۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

اسلام چه رحمانی ، چه غیر رحمانی می بایست از حکومت جدا شود

اینکه اسلام دینی رحمانی یا غیر رحمانی است مبحثی است که میتوان تا ابد در مورد آن صحبت کرد . اما برای اینکه نه اسلام رحمانی آسیب ببیند و نه آزادی های مردم در یک چهارچوب خاص محدود شود ، بهتر است که دین از حکومت جدا شود . این قابل درک نیست
که برخی از مبحث سکولاریزم فرار میکنند . سکولاریزم بر مبنای آزادی و مردمسالاری چه آسیبی به دین می رساند ؟ اگر شما واقعا
نگران اسلام و دین هستید ، چرا با سکولاریزم مخالف هستید ؟ منظور شما از اسلام رحمانی ، همانا اسلام رحمانی حکومتی است ، و
تاریخ ثابت کرده است که هر دینی حتی اگر معنویت بسیار بالایی هم داشته باشد ، وقتی با حکومت و سیاست خلط میشود ، باعث
استبداد و سرکوب میشود . تا کی می بایست این تجربیات را تکرار کنیم ؟ دین میتواند در متن جامعه حضور داشته باشد اما چه اصراری است که حتما در قدرت سیاسی هم تعیین کننده باشد ؟ آیا باور کنیم که شما واقعا نگران دین هستید ؟ آیا مدلی غیر از دین حکومتی وجود ندارد ؟ آیا این اسلام رحمانی حتما می بایست از طرف حکومت بر جامعه اعمال شود ؟ ما حقوق بشر رحمانی و غیر رحمانی نداریم . دمکراسی رحمانی و غیر رحمانی نداریم . اینها چهارچوبها و قوانین مشخصی دارند که امتحان خود را در جهان پس داده اند . پس
به جای اینکه مدل حکومتی شما را که در تاریخ سابقه بدی دارد بارها و بارها تجربه کنیم ، بهتر است به سمت سیستمی برویم
که مطمئن هستیم دیگر کسی نمیتواند به سادگی از آن سواستفاده کند و مملکت را اینچنین به نیستی بکشاند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر