۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم(یکبار دیگر این حرفها را با هم بخوانیم)

اینها به همه معنا خیانت کرده اند به مملکت ما. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید.معنویات ما را بردند اینها.
دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید.معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم.شما را به مقام انسانیت میرسانیم.اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است.
ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین.من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد.لکن قدری باید تحمل کنید.به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم." اینها شما را میخواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست
سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یك ملتی بوده، یك سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است كه یك سلطانی را بر ما مسلط كند…. چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین كنند؟… چه حقی آنها داشتند كه برای ما سرنوشت معین كنند هر كسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟
آیا یك ملتی كه فریاد می كند كه ما این دولت‌مان، این شاه‌مان، این مجلس‌مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است كه سرنوشت‌مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است كه یك قبرستان شهید برای ما درست بكنند؟!… من باید عرض کنم؛ محمد رضا، این خائن خبیث، مملکت ما را خراب کرد قبرستان‌های ما را آباد کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر