۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

براداران، تیراندازی نكنید!

ملت، مردم، برادران و خواهران هم وطن و ...، مفاهیمی هستند كه در ادبیات جمهوری اسلامی چی ها از چپ و راست، در حاكمیت و در اپوزیسیون و روشنفكران شان مداوما تكرار می شود.

شیرین عبادی در بیانیه صلح طلبانه اش همه ملت و مردم و خواهران و برادران هم وطن از جوانانی كه به خیابان می آ‌یند تا خامنه ای برادر و احمدی نژاد و دیگر برادران پاسدار و بسیج را قسم می دهد كه از خشونت بپرهیزند.

موسوی، خاتمی، رفسنجانی، شیرین عبادی و دیگر همكارانشان در مدیای جهانی مانند بهنود و دیگران اكنون در مسند واعظان صلح و برادری و آشتی نشسته اند و قربانیان خود را سرزنش می كنند كه چرا در مقابل گلوله دولتی ها سنگ پرتاب كردید!

شیرین عبادی این واعظ محترم و حامل مدال صلح، از جوانان می خواهد كه در مقابل توپ و تانگ و گلوله، نباید سنگ هم در دست گرفت! ایشان می فرمایند: " ما ملتی صلح طلب هستیم که اکنون می بایست نارضایتی، انتقاد ، مخالفت و اعتراض را با راهکار های مدنی و با پرهیز کامل از هر گونه خشونتی پی گیریم..." به این ترتیبت صلح خواهان سبز از جوانان میلیتانت به همان اندازه دلخور و نا راضی اند كه از برادران بسیج و پاسدار مسلح شان. آخر مگر نه همه برادرند و هم وطن و ملت!

این اولین بار نیست كه بورژوازی و روشنفكران نوكر و نان به نرخ روز خورشان، تحت عنوان هم وطن، ملت و برادر و خواهر، خاك به چشم طبقه كارگر و مردم زحمتكش می پاشند. كارگر "هم وطن" می بایست برای عزت و سربلندی وطن بجنگد، تولید كند، گرسنگی بكشد تا بورژوازی هم وطن بتواند سود ببرد و حكومت كند.

بورژوازی و نوكرانشان تقسیم واقعی، عینی و اجتماعی انسان زیر لحاف می كنند و حرف از طبقات و مبارزه طبقاتی را خشونت، تبلیغ خشونت می دانند. این ها می خواهند دشمنی طبقاتی بورژوازی و كارگران را زیر لوای ملت، وطن و برادران و خواهران ایرانی پنهان كنند، تا همگان در صلح و صفا با هم زندگی كنند و هر كس به سهم خود راضی باشد. سهم بورژوازی و سرمایه داران و خادمان شان را خدا داده است و سهم بردگان مزدی و زنان اسیر آپارتاید و جوانان محروم از رفاهیات و خوشبختی را هم خدا تعیین كرده است.

اما خانم عبادی خیلی محترم! هم شما و هم كل بورژواهای ریز ودرشت در حاكمیت و در اپوزیسیون تان خوب می فهمبد كه جوامع بشری امروز از این سر تا آن سر كره خاكی به طبقات تقسیم شده اند. و طبقه شما این تقسیم بندی را درست كرده است. به این معنی در دنیای سرمایه داری و برده داری نوین، انسان طبقاتی است، منافع انسان ها طبقاتی است، حقوق بشر طبقاتی است. تبعیض و آپارتاید جنسی، در خدمت طبقه معینی است. وجدان طبقاتی است. وجدان سرمایه دار و دولتش، وجدان حفظ سرمایه و سود است، ولو در این راه میلیون میلیون كارگر، زحمتكش، جوان و زن، بیكار و بی مزد و فقیر و گرسنه و بی مسكن و تن فروش و معتاد و محروم از رفاهیات و نعماتی باشند كه خود تولید كرده اند.

سركوبگری و جنایتكاری بورژوازی حاكم ایران را خشونت نامیدن، اصطلاح حقوق بشرچی های خود بورژوازی است. از نظر این ها اعدام و كشتن در خیابان ها و زندان و شكنجه و تجاوز و هتك حرمت انسان ها از جانب این طبقه ناشرافتمند همان اندازه خشونت است كه سنگ پراكنی جوانان، لاستیك آتش زدن در خیابان ها و یا كتك كاری تفنگ چی ها و باتوم به دستان بسیج و لیاس شخصی ها و بطور كلی مقاومت و دفاع از خود مردم در مقابل جنایتكاران. این خصوصیت حقوق بشری بورژوازی است. شما اگر سنگ پرتاب كردید حاكمیت، مشروعیت و قوانین بورژوازی را نقض و خشونت كردید. و اوهم اگر به شما تیراندازی كرد خشونت كرده و البته قانون را اجرا كرده است! حتی زمانی كه نوبت طبقه كارگر است، سركوبگری وجنایت بورژوازی، خشونت هم به حساب نمی آید. كل بورژوازی ایران از سیاه و سبز و غیره، سه دهه است طبقه كارگر را سركوب می كنند، به جبهه های جنگ می كشانند،‌ بیكار می كنند، خود و خانواده هایشان را فقیر و گرسنه نگه می دارند. حتی وقتی همین دستمزدهای ناچیزشان را كه ٦ ماه ٦ ماه به تعویق می اندازند، می طلبند آنها را به گلوله می بندند. كارگران خاتون اباد را كه فقط دستمزدشان را می خواستند، در حاكمیت همین حقوق بشری ها و اصلاح طلبان وسبزهای امروز به گلوله بستند. خانم عبادی! حقوق بشرتان آن روز كجا بود؟!

هر بار این واعظین نا محترم و خیل روشنفكران نان به نرخ روز خور بورژوازی دهان باز كردند و از ملت و برادر و خواهر هم وطن و حقوق بشر و صلح و آشتی و خشونت و از این چرندیات حرف زدند، باید گفت خفه شوید، شرم كنید! حقوق بشر، صلح، وجدان و انسانیت طبقاتی است. ترس و نفرت شما از میلیتانت بودن جوانان در خیابان ها هم طبقاتی است. آب همه شما ها به یك جوی می رود. سرچشمه قدرت، رفاه، ثروت و سرمایه و حاكمیت طبقاتی تان، "اصل جمهوری اسلامی ، نه یك كلمه كم و نه یك كلمه زیاد" و "قانون اساسی" آن است. شما سبز ها از جوانان میلیتانتی كه متاسفانه جسارتشان را فدای منافع سیاسی و اقتصادی جناحی از بورژوازی وجمهوری اسلامی و شما روشنفكران و دوستان دروغین مردم كردند، بیشتر از جنایت و سركوبگریهای براداران هم وطن تان در حاكمیت، می ترسید.

اما طبقه كارگر، توده های زحمتكش و حقوق بگیر و جوانان و زنان اسیر آپارتاید جنسی همیشه به میلیتانسی نیاز دارند. این جسارت، میلیتانسی و رادیكالیسم در یك صف طبقاتی مستقل از بورژوازی برای درهم شكستن كل اركان سرمایه داری و نهادهای سركوب آن، حیاتی است. بدون یك مبارزه رادیكال و میلیتانت علیه بورژوازی، سرنگونی جمهوری اسلامی وبر قراری جامعه ای ازاد و برابر غیر ممكن است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر