۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

جمهوری اسلامی هار شده است

تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی و صنعتی، قتل زندانیان، مزخرفاتی که درباره زلزله و زنان در سیرک سیاسی- عبادی رژیم گفته می شود، تشویق مردم به ترک تهران از ترس زلزله، رواج بی نظیر خرافات از بلندگوهای حکومتی، بازداشت جوانان در مهمانی ها، توقیف مداوم روزنامه ها و دستگیری روزنامه نگاران، اعتراض و اعتصاب گروه های مختلف اجتماعی ، فیلترینگ و محدودیت سرعت اینترنت، حذف کامل احزاب و اخیرا توقیف پروانه فعالیت دو حزب اسلامی جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب، افزایش مرگ و میر مأموران انتظامی به دلیل فشارهای روانی، اخراج گسترده کارگران واحدهای مختلف و افزایش نجومی بیکاری، دستگیری پیروان ادیان مختلف از جمله بهاییان و مسیحیان، حذف نام فروغ فرخزاد از کتاب شعر شاعران ایران و جهان، اخراج گسترده دانشجویان، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی، بازداشت های سیاسی خانوادگی، صدور حکم اعدام برای اعضای یک خانواده، محرومیت از حقوق اجتماعی و مصادره اموال متهمان سیاسی و حتی اعضای خانواده های آنها، اخراج اعضای خانواده متهمان سیاسی از مدرسه و دانشگاه، به دار آویختن فله ای محکومان جرائم جنایی، نامعلوم بودن سرنوشت بسیاری از دستگیرشدگان سیاسی، قتل های مشکوک دانشجویان و مخالفان سیاسی، این همه در کنار اخبار مربوط به گرانی بی سابقه، گسترش اعتیاد و روسپیگری و بسیاری از نابسامانی های اقتصادی و ناهنجاری های اجتماعی و هم چنین شاخ و شانه کشیدن های اتمی، همگی عناوین تکراری و هر روزه رسانه هایی هستند که به مسائل ایران می پردازند.
رژیم اسلامی ایران دامنه آزار و سرکوب خود را به درون چهاردیواری متهمان سیاسی کشانده است. فروش منزل شخصی ارژنگ داودی توسط مأموران امنیتی رژیم و نامه دردناک مادر محمد داوری، آموزگاری که هشت ماه است از وی خبری نیست ولی مأموران به خود تردید راه نداده اند که حقوق معلمی وی را قطع کنند، تنها نمونه هایی از تجاوز حکومت اسلامی ایران به حقوق اولیه شهروندان است. این حد از لجام گسیختگی و اقدامات خودسرانه در زیر پا نهادن حقوق فردی و اجتماعی مردم در تاریخ معاصر ایران نظیر ندارد. جمهوری اسلامی زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی همه جانبه که از داخل و خارج بر وی وارد می آید، هار شده است و مأمورانش ظاهرا راه برون رفت از این بحران عمیق را در سرکوب هر چه بیشتر و آزار مخالفان واعضای خانواده های آنها می بینند. درخواست چنین رژیمی برای عضویت در «شورای حقوق بشر» سازمان ملل متحد و یا «شورای جهانی حقوق زنان» را گویا تنها در رابطه با همین هاری می توان توضیح داد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر