جرس در متني كه به نقل از گزارش بازپرس ويژه سازمان قضايي نيروهاي مسلح درباره بازداشتگاه كهريزك منتشر كرده است، جزئيات مرگ سه نفر را به نقل از شاهدان روايت كرده است.
پايگاه خبري جنبش راه سبز (جرس)، از منابع خبري نزديك به معترضان، متني را منتشر كرده كه ميگويد بخشي ديگر از متن قرار نهايي سازمان قضائي نيروهاي مسلح است. در اين متن قضائي، شيوه رفتار افسران و ماموران بازداشتگاه كهريزك و نقش آنها در شكنجه و آزار بازداشتشدگان و نهايتا مرگ سه نفر در كهريزك گزارش شده است.
در اين گزارش شاهدان و بعضي از متهمان پرونده كهريزك نحوه مرگ امير جواديفر، محسن روحالاميني و محمد كامراني را در اين بازداشتگاه توضيح دادهاند. قرار بازپرس، گزارشي است كه براي نوشتن كيفرخواست عليه متهمان پرونده كهريزك به آن استناد شده است.
شمار زندانيان كشته شده در بازداشتگاه كهريزك به استناد قرار صادر شده توسط بازپرس، چهار نفر است اما در اين بخش به وضعيت نفر چهارم، رامين آقازاده قهرماني و نحوه جان باختن او اشارهاي نشده است.
بازداشتگاه كهريزك يكي از بازداشتگاههاي زير نظر نيروي انتظامي بود كه در نخستين هفتهها پس از بالاگرفتن اعتراضهاي پس از انتخابات رياست جمهوري خرداد 88، شماري از معترضان بازداشتشده به اين مكان منتقل شدند.
براساس گزارشهاي كميسيون تحقيق و تفحص مجلس و سازمان قضائي نيروهاي مسلح محمد كامراني، امير جواديفر و محسن روحالاميني بر اثر شكنجه در اين بازداشتگاه جان خود را از دست دادند.
براساس صورتجلسه ماموران كهريزك امير جواديفر، دانشجو و متولد سال 1363 در 19 تيرماه 1388 بازداشت و به بازداشتگاه كهريزك منتقل شد. او 23 تيرماه 1388 هنگام انتقال به زندان اوين در اتوبوس جان باخت.
محسن روحالاميني، متولد 1363 نيز 19 تيرماه 1388 بازداشت شده بود و 24 تيرماه 1388 در راه انتقال به اوين در اتوبوس بيهوش شد و در بيمارستان شهداي تجريش جان باخت.
محمد كامراني، متولد 1370 بود. او نيز 19 تيرماه 1388 بازداشت و به كهريزك منتقل شده بود. او پس از انتقال به اوين و سپس به بيمارستان در 25 تيرماه 1388 جان باخت.
پس از انتشار خبر كشته شدن بازداشتشدگان در بازداشتگاه كهريزك، آيتالله علي خامنهاي دستور داد اين بازداشتگاه تعطيل شود. در زير خلاصهاي از اين گزارش را ميخوانيد:
شهادت شاهدان درمورد امير جواديفر
به گفته شاهدان در كهريزك، ستوان سوم كاظم گنجبخش، استوار اكبر رهسپار و استوار محمد خميسآبادي ازجمله ماموراني بودند كه در زمان انتقال بازداشتشدگان از كهريزك به زندان اوين، آنان را مورد ضرب و جرح، بيحرمتي و شكنجه قرار دادند و رفتارشان با اميرجواديفر نيز مانند ديگر بازداشتشدگان بود.
ماموران كهريزك، امير جواديفر را در شرايطي براي انتقال به زندان اوين سوار اتوبوس كرده بودند كه دندههاي او شكسته شده، قرنيه چشم او پاره شده، بيني و فك او شكسته شده و فرج كميجاني، رئيس بازداشتگاه، به او شلاق زده بود. پيش از رسيدن اتوبوس به زندان اوين، امير جواديفر در بين راه جان باخت و جسد او را به كهريزك بازگرداندند.
در همين حال چهار نفري كه همه در آن زمان سرباز وطيفه بودهاند، شهادت دادهاند كه امير جواديفر هنگام انتقال از كهريزك به زندان اوين در اتوبوس جان باخته است.
چند تن از شاهدان در كهريزك در متن قرار بازپرس قوه قضاييه ايران گفتهاند كه امير جواديفر بر اثر ضرب و جرح قبل از ورود به كهريزك و بيتوجهي كاملا عمدي پزشك كهريزك جان خود را از دست داده است. به گفته اين شاهدان، پزشك معالج آقاي جواديفر به او گفته است: «بزرگ ميشوي يادت ميرود».
آنها همچنين شهادت دادهاند كه تشديد برخوردهاي فيزيكي در مسير ميان بازداشتگاه كهريزك و زندان اوين و ناديده گرفتن اعتراض بچهها به مسئولان كه يادآوري ميكردند «حالشان خوب نيست»، موجب مرگ امير جواديفر شده است.
سه شاهد ديگر به بازپرس پرونده كهريزك گفتهاند: ماموران كهريزك روز اول تمام بازداشتشدگان از جمله امير جواديفر را با آن وضعيت وخيم لخت كردند، سپس لباسها را وراونه بر تن آنها پوشاندند و با لوله آنها را كتك زدند؛ روز دوم آنها را روي آسفالت داغ ميغلتاندند، با پاي برهنه كلاغ پر و پامرغي ميبردند در شرايطي كه كف دستها، پاها و زانوهاي آنها تاول زده بود.
يكي از بازداشتشدگان كهريزك به عنوان شاهد پرونده به بازپرس گفته است: 170 نفر را در يك اتاق 60 متري جا دادند؛ روز دوم اتاق را سمپاشي كردند كه باعث وخيمترشدن حال زندانيان و تشنج آنها بهويژه امير جواديفر شد؛ شب سوم مسعود عليزاده را آويزان كردند و محمد طيفيل، سر وكيل بند، با قفل به سر و صورت او كوبيد.
شاهدان در متن قرار بازپرس گفتهاند كه با وجود پزشك و پزشكيار در كهريزك، بيشتر بازداشتشدگان به دليل نبود هواي پاك، شرايط بهداشتي و فضاي مناسب در قرنطينه دچار عفونت شده بودند و چشمهاي امير جواديفر نيز عفوني شده بود. غذاي روزانه بازداشتشدگان، دو وعده و هر بار نصف نان و يك چهارم سيبزميني بوده است.
يكي از نظافتچيان كهريزك، نيز شهادت داده است كه برخورد مسئولان زندان با اين سه نفر خيلي بد بوده است و امير جواديفر به علت شكنجه، چشم خود را پيش از مرگ از دست داد.
اظهارات دو متهم پرونده
ستوان سوم كاظم گنجبخش، متهم پرونده كهريزك در متن قرار بازپرس گفته است: در آن لحظه چون متهمان با جرم سنگين داخل خودرو بودند و در آن محل نگه داشتند، چندين مرتبه با گوشي ايرانسل خودم قصد تماس با اورژانس داشتم ولي موفق نشدم و چون بقيه متهمين به علت گرما و عطش بسيار سر و صدا ميكردند براي جلوگيري از هر گونه اتفاق احتمالي سريعا با رئيس زندان تلفني تماس گرفتم.
آقاي گنجبخش در اين گزارش كه گفته ميشود متن قرار بازپرس است گفته: مرحوم جواديفر، كه در آن لحظه به نظر من هنوز زنده بود و توسط يكي دو نفر تنفس مصنوعي داده شد، با خودرو به بهداري زندان برگشت داده شد. چون در آن لحظه با توجه به آشنايي منطقه بهداري نزديك سراغ نداشتيم و متهمان بايد تا قبل از وقت اداري به زندان اوين تحويل ميشدند.
آقاي گنجبخش در مورد مرگ محسن روحالاميني هم گفته است: بعد از رسيدن به اوين به علت مسافت زياد و شدت گرما چند نفر جدا از بقيه نشستند و عليرغم تاكيد اينجانب به مسئول پذيرش بهداري اوين، كسي به بالين آنها نيامد در نتيجه با اورژانس ۱۱۵تماس گرفتند و به بالين ايشان آمد. بعد از بررسي اوليه سرنگ به وي تزريق كردند و گفتند كه بايد به بيمارستان منتقل شود.
آقاي گنجبخش ميگويد: زماني كه روحالاميني زمين افتاده بود من با لگد نزدم، با مسئول پذيرش اوين صحبت كردم كه سريعا عوامل بهداري به بالين وي بيايد ولي اعلام كردند كه به گفته عوامل بهداري افرادي را كه روي زمين هستند پذيرش نكنند. بعد از آمدن عوامل اورژانس به زندان نيز به وي سرنگ تزريق كردند و گفتند كه ايشان مواد مخدر مصرف كرده ولي گفتم مواد در اختيار آنها نبوده است. لحظهاي كه روي زمين بود به گمانم بر اثر تشنگي افتاده بود كه توسط يكي از سربازها به دهان وي آب ريختيم ولي متاسفانه افاقه نكرد و از دهان وي كف بيرون آمده بود و با اورژانس به بيمارستان منتفل شد
محمدرضا كرمي معروف به محمد طيفيل يكي ديگر از متهمان اين پرونده است كه درباره مرگ امير جواديفر توضيح داده است. زندانيان كهريزك ميگويند محمد طيفيل از «اوباش» سابقهدار بوده است كه رئيس زندان و سرهنگ كميجاني او را به عنوان سر وكيل بند بازداشتگاه كهريزك انتخاب كرده بودند.
محمد طيفيل در متني كه گفته ميشود قرار بازپرس پرونده كهريزك است چنين گفته: يكي از كشتهشدگان به نام امير جواديفر را ميشناسم كه علت آشنايي با آن مرحوم، عفونت شديد چشمهايش بود كه براي معالجه زياد به پيش دكتر ميآمد و آن دو تاي ديگر را نميشناسم.
او همچنين توضيح داده است: مشكلي ديگري كه به وجود آمده بود، مرضي عفوني بود كه تمام متهمان به آن دچار شده بودند كه دور چشمهاي آنها چرك زيادي جمع ميشد. اين موضوع به پزشك اعلام شد و گفت دارو ميدهم كه ندادند. فرداي آن روز هم تمام متهمان به اوين منتقل شدند كه پس از يك ساعت، جواديفر را با «هايس» برگرداندند كه مرده بود.
اظهارات شاهدان درباره كشتهشدگان ديگر
شاهدان ديگر كه خود از بازداشت شدگان كهريزك بودهاند درباره چگونگي مرگ كشتهشدگان كهريزك گفتهاند: برخورد مسئولان با روحالاميني و جواديفر و كامراني مثل بقيه افراد بود و آقاي جواديفر دچار حملات قلبي و تنفسي ميشد.
يكي از شاهدان گفته: در مورد مرگ اين اشخاص (جواديفر، كامراني و روحالاميني) ميتوانم بگويم كه هر سه جوان و كاملا سالم بودند و فقط به علت شكنجههايي كه در آنجا دادند، فوت كردند.
به گفته يكي ديگر از شاهدان، در يك سالن پر از شپش، بدون هواكش و كولر و توالت كثيف بازداشتشدگان ازجمله اين سه قرباني را زنداني كرده بودند.
به گفته اين شاهد، آنها را با افراد معتاد و قاچاقچي در يك مكان جا داده بودند؛ گوشه چشم بازداشتشدگان پر از چرك شده بود و برخي به حالت سكته افتاده بودند و امير جواديفر از ناحيه چشم راست نابينا شده بود.
شاهدان علت جانباختن امير جواديفر در اتوبوس را بيتوجهي مسئولان كهريزك و محمد كامراني و محسن روحالاميني را نبود بهداشت و عفونت اعلام كردهاند.
استوار اكبر رهسپار و ستوان سوم سيدكاظم گنجبخش، از متهمان پرونده كهريزك، گفتهاند كه هيچگونه اطلاعي از وضعيت سلامت متهمان داخل اتوبوس نداشتند؛ اما شاهدان، علت مرگ امير جواديفر را بياعتنايي آقاي رهسپار دانستهاند كه اجازه نداده بود به روحالاميني و امير جواديفر آب بدهند.
به گفته بسياري از بازداشتشدگان استوار محمد خميسآبادي، ابراهيم محمديان، افسر نگهبان، گنجبخش و محمدرضا كرمي، معروف به محمد طيفيل، تمام بازداشتشدگان را كتك ميزدند و روحالاميني، جواديفر و كامراني نيز با وجود چرك و زخم روي بدن و دور چشمها مستثني نبودند.
در متن قرار بازپرس پرونده كهريزك، نام احمدرضا رادان، جانشين فرمانده انتظامي هم به عنوان يكي از متهمان پرونده عنوان شده اما در كيفرخواست دادستان از آقاي رادان به عنوان متهم نامي برده نشده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر