذاشت، اين كشور تحت فشار بين المللي قرار داشته تا محاصره اقتصادي نوار غزه را كه از سه سال پيش به اين سو كمابيش برقرار بوده لغو كند.
كابينه ائتلافي اسرائيل اخيرا اعلام كرد كه اجازه حمل انواع كالاهاي غيرنظامي به اين بخش از سرزمين هاي فلسطيني را خواهد داد.
براساس تصميم دولت اسرائيل، در حاليكه پيش از اين فهرستي از كالاهاي مجاز براي ورود به غزه انتشار مي يافت، از اين پس اسرائيل فهرست اقلام ممنوعه را، كه عمدتا شامل اسلحه و مواد قابل استفاده در توليد تسليحات است، منتشر خواهد كرد.
در عين حال، اسرائيل همچنان اجازه ورود كشتي هاي خارجي به سواحل غزه را نمي دهد و در نتيجه، كشتي هاي حامل اقلام كمكي براي ساكنان اين بخش از سرزمين هاي فلسطيني بايد محموله خود را در بنادر اسرائيل يا مصر تخليه كنند تا از طريق گذرگاه هاي مرزي اين دو كشور، وارد نوار غزه شود.
در خيري ديگر در همين زمينه، مقامات لبناني به يك كشتي لبناني حامل گروهي از فعالان سياسي و اقلام بشردوستانه براي ساكنان غزه اجازه داده است به سوي جزيره قبرس حركت كند و از آنجا عازم غزه شود.

مجلس به وقف دانشگاه آزاد راي داد

نمايندگان مجلس وقف اموال مراكز آموزش عالي و غيردولتي، غيرانتفاعي كه هيات موسس يا هيات امناي آنها حق تصرف مالكانه نسبت به آن را دارند و تا تاريخ تصويب اين قانون صيغه وقف آن جاري شده است و يا در آينده جاري شود معتبر دانستند.
به گزارش خبرنگار ايلنا، در جلسه علني امروز نمايندگان در حين بررسي جزئيات طرح حمايت از تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزشي عالي غيردولتي موادي از آن را تصويب كردند.
بر اين اساس، اساسنامه دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي غيردولتي به پيشنهاد هيات موسس و حسب مورد به تصويب شوراي گسترش وزارتخانه‌هاي علوم، تحقيقات و فناوري و يا بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت خواهد گرفت. همچنين فرايند اداري تصويب فوق در صورت آماده بودن مدارك نبايد بيش سه ماه به طول بيانجامد.
گفتني است اساسنامه اوليه دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي غيردولتي كه فعاليت خود را با آن آغاز كرده و به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده است، همچنان معتبر بوده و هرگونه تغيير در آن با پيشنهاد هيات موسس و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت خواهد گرفت و كليه مصوبات وضع شده مغاير با اين تبصره لغو مي‌گردد.
براساس مصوبه نمايندگان، وقف اموال مراكز آموزش عالي و غيردولتي، غيرانتفاعي و ساير موسسات غيردولتي غيرآموزشي كه هيات موسس يا هيات امناي آنها حق تصرف مالكانه نسبت به آن را دارند و تا تاريخ تصويب اين قانون صيغه وقف آن جاري شده است و يا در آينده جاري شود معتبر است. همچنين نوع وقف در اين بند از نوع وقف آن است.

در اعتراض به مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد : احمدي نژاد جلسه سران قوا را به هم زد

جدال دولت محمود احمدي نژاد با مسئولان و حاميان دانشگاه آزاد اسلامي آنقدر بالا گرفته كه حتي جلسه سران قوا را نيز تحت الشعاع خود قرار داده است. يك روز پس از راي يكي از شعب دادگاهي در تهران به نفع دانشگاه آزاد و در روزي كه مجلس هشتم با تصويب طرحي، اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد را تنها به پيشنهاد هيات موسس آن مجاز دانست، رئيس دولت به نشانه اعتراض، جلسه از قبل پيش بيني شده خود با برادران لاريجاني را لغو كرد.
خبرگزاري فارس هم ديروز به نقل از مشاور علي لاريجاني اعلام كرد كه جلسه سران سه قوه به تعويق افتاده است.
حسن زماني، مشاور رئيس مجلس شوراي اسلامي كه در حاشيه جلسه علني ديروز مجلس با خبرنگاران گفت‌وگو مي‌كرد از به تعويق افتادن جلسه امروز سران سه قوه كه قرار بود در مجلس برگزار شود خبر داد. وي اگرچه از علت به تعويق افتادن اين جلسه و نيز زمان برگزاري جلسه آينده سران قوا چيزي نگفت اما يك منبع آگاه به "روز" خبر داد كه دليل لغو اين جلسه، اعتراض شديد محمود احمدي نژاد به عملكرد برادران لاريجاني در رياست قواي قضائيه و مقننه است.
اين منبع آگاه به روز گفت احمدي نژاد در اعتراض به راي اخير شعبه 29 مجتمع قضايي شهيد بهشتي و نيز تلاش نمايندگان مجلس براي ملغي كردن مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره دانشگاه آزاد، از حضور در جلسه مشترك با علي و صادق لاريجاني، روساي قواي مقننه و قضايي خودداري كرده است.
شعبه 29 دادگاه عمومي حقوقي مجتمع قضايي شهيد بهشتي روز شنبه با صدور حكمي دستور داد اجراي اساسنامه جديد دانشگاه آزاد اسلامي مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي به صورت موقت متوقف شود.اين حكم در پي شكايت هيات موسس دانشگاه آزاد از شوراي عالي انقلاب فرهنگي صادر شد.
دبيرخانه هيات موسس دانشگاه آزاد با صدور اطلاعيه اي اعلام كرد كه شعبه 29 دادگاه عمومي حقوقي مجتمع قضايي شهيد بهشتي تهران با احراز حصول اركان و شرايط قانوني و با موجه دانستن درخواست هيات موسس دانشگاه آزاد اسلامي مستنداً به ماده 310 الي 325 از قانون آيين‌نامه دادرسي مدني دستور موقت مبني بر منع و توقف اجراي اساسنامه جديد دانشگاه آزاد اسلامي مصوب جلسات 597، 636، 651، 652، 654، 656 و 660 شوراي عالي انقلاب فرهنگي را صادر و ابلاغ كرد.
بنا به اطلاعيه هيأت مؤسس دانشگاه آزاد، با توجه به مراتب مذكور، اجراي اساسنامه اخير التصويب دانشگاه آزاد اسلامي تا رسيدگي و صدور راي ماهوي و قطعي دادگاه متوقف خواهد ماند و دانشگاه بر اساس اساسنامه فعلي به كار خود ادامه خواهد داد.
تحليگران سياسي صدور اين حكم را يك پيروزي براي مسئولان فعلي دانشگاه آزاد در برابر دولت احمدي نژاد مي دانند كه در پنج سال گذشته تلاش زيادي براي كنترل و خارج كردن اين دانشگاه از دست هيات موسس فعلي به رياست اكبر هاشمي رفسنجاني انجام داده است.
علاوه بر اين، تنها يك روز پس از صدور اين حكم، نمايندگان مجلس طرحي را به تصويب رساندند كه به موجب آن تغييرات اساسنامه دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي غيردولتي از جمله دانشگاه آزاد به پيشنهاد هيات موسس و با تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي انجام مي شود.در صورت تصويب نهايي اين طرح در شوراي نگهبان يا مجمع تشخيص مصلحت نظام، اصلاحيه اخير شوراي عالي انقلاب فرهنگي به رياست محمود احمدي نژاد درباره اساسنامه دانشگاه آزاد از درجه اعتبار ساقط خواهد شد.بر طبق اين اصلاحيه، چهار تن از چهره هاي نزديك به دولت به هيات امناي دانشگاه آزاد اضافه مي شوند، رياست بر اين دانشگاه چهار ساله مي شود و وقف اموال آن كان لم يكن تلقي خواهد شد.
مخالفت نمايندگان مجلس با اصلاحيه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، به رياست احمدي نژاد و راي دادگاه درباره توقف اجراي اساسنامه جديد شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره دانشگاه آزاد آنچنان بر دولتيان گران آمده كه احمدي نژاد را بر آن داشته جلسه مشترك خود با روساي قواي قضائيه و مقننه را در اعتراض به اين مسئله لغو كند.
دانشگاه آزاد؛ برنده فعلي
نمايندگان مجلس هشتم ديروز با 134 راي موافق، 72 مخالف و 4 ممتنع به كليات طرح حمايت از تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزش عالي غير دولتي راي دادند. يك فوريت اين طرح پيش از اين در جلسه هفدهم آذر سال گذشته به تصويب مجلسيان رسيده بود.
بر اساس اين طرح كارگروهي براي شهريه دانشگاه‌ها و مراكز آموزشي غير دولتي تشكيل مي‌شود و تغيير در اساسنامه دانشگاه‌ها با تصويب هيات موسس و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي خواهد بود.
همچنين نمايندگان مجلس با تصويب تبصره‌أي، با حمايت از طرح تاسيس و تقويت موسسات و مراكز آموزش غيردولتي، اساسنامه جديد دانشگاه آزاد، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي را لغو كردند.
براساس مصوبه مجلس، اساسنامه اوليه دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي غيردولتي كه فعاليت خود را با آن آغاز كرده و به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده است؛ همچنان معتبر بوده و هرگونه تغيير در آن با پيشنهاد هيات موسس و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت خواهد گرفت و كليه مصوبات وضع شده مغاير با اين تبصره لغو مي‌گردد.
به اين ترتيب از آنجا كه دانشگاه آزاد از ابتدا بر اساس مصوبه‌اي از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكيل نشده است، اصلاح اساسنامه آن نمي‌تواند با نظر شوراي مذكور باشد بلكه بايد ابتدا پيشنهاد اصلاح آن را خود اين دانشگاه ارائه دهد و سپس به تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي برسد.
اكبر هاشمي رفسنجاني، سيد علي خامنه اي، عبدالكريم موسوي اردبيلي، ميرحسين موسوي، عبدالله جاسبي و سيد احمد خميني، اعضاي هيات موسس و نخستين هيات امناي دانشگاه آزاد اسلامي بودند كه در سال 1361 به پيشنهاد هاشمي رفسنجاني و نظر موافق آيت الله خميني شروع به كار كردند.
با درگذشت سيد احمد خميني و به رهبري رسيدن علي خامنه اي، هيات موسس و امناي دانشگاه آزاد با همين تركيب باقي ماند تا اينكه در شهريور سال 1386 نام علي اكبر ولايتي، حسن حبيبي، محسن قمي، حميد ميرزاده و سيد حسن خميني نيز به جمع چهار نفره هيات امنا (و نه هيات موسس) اضافه شد.
اما با روي كار آمدن دولت احمدي نژاد و فشار جريان حامي او براي به دست گرفتن كنترل دانشگاه آزاد، در نهايت در روز چهارم خرداد سال جاري، شوراي عالي انقلاب فرهنگي با اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد، نام شهاب الدين صدر نماينده مجلس و رئيس سازمان نظام پزشكي، نسرين سلطانخواه معاون احمدي نژاد و رئيس بنياد ملي نخبگان، محمد حسن شجاعي فرد رئيس دانشكده مهندسي خودرو دانشگاه علم وصنعت، فرهاد دانشجو رئيس سابق دانشگاه تربيت مدرس و فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران را به عنوان اعضاي جديد هيات امناي دانشگاه آزاد تصويب كرد.امري كه با واكنش سريع هيات امناي دانشگاه آزاد مواجه شد. اين هيات اعلام كرد اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي داراي اشكالات شرعي و قانوني است و هيات موسس به آن عمل نمي كند.
همچنين نمايندگان مجلس ديروز وقف اموال مراكز آموزش عالي و غيردولتي، غيرانتفاعي كه هيات موسس يا هيات امناي آنها حق تصرف مالكانه نسبت به آن را دارند و تا تاريخ تصويب اين قانون صيغه وقف آن جاري شده است و يا در آينده جاري شود، معتبر دانستند. به اين ترتيب و در صورت تصويب نهايي بيش از 250 هزار ميليارد تومان از اموال و دارايي هاي دانشگاه آزاد وقف خواهد شد.
كريم زارع، از اعضاي هيات موسس دانشگاه آزاد پس از تصويب اين موضوع گفته بود "وقف دارايي‌ها و اموال دانشگاه آزاد اسلامي با موافقت مقام معظم رهبري صورت گرفته تا در صورت انحلال اين دانشگاه دارايي آن در اختيار نهادهاي ديگر قرار نگيرد."
هرچند پس از اين اظهارنظر، دفتر آيت الله خامنه اي اعلام كرد كه رهبر جمهوري اسلامي موافقتي با وقف اموال دانشگاه آزاد انجام نداده اما بلافاصله پس از آن، اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس هيات موسس و هيات امناي دانشگاه آزاد گفت كه نظر فقهي مثبت آيت الله خامنه اي براي اين مسئله را اخذ كرده بود.
صف آرايي در مجلس
در جريان بررسي اين طرح در مجلس، برخي نمايندگان حامي دولت و طيف اصولگرايان تحول خواه به محوريت عليرضا زاكاني و الياس نادران تلاش كردند تا از تصويب آن جلوگيري كنند.
در اين راستا الياس نادران، نماينده تهران ورود مجلس به تعارضات ميان شوراي عالي انقلاب فرهنگي و دانشگاه آزاد را به مصلحت ندانست.
نادران كه به صورت همزمان مدعي پيگيري تخلفات اقتصادي منتصبان احمدي نژاد و هاشمي رفسنجاني است در مخالفت با اين طرح گفت: "دادن اختيارات تغيير اساسنامه به جمعي محدود در هيات موسس مي‌تواند زمينه را براي تداوم وضعيت مديريت كنوني دانشگاه آزاد كه تاكنون وجود داشته است، فراهم كند."
او اضافه كرد: "با وجود پيشرفت‌هاي دانشگاه آزاد، فعاليت‌هاي اين دانشگاه به بخش‌هاي مختلف و حوزه سياسي سرايت كرده كه براساس تحقيق و تفحص مجلس هفتم بخشي از منابع اين دانشگاه كه بايد صرف پيشرفت آن مي‌شد، در حوزه سياسي به نفع كانديداي خاص ثبت شده است."
به گفته اين عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي "بايد اجازه داد آنچه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب شده مسير خود را طي كند و مجلس خود را از اين صف بندي‌هاي سياسي خارج كند."
عليرضا زاكاني، دبيركل جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي كه همراه با احمد توكلي، الياس نادران و حسين فدايي، محوريت طيف اصولگرايان تحول خواه در مجلس را بر عهده دارد، ديگر مخالف تصويب اين طرح بود.
او در بيان دلايل مخالفت خود اظهار داشت: "تصويب اين طرح بدعت گذاري و رد مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است."
وي افزود: "چند ماه پيش شوراي انقلاب فرهنگي اساسنامه دانشگاه آزاد را تغيير داد و ظرف روزهاي آينده بناست رئيس دانشگاه را هيات امنا انتخاب كنند. مشكلات از همين جا آغاز شد كه ما شاهد طرح‌هاي يك فوريتي و دو فوريتي در اينباره در مجلس بوديم."
اما علي اصغر يوسف نژاد، نماينده ساري و از اعضاي فراكسيون اقليت از موافقان اين طرح بود. او در بيان دلايل خود گفت: "آنچه كه در اين طرح آمده در مورد دانشگاه‌ها و مراكز آموزش غير دولتي است كه يكي از آنها دانشگاه آزاد است. "
وي افزود: "در اين طرح آمده است كه تغييرات اساسنامه با نظر شوراي گسترش و تاييد شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه اين موضوع در جهت تقويت اين شوراست."
اين عضو فراكسيون اقليت، پيشنهاد تشكيل كارگروه شهريه را كه در اين طرح آمده امر مثبتي ارزيابي كرد و گفت: "تشكيل اين كارگروه باعث رعايت حداقل‌هاي كيفيت آموزشي و تغيير شهريه برمبناي آن است به گونه‌اي كه اين طرح تاييد شوراست كه مي‌تواند مشكل گشاي بسياري از مراكز آموزشي باشد."
لاريجاني: ارتباط صلاح اساسنامه و رهبر
اينها البته تنها گوشه اي از اتفاقات ديروز مجلس ايران بود. اخطار قانون اساسي يكي از اعضاي هيات رئيسه مجلس به لاريجاني درباره ورود مجلس به آنچه او "امور ولايي" خواند، يكي ديگر از حاشيه هاي جلسه ديروز بود.
محمد دهقان نماينده اي بود كه با اخطار قانون اساسي به استناد اصل 110، ورود مجلس به بحث اساسنامه دانشگاه آزاد را ورود به يك امر ولايي و غيرمجاز دانست.
به گزارش ايلنا، اين نماينده حقوقدان به استناد سخنان مخالف عباسعلي نورا نماينده زابل در مخالفت با بندي از طرح تعيين تكليف و وقف مراكز آموزش عالي غيردولتي كه بيش از همه به دانشگاه آزاد مربوط بود، گفت: "بر اساس امر مقام معظم رهبري، مجلس نبايد در مواردي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي ورود يافته، وارد شود."
به گفته وي، از آنجا كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي اساسنامه جديدي براي دانشگاه آزاد تعريف كرده است، مجلس نمي‌تواند به اين امر كه در حوزه اختيارات رهبري است، وارد شود.
علي لاريجاني رئيس مجلس هم با بيان اينكه اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد ربطي به رهبري ندارد، افزود: "مقام معظم رهبري مشخصا در اين زمينه نظري نداشته‌اند اما ضابطه‌اي بين شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجلس است كه رهبري آن را تعيين كرده‌اند. بر اساس اين ضابطه، جايي كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي وارد شده‌اند، ما نبايد وارد شويم."
وي بر اين اساس اخطار مذكور را وارد دانست ولي آن را به راي مجلس گذاشت. چنين بود كه نمايندگان با ارائه 85 راي موافق در مقابل 95 راي مخالف، به اين اخطار راي ندادند. بنابراين بررسي طرح تعيين تكليف و وقف مراكز آموزش عالي غيردولتي در جلسه علني ديروز ادامه يافت.
اين طرح در نهايت با 134 راي موافق، 72 مخالف و چهار ممتنع به تصويب رسيد
شورايي كه در قانون وجود ندارد
همانگونه كه پيش بيني مي شد راي مخالف دادگاه و نمايندگان مجلس به اصلاحيه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، خشم جريان حامي دولت را برانگيخت. اين جريان كه با محوريت محمود احمدي نژاد در پنج سال گذشته بارها قول "اقدام انقلابي" دردانشگاه آزاد راداده بود، حالا با سدي از مشكلات براي عملي كردن اين قول روبرو شده است.
خبرگزاري فارس و سايت رجانيوز به عنوان تريبون هاي اصلي جريان حامي دولت در اينترنت، با انتشار انبوهي از اظهارنظرها، بيانيه ها و مطالب به عملكرد مجلس و قوه قضائيه در ارتباط با شوراي عالي انقلاب فرهنگي اعتراض كردند.
در همين راستا اين رسانه ها، سخنان آيت الله خميني، بنيانگذار انقلاب اسلامي و آيت الله خامنه اي، رهبر جمهوري اسلامي درباره لزوم تبعيت تمام نهادها، از جمله مجلس از مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي را برجسته كردند.
اين پروژه با هدف روبرو سازي مصوبه ديروز مجلس و راي شعبه 29 مجتمع شهيد بهشتي با نظرات رهبران جمهوري اسلامي توسط حاميان دولت انجام شد.
اين در حالي است كه طبق اصول قانون اساسي جمهوري اسلامي، مجلس شوراي اسلامي حق قانونگذاري در تمام امور مملكتي را دارد اما از نهادي با عنوان شوراي عالي انقلاب فرهنگي اساسا در قانون اساسي ايران نام برده نشده است.
حقوقدانان برجسته كشور همواره بر غيرقانوني بودن مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي به واسطه موازي كاري اين نهاد با مراجع قانوني مانند مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرده اند.
تهديد برادران لاريجاني توسط حاميان دولت
رسانه هاي وابسته به دولت همچنين اقدام به پوشش گسترده نامه پنج تشكل دانشجويي حامي احمدي نژاد مانند اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل، بسيج دانشجويي و اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان خطاب به روساي قواي مقننه و قضائيه نمودند.
در اين نامه كه خطاب به "برادران محترم لاريجاني" صادر شده آمده است: "چرا امروز متأسفانه شفافيت گفتار و تصميم از سوي وكلاي مجلس و مسئولان عالي‌رتبه قضايي در خصوص تخلفات صورت گرفته از سوي مسئولان دانشگاه آزاد به چشم نمي‌خورد و تصميمي براي برخورد با تخلفات انجام شده صورت نمي‌پذيرد و اين شائبه را در ذهن افكار عمومي ايجاد مي‌نمايد كه آيا بخشي از دستگاه قضايي و همچنين نمايندگان مجلس منافعي در ادامه روند اين تخلفات دارا مي‌باشند كه حاضر نيستند در مقابل آن عكس‌العملي را نشان دهند."
در ادامه اين نامه از "برادران لاريجاني" پرسيده شده كه: "آيا حضرات از كم و كيف ارتباطات مجموعه تحت مديريت خود با مديريت دانشگاه آزاد مطلع هستيد؟ آيا با ما دانشجويان هم نظريد منافع مادي غيرقانوني برخي افراد مجموعه تحت مديريت‌تان مانع اساسي به ثمر نشستن و قانونمند شدن دانشگاه آزاد مي‌باشد؟"
امضا كنندگان اين نامه در پايان به صراحت برادران لاريجاني را تهديد كرده اند كه "جنبش دانشجويي مسلمان از آنجا كه خيمه‌گاه تارعنكبوتي دشمنان و فتنه‌گران را پرجنب و جوش و سنگر نيروهاي انقلاب را متفرق و خاموش مي‌بيند، اعلام مي‌دارد در صورتي كه مسئولان نخواهند و يا نتوانند در حفظ آرمان‌هاي انقلاب اسلامي كه خون شهيدان والامقام براي حفظ آن ريخته شده است، دست به اصلاح امور بزنند، ما فرزندان خميني كبير با هيچ‌كدام از آنها عهد اخوتي نبسته‌ايم و آني در احقاق حقوق اين ملت عقب نخواهيم نشست."
همچنين سايت رجانيوز در يادداشتي نوشت: "توقف اجراي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، بدعتي خطرناك و حيرت آور در دستگاه قضايي است كه مقاومت و ايستادگي در برابر نظرات و احكام ولايت مطلقه امر را متبادر مي سازد. تضعيف اين شورا يكي از آرزوهاي ديرينه تجديدنظرطلبان و ضدانقلاب بوده است؛ فراموش نشده است كه در مجلس ششم براي تخريب و تنزل جايگاه شوراي انقلاب فرهنگي چه هزينه هاي هنگفتي بر نظام تحميل شد و «لايحه اهداف، وظايف و تشكيلات وزارت علوم» از سوي وزير وقت علوم مصطفي معين، براي استحاله اين شورا و منزوي ساختن آن به مجلس ارائه و مصوب هم شد و وقتي با رأي شوراي نگهبان رد شد، وزير ياد شده، تهديد به استعفا كرد."
شوراي نگهبان در كدام طرف ؟
جريان حامي دولت در حالي خواستار عذرخواهي نمايندگان مجلس و مسئولان دستگاه قضايي از مردم بابت مخالفت با اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي شده كه يك عضو اين شورا پيشبيني كرده "شوراي نگهبان قطعا مصوبه مجلس را رد خواهد كرد."
حسين كچوئيان در اين زمينه به سايت برنا گفته است: "مكررا امام و رهبري درباره شأنيت شوراي عالي انقلاب فرهنگي و قوانين و مصوبات آن صحبت كردند و مطلب روشن است. من مطمئنم كه شوراي نگهبان آن را قبول نخواهد كرد از مواردي هم نيست كه به مجمع تشخيص مصلحت ارجاع داده شود، چون مصوبات شورا مصوباتي است كه از طرف نهادي تحت نظارت رهبري صادر شده است."
اين در حالي است كه كريم زارع، معاون پارلماني دانشگاه آزاد گفته با توجه به اينكه شوراي نگهبان همواره از ارتقاي آموزش عالي دفاع مي كرده، بعيد مي داند مصوبه مجلس را رد بكند.
وي افزوده است: "اخيرا جمعي از نمايندگان نامه‌اي در خصوص مصوبات اخير پيرامون مديريت دانشگاه آزاد به علي لاريجاني نوشته‌اند. از طرف ديگر رئيس مجلس نيز يك نامه به آن پيوست زده و هر دو را براي مقام معظم رهبري ارسال كرده است. هرچه رهبري در اين زمينه تصميم‌گيري كنند، دانشگاه آزاد مطيع آن است."
شوراي نگهبان قانون اساسي به رياست احمد جنتي يكي از حاميان محمود احمدي نژاد بوده اما انتقادات اخير جنتي از احمدي نژاد، سرنوشت مصوبه مجلس را با ابهام روبرو كرده است.