۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

اقتصاد، آزادی، جمهوری ایرانی

این شعار ابتدا به صورت "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" ظهور پیدا کرد و ضربه مهلکی را بر پیکره رژیم وارد ساخت. اما مگر ایران و ایرانی مانند هندوستان مستعمره بریتانیا یا کشور دیگری بوده است که بخواهد شعار استقلال سر بدهد؟ پس بهتر است برای کشوری که مستقل بوده و استقلال دارد شعار بهتری را مطرح کنیم که با آن پایه های استقلالش بیش از پیش محکم و محکم تر گردد. و آن چیزی نیست جز اقتصاد و وضع معیشت مردم. چراکه ملتی که اقتصاد خوب دارد همه چیز دارد.
اونی که می گفت اقتصاد مال خره خودش میدونست که چه اهداف شومی در سر داره که این حرف را زد. چوبش را هم در 30 سال گذشته همون پابرهنگانی خوردند که این حضرت آغا! را بر سر کار آوردند. امروزه فرهنگ، هنر، ادبیات، سینما، علم، تکنولوژی، احترام و دلخوشی و حتی دین و خداباوری (ضرب‌المثل: شکم گرسنه ایمان ندارد) مال کشورها و مردمانی هست که اقتصاد خوبی دارند و مردم از سطح زندگی بالایی برخوردارند. با این شعار می فهمانیم که دنبال سیستمی هستیم که حرف اول را اقتصاد و وضعیت معیشت مردم میزنه و سیاست مدار آینده باید هر تصمیمی را که میگیره در راستای بهبود وضع اقتصاد مردم ایران باشه.

در مرحله بعد آزادی هست که اگر با اقتصاد همنشین بشه جامعه ای که مردم از زندگی و زنده بودن خودشون لذت می برند ساخته میشه. آزادی هم تنها اسم یک میدون نیست که سلب کنندگان آزادی ملت سالی یکبار توش تجمع کنند! آزادی اندیشه، آزادی پوشش، آزادی مذهب و آزادی تک تک ایرانیان در انتخاب طرز تفکر و نوع زندگی ملاک ماست.

جمهوری ایرانی هم یعنی جمهوری ایران. و ی آخرش هم برای درست شدن قافیه هست که ریتم شعار به هم نخوره. و این یعنی اینکه ما جمهوری را برای ایران می خواهیم. جمهوري ايراني يعني جمهوري كه براي همه ايرانيهاست. صفت ایرانی برای جمهوری تنها نشان دهنده کشوری (ایران) است که ساکنانش (ایرانیان) خواستار استقرار جمهوری در آن هستند. وگرنه جمهوریت با هر پسوندی تهی نمودن آن از معنای مردمسالاری است. جمهوری ایرانی = جمهوری برای کشور ایران. جمهوری ایرانی یک شعار حداقلی است و تمام اقشار جامعه را از هر قوم و مذهب و رنگ و نژاد و غیره با تمام عقاید پوشش میدهد. برخلاف جمهوری اسلامی که یعنی حکومتی تمامیت گرا بر مبنای ایدئولوژی اسلامی من درآوردی که فقط بخش بسیار اندکی از جامعه مذهبی کشور ما را شامل می شود.

سوال: آیا طرح این شعار به اسلام ضربه می زند؟!

عده ای می گویند طرح این شعار باعث جدایی طیف مذهبی جامعه از جنبش سبز می شود، بنابراین نباید مطرح گردد! اصولا این از همان ترفندهای آخوندها برای سلطه بر ملت است که لولویی را می سازند و آنرا در ذهن مردمان گنده می کنند. سپس خود را سپر بلای این لولوی خودساخته میکنند تا راه نجات جامعه و مردم تلقی شوند. می گویند جمهوری اگر اسلامی نباشد دین و ایمان مردم بر باد می رود!
پاسخ خیر است ... اگر دین و مذهب و باور خدا و پیغمبر به جمهوری اسلامی بند بود که معنای این حرف این است که مسلمانانی که در کشورهای دیگر زندگی می کنند و نیز تمام مسلمانانی که در قرنهای گذشته زندگی می کردند اصولا دین نداشته اند چون جمهوری اسلامی نداشتند!!! اینها بهانه ای برای ادامه حکومت فرصت طلبان مذهبی در راستای چپاول دوباره مملکت است. اینبار اگر گول این حرفها را بخوریم واقعا باید به حال این مملکت و آیندگانش گریست! کیست که نداند بزرگترین ضربه بر پیکر دین را همین جمهوری اسلامی و آخوندهای آن وارد آوردند که مردم دسته دسته از دین خارج شده اند. طرف برای گرفتن پاسپورت یک کشور خارجی و فرار از این مهلکه ای که آقایان به نام مذهب ساخته اند حاضر است هر بهایی بپردازد. آقایان و بانوان مذهبی هم میهنم اگر این حرفها را باور نمیکنید یک لحظه از خواب غفلت بیدار شده و به در سفارت کشورهایی چون کانادا و استرالیا در تهران بروید و ببینید حاصل عباداتتان در این 31 سال را! اگر باز هم باور نمی کنید روزنامه همشهری را بردارید و با یک تور مسافرتی به کشور ترکیه، امارات متحده عربی یا ارمنستان بروید و ببینید حاصل 31 سال حکومت مذهب بر جامعه ما را بر پیشانی جوانان وطن آواره در این کشورها. همین. حرف دیگری نمی ماند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر