در روزهاي اخير، مقامهاي جمهوري اسلامي ايران از لزوم برخورد با رهبران مخالفان سخن گفته و گفتهاند كه ميرحسين موسوي و مهدي كروبي محاكمه خواهند شد.
آقايان موسوي و كروبي در اين حملات با القابي مانند «دستاندركاران فتنه، پيادهنظام دشمن، عافيتطلب، سازشكار، فرصتطلب، پيمانشكن و خائن» توصيف شدهاند.
آزاده كيان، استاد جامعهشناسي سياسي در پاريس درباره اين تهديدها به راديوفردا ميگويد:
«يكي از دلايل اين است كه آقايان موسوي، كروبي و خاتمي به طور مرتب نشستهايي را برگزار كرده، سخنراني ميكنند و بيانيه ميدهند، به اين منظور كه بگويند در صحنه هستند و جنبش سبز در ايران زنده است.»
به خصوص صحبتهاي اخير آقاي خاتمي كه رأيدهندگان را تشويق ميكرد اگر شرايطي كه اصلاحطلبان خواهان آن هستند مهيا شود، مردم در انتخابات آينده مجلس شركت كنند.
تمام اينها نشان ميدهد براي حاكمين فعلي يك تهديد بالقوه از طرف سران اپوزيسيون داخلي در ايران وجود دارد و حاكمين خوب ميدانند جنبش سبز يك جنبش واقعي جامعه مدني است و سركوب نشده و نميتوان آن را سركوب كرد، چون ميليونها نفر را نميشود سركوب كرد.
از طرف ديگر موضعگيريهاي اخير آيات عظام در ايران نيز بسيار مهم است و نشان ميدهد اكثريت جامعه روحانيت با حاكميت فعلي و دولت همسو نيست.
در واقع تهديدهايي كه در چند روز اخير عليه سران جنبش سبز انجام ميگيرد در ارتباط با ضعف حاكمين فعلي براي حكومت كردن است.
به نظر شما ممكن است اين تهديدها بالفعل درآيد و آيا جامعه ايران پذيراي اين اقدام خواهد بود؟
به نظر نميرسد جامعه ايران و حداقل طرفداران جنبش سبز بپذيرند كه آقايان موسوي، كروبي و خاتمي دستگير يا زنداني و محاكمه شوند و البته جامعه بينالمللي هم اين را نخواهد پذيرفت.
در شرايط فعلي بيشتر اين مسئله تهديدي است براي سران جنبش سبز كه صحبت نكنند و بيانيه ندهند. در واقع با اين تهديدها به نوعي به سران جنبش سبز ميگويند اگر ميخواهيد زنده بمانيد يا زنداني و محاكمه نشويد، بايد سكوت اختيار كنيد.
من بيشتر اين را تهديد براي سران جنبش سبز ميبينم تا اين كه به واقعيت تبديل شود، چرا كه تبعات مختلف داخلي و خارجي سنگيني خواهد داشت.
برخورد با رهبران مخالفان چه بازتابي در جامعه ايران خواهد داشت؟
در سطح داخلي برخي طرفداران جنبش سبز هنوز امكان اعتراض به شكل سازمانيافته را دارند، به خصوص جوانان و دانشجويان و زنان ميتوانند به شكل گسترده اعتراضات خود را در صحنه داخلي مطرح كنند و در صحنه بينالمللي هم صداي خود را به گوش افكار عمومي برسانند.
از طرف ديگر دستگيري سران جنبش سبز به خصوص آقايان خاتمي، موسوي و كروبي باعث مخالفتهاي بسياري هم در جامعه روحانيت و هم در ميان محافظهكاران خواهد شد كه به هيچ وجه يكدست نيستند و بيش از پيش با دولت آقاي احمدينژاد سر مخالفت دارند.
به نظر من، اگر آقاي خامنهاي و محمود احمدينژاد و سپاه پاسداران هيچ راه ديگري براي كنترل جامعه و مخالفان نداشته باشند، اين كار را انجام خواهند داد. ولي تبعات آن برايشان بسيار سنگين خواهد بود و حتي ميتواند مملكت را به سمت جنگ داخلي سوق دهد، با توجه به تنشهايي كه هم به لحاظ اقتصادي در جامعه شاهد هستيم و هم مشكلاتي كه در برخي استانهاي ايران وجود دارد.
آن چه به تبعات بينالمللي مربوط ميشود و ميتواند فشارهايي را بر دولت و رهبري به دنبال داشته باشد، اين است كه مشروعيت كل نظام جمهوري اسلامي در افكار عمومي بينالمللي از بين خواهد رفت، مشروعيتي كه ميتوان گفت از سال گذشته تاكنون چيز زيادي از آن باقي نمانده است. در نتيجه اين اقدام حاكميت را بيش از پيش ايزوله خواهد كرد و به نفع نظام جمهوري اسلامي نيست كه بخواهد سران جنبش سبز را محاكمه كند.
آقايان موسوي و كروبي در اين حملات با القابي مانند «دستاندركاران فتنه، پيادهنظام دشمن، عافيتطلب، سازشكار، فرصتطلب، پيمانشكن و خائن» توصيف شدهاند.
آزاده كيان، استاد جامعهشناسي سياسي در پاريس درباره اين تهديدها به راديوفردا ميگويد:
«يكي از دلايل اين است كه آقايان موسوي، كروبي و خاتمي به طور مرتب نشستهايي را برگزار كرده، سخنراني ميكنند و بيانيه ميدهند، به اين منظور كه بگويند در صحنه هستند و جنبش سبز در ايران زنده است.»
به خصوص صحبتهاي اخير آقاي خاتمي كه رأيدهندگان را تشويق ميكرد اگر شرايطي كه اصلاحطلبان خواهان آن هستند مهيا شود، مردم در انتخابات آينده مجلس شركت كنند.
تمام اينها نشان ميدهد براي حاكمين فعلي يك تهديد بالقوه از طرف سران اپوزيسيون داخلي در ايران وجود دارد و حاكمين خوب ميدانند جنبش سبز يك جنبش واقعي جامعه مدني است و سركوب نشده و نميتوان آن را سركوب كرد، چون ميليونها نفر را نميشود سركوب كرد.
از طرف ديگر موضعگيريهاي اخير آيات عظام در ايران نيز بسيار مهم است و نشان ميدهد اكثريت جامعه روحانيت با حاكميت فعلي و دولت همسو نيست.
در واقع تهديدهايي كه در چند روز اخير عليه سران جنبش سبز انجام ميگيرد در ارتباط با ضعف حاكمين فعلي براي حكومت كردن است.
به نظر شما ممكن است اين تهديدها بالفعل درآيد و آيا جامعه ايران پذيراي اين اقدام خواهد بود؟
به نظر نميرسد جامعه ايران و حداقل طرفداران جنبش سبز بپذيرند كه آقايان موسوي، كروبي و خاتمي دستگير يا زنداني و محاكمه شوند و البته جامعه بينالمللي هم اين را نخواهد پذيرفت.
در شرايط فعلي بيشتر اين مسئله تهديدي است براي سران جنبش سبز كه صحبت نكنند و بيانيه ندهند. در واقع با اين تهديدها به نوعي به سران جنبش سبز ميگويند اگر ميخواهيد زنده بمانيد يا زنداني و محاكمه نشويد، بايد سكوت اختيار كنيد.
من بيشتر اين را تهديد براي سران جنبش سبز ميبينم تا اين كه به واقعيت تبديل شود، چرا كه تبعات مختلف داخلي و خارجي سنگيني خواهد داشت.
برخورد با رهبران مخالفان چه بازتابي در جامعه ايران خواهد داشت؟
در سطح داخلي برخي طرفداران جنبش سبز هنوز امكان اعتراض به شكل سازمانيافته را دارند، به خصوص جوانان و دانشجويان و زنان ميتوانند به شكل گسترده اعتراضات خود را در صحنه داخلي مطرح كنند و در صحنه بينالمللي هم صداي خود را به گوش افكار عمومي برسانند.
از طرف ديگر دستگيري سران جنبش سبز به خصوص آقايان خاتمي، موسوي و كروبي باعث مخالفتهاي بسياري هم در جامعه روحانيت و هم در ميان محافظهكاران خواهد شد كه به هيچ وجه يكدست نيستند و بيش از پيش با دولت آقاي احمدينژاد سر مخالفت دارند.
به نظر من، اگر آقاي خامنهاي و محمود احمدينژاد و سپاه پاسداران هيچ راه ديگري براي كنترل جامعه و مخالفان نداشته باشند، اين كار را انجام خواهند داد. ولي تبعات آن برايشان بسيار سنگين خواهد بود و حتي ميتواند مملكت را به سمت جنگ داخلي سوق دهد، با توجه به تنشهايي كه هم به لحاظ اقتصادي در جامعه شاهد هستيم و هم مشكلاتي كه در برخي استانهاي ايران وجود دارد.
آن چه به تبعات بينالمللي مربوط ميشود و ميتواند فشارهايي را بر دولت و رهبري به دنبال داشته باشد، اين است كه مشروعيت كل نظام جمهوري اسلامي در افكار عمومي بينالمللي از بين خواهد رفت، مشروعيتي كه ميتوان گفت از سال گذشته تاكنون چيز زيادي از آن باقي نمانده است. در نتيجه اين اقدام حاكميت را بيش از پيش ايزوله خواهد كرد و به نفع نظام جمهوري اسلامي نيست كه بخواهد سران جنبش سبز را محاكمه كند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر