نه تنها تمام اموال و حساب هاي بانكي مرا ضبط كرده اند، بلكه به عمد پايين تر از ارزش واقعي قيمت گذاري كرده اند كه من باز هم بدهي مالياتي داشته باشم. يعني وزارت دارايي با همدستي وزارت اطلاعات با يك كارشناسي غلط اموال مرا بسيار پايين تر از آن چه ارزش داشت ارزيابي كرده تا من براي مازاد آن مجبور شوم باز هم مبلغي به آقايان بپردازم و به همين دليل هم مرا ممنوع الخروج كرده اند.
شيرين عبادي: من در سال ۲۰۰۳ كه برنده جايزه صلح نوبل شدم، طبق قانون ماليات ايران معاف از ماليات بودم و به همين دليل وزارت دارايي برگه معافيت به من داده بود. اما بعد از ماجراهايي كه در انتخابات سال ۲۰۰۹ پيش آمد، يعني پس از گذشت پنج سال و به دلايل سياسي، وزارت اطلاعات گفت كه بايد ماليات جايزه نوبل را بدهم چون چيز ديگري پيدا نمي كردند كه بتوانند مرا اذيت كنند.
جالب است كه ماموران اطلاعاتي در ابتدا و قبل از اين كه حكم قطعي صادر شود، طبق گزارشي كه به دادسراي انقلاب داده بودند مرا از طريق اين دادسرا ممنوع المعامله كردند و بعد پرونده مالياتي به جريان افتاد.
طبيعي است كه من اعتراض كردم چون معاف از ماليات بودم، ولي از آن جايي كه قرار نيست در ايران قانوني اجرا شود پس از رسيدگي هاي چند مرحله اي كه البته در هيچ مرحله به حرف هاي من گوش نكردند، محكوم شدم به پرداخت مبلغ يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان اصل ماليات و جريمه ديركرد. به همين دليل دفتر كانون مدافعان حقوق بشر را كه با پول جايزه نوبل خريده بودم ارزيابي كرده اند و به مزايده گذاشته اند. همچنين آپارتمان شخصي و ساير اموالم در حال مزايده است.
نه تنها تمام اموال و حساب هاي بانكي مرا ضبط كرده اند، بلكه به عمد پايين تر از ارزش واقعي قيمت گذاري كرده اند كه من باز هم بدهي مالياتي داشته باشم. يعني وزارت دارايي با همدستي وزارت اطلاعات با يك كارشناسي غلط اموال مرا بسيار پايين تر از آن چه ارزش داشت ارزيابي كرده تا من براي مازاد آن مجبور شوم باز هم مبلغي به آقايان بپردازم و به همين دليل هم مرا ممنوع الخروج كرده اند.
دادگاهي كه تشكيل شد چطور بود و آيا هيچ نماينده اي از سوي شما اجازه داشت در آن دادگاه حضور داشته باشد؟
نماينده من خانم ستوده بود و ماموران امنيتي چندين بار به او تذكر داده بودند كه بايد اين پرونده را رها كند ولي خانم ستوده هر بار جواب داده بود كه كار قانوني انجام مي دهم و دفاع از پرونده را ادامه خواهم داد. آنها خانم ستوده را تهديد كرده بودند كه اگر ادامه دهي دستگيرت مي كنيم، البته هم من و هم خانم ستوده اين را يك تهديد تو خالي تلقي مي كرديم و فكر نمي كرديم مملكت اين قدر بي حساب و كتاب باشد كه يك وكيل را به خاطر دفع از پرونده دستگير كنند، ولي بعد معلوم شد كه متاسفانه همين طور است و تهديد امنيتي خانم ستوده جامه عمل پوشيد و او را دستگير كردند.
خانم عبادي! به اين ترتيب ديگر شما نمي توانيد به ايران بازگرديد؟
ما در قانون چيزي به عنوان ممنوع الورود نداريم و ممنوع الخروج شدن يعني اگر كسي در ايران باشد حق خروج از كشور را ندارد و اگر مدت اعتبار پاسپورتش تمام شده باشد دولت آن را تمديد نخواهد كرد، چون به افراد ممنوع الخروج پاسپورت نمي دهند.
خانم عبادي! بعضي از روزنامه ها عنوان كرده بودند كه شما به علت فساد مالي محاكمه و محكوم شده ايد. دليل اين حرف چه بوده است؟
من هرگز شغل دولتي نداشتم و در هيچ موسسه اي كار نمي كردم، فقط دفتر وكالت خودم را داشتم و تمامي فعاليت هايم در راستاي حقوق بشر است و در عرصه بين المللي همه با فعاليت هاي من آشنا هستند.
دولت ايران نمي تواند بگويد كارهاي حقوق بشري مرا قبول ندارد و به همين دليل تمام اموالم را مصادره و مرا ممنوع الخروج كرده است، بنابراين به خيال خودشان به من اتهام زدند كه ماليات نمي دهم در حالي كه طبق قانون مالياتي ايران من معاف از ماليات هستم. آنها براي اين كه به اهداف خود بهتر جامه عمل بپوشانند، برخي از خبرگزاري ها تيتر زدند كه شيرين عبادي به علت فساد مالي ممنوع الخروج شده و بعد در متن خبر مي خوانيد كه مسئله ماليات در ميان است.
در واقع من به علت فعاليت هاي حقوق بشري تمام اموالم را از دست داده ام كه البته اين مسئله در برابر فداكاري هاي هم وطنانم كه جان خودشان را از دست داده اند، چيزي نيست.
شيرين عبادي: من در سال ۲۰۰۳ كه برنده جايزه صلح نوبل شدم، طبق قانون ماليات ايران معاف از ماليات بودم و به همين دليل وزارت دارايي برگه معافيت به من داده بود. اما بعد از ماجراهايي كه در انتخابات سال ۲۰۰۹ پيش آمد، يعني پس از گذشت پنج سال و به دلايل سياسي، وزارت اطلاعات گفت كه بايد ماليات جايزه نوبل را بدهم چون چيز ديگري پيدا نمي كردند كه بتوانند مرا اذيت كنند.
جالب است كه ماموران اطلاعاتي در ابتدا و قبل از اين كه حكم قطعي صادر شود، طبق گزارشي كه به دادسراي انقلاب داده بودند مرا از طريق اين دادسرا ممنوع المعامله كردند و بعد پرونده مالياتي به جريان افتاد.
طبيعي است كه من اعتراض كردم چون معاف از ماليات بودم، ولي از آن جايي كه قرار نيست در ايران قانوني اجرا شود پس از رسيدگي هاي چند مرحله اي كه البته در هيچ مرحله به حرف هاي من گوش نكردند، محكوم شدم به پرداخت مبلغ يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون تومان اصل ماليات و جريمه ديركرد. به همين دليل دفتر كانون مدافعان حقوق بشر را كه با پول جايزه نوبل خريده بودم ارزيابي كرده اند و به مزايده گذاشته اند. همچنين آپارتمان شخصي و ساير اموالم در حال مزايده است.
نه تنها تمام اموال و حساب هاي بانكي مرا ضبط كرده اند، بلكه به عمد پايين تر از ارزش واقعي قيمت گذاري كرده اند كه من باز هم بدهي مالياتي داشته باشم. يعني وزارت دارايي با همدستي وزارت اطلاعات با يك كارشناسي غلط اموال مرا بسيار پايين تر از آن چه ارزش داشت ارزيابي كرده تا من براي مازاد آن مجبور شوم باز هم مبلغي به آقايان بپردازم و به همين دليل هم مرا ممنوع الخروج كرده اند.
دادگاهي كه تشكيل شد چطور بود و آيا هيچ نماينده اي از سوي شما اجازه داشت در آن دادگاه حضور داشته باشد؟
نماينده من خانم ستوده بود و ماموران امنيتي چندين بار به او تذكر داده بودند كه بايد اين پرونده را رها كند ولي خانم ستوده هر بار جواب داده بود كه كار قانوني انجام مي دهم و دفاع از پرونده را ادامه خواهم داد. آنها خانم ستوده را تهديد كرده بودند كه اگر ادامه دهي دستگيرت مي كنيم، البته هم من و هم خانم ستوده اين را يك تهديد تو خالي تلقي مي كرديم و فكر نمي كرديم مملكت اين قدر بي حساب و كتاب باشد كه يك وكيل را به خاطر دفع از پرونده دستگير كنند، ولي بعد معلوم شد كه متاسفانه همين طور است و تهديد امنيتي خانم ستوده جامه عمل پوشيد و او را دستگير كردند.
خانم عبادي! به اين ترتيب ديگر شما نمي توانيد به ايران بازگرديد؟
ما در قانون چيزي به عنوان ممنوع الورود نداريم و ممنوع الخروج شدن يعني اگر كسي در ايران باشد حق خروج از كشور را ندارد و اگر مدت اعتبار پاسپورتش تمام شده باشد دولت آن را تمديد نخواهد كرد، چون به افراد ممنوع الخروج پاسپورت نمي دهند.
خانم عبادي! بعضي از روزنامه ها عنوان كرده بودند كه شما به علت فساد مالي محاكمه و محكوم شده ايد. دليل اين حرف چه بوده است؟
من هرگز شغل دولتي نداشتم و در هيچ موسسه اي كار نمي كردم، فقط دفتر وكالت خودم را داشتم و تمامي فعاليت هايم در راستاي حقوق بشر است و در عرصه بين المللي همه با فعاليت هاي من آشنا هستند.
دولت ايران نمي تواند بگويد كارهاي حقوق بشري مرا قبول ندارد و به همين دليل تمام اموالم را مصادره و مرا ممنوع الخروج كرده است، بنابراين به خيال خودشان به من اتهام زدند كه ماليات نمي دهم در حالي كه طبق قانون مالياتي ايران من معاف از ماليات هستم. آنها براي اين كه به اهداف خود بهتر جامه عمل بپوشانند، برخي از خبرگزاري ها تيتر زدند كه شيرين عبادي به علت فساد مالي ممنوع الخروج شده و بعد در متن خبر مي خوانيد كه مسئله ماليات در ميان است.
در واقع من به علت فعاليت هاي حقوق بشري تمام اموالم را از دست داده ام كه البته اين مسئله در برابر فداكاري هاي هم وطنانم كه جان خودشان را از دست داده اند، چيزي نيست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر