۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

حق پی‌گيری شادی در ايران و چهره خندان ندا، حميد اکبری

با ياد ندا آقا سلطان، ترانه موسوی، الناز بابازاده، امير جوادی فر، سهراب اعرابی، کيانوش آسا و ديگر جوانان جانباخته ی راه آزادی و شادابی ايران


طفل گمشده

طفلی به نام شادی
ديريست گمشده ست
با چشمهای روشن براق
با گيسويی بلند
به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
اين هم نشان ما
يک سو خليج فارس
سوی دگر خزر

شفيعی کدکنی

جمهوری اسلامی دشمن شادی در ايران است. همه نمادهای شادی در ايران به ويژه برای جوانان به وسيله ی حکومت اسلامی قدغن است و سرکوبی می شود. سی و يک سال است که جشن، موسيقی شاد، رنگ روشن و رقص و آواز به عنوان نمادهای بارز شادابی در ايران مورد هجوم حکومت دينی قرار دارند. در سالهای نخستين انقلاب، ملايان بی شرمانه عليه نوروز جنگيدند. اما نوروز بوسيله ی مردم شکستی آنچنان سهمگين را نصيب ملايان کرد که ديگر جرات رويارويی مستقيم با آنرا پيدا نکردند. ولی حکومت اسلامی هنوز از شکست سی و يک ساله اش در مقابله با چهارشنبه سوری عبرت نگرفته است و مانند آزموده ای سرتق هر سال به خطا دوباره دست به آزمودن خواسته ی ملت و به ويژه جوانان برای برگزاری جشن چهارشنبه سوری می زند.

امروز جوانان ايرانی به طرز فزاينده ای پيگير حق برخورداری آزاد از شادی و ابراز عمومی آن در عرصه های گوناگون زندگانی خود هستند. ندا آقا سلطان بنابر تصاوير خندانش پيش از صحنه ی خونين قتلش به وسيله ی يک بسيجی و به روايت زندگی اش در فيلم ((برای ندا))، يک نمونه ی بارز خواست پيگيری شادی جوانان در ايران است. ندا جوانی بود که شادی زندگی را در درس خواندن، موسيقی، رقص، آواز، معاشرت اجتماعی و مسافرت جستجو می کرد. به باور اين نگارنده، اهميت نمادين ندا در ارج گذاری به پيگيری شادی است. چهره ی شاد ندا نافی فرهنگ مرگ آفرين و غمبار جمهوری اسلامی است.

حق پيگيری شادی سرشت دموکراسی های متعارف در جهان است. جمله ی مشهور بيانيه ی استقلال آمريکا به قلم تامس جفرسون برای نخستين بار به فراگيری اين حق موجوديت رسمی و تاريخی بخشيد: ((همه ی انسان ها مساوی خلق شده اند و خالق آنها حقوقی مشخص و غير قابل تصرف را در نهادشان به وديعه گذارده است که سه مورد آن عبارت است از زندگانی، آزادی و پيگيری شادی)). بنابر دانشنامه ی ويکيپيديا، بنجامين فرانکلين، از بانيان برجسته ی استقلال آمريکا، با تامس جفرسون هم عقيده بود که وظيفه ی اصلی حکومت پيشتر از مراقبت از حق مالکيت خصوصی، تامين حق پيگيری شادی برای مردم است. به نوشته ی جان لاک - که آثارش مورد استناد جفرسون قرار گرفته است:((لزوم پيگيری شادی پايه ی بنيادين آزادی را تشکيل می دهد. بنابراين سير تکامل ماهيت انديشه وری بسوی والايی، ريشه در پيگيری دايم و توام با مراقبت برای شادمانی استوار و راستين دارد)).

خانم کارول هميلتون در مقاله ای (١) در باره ی پيشينه ی واژه ((پيگيری شادی)) در اعلاميه استقلال آمريکا، به معنای کلمه شادی در زبان يونانی به عنوان ((نيکويی)) و ((والايی)) اشاره می کند. سپس از ارسطو نقل قول می کند: ((از آنجاييکه ما عملا شادمانی را چيزی مانند زندگی خوب و کردار خوب تعريف کرده ايم، انسان شاد زندگانی نيک دارد و نيک کردار است)). خانم هميلتون در پايان اين ريشه يابی نتيجه می گيرد که نويسندگانی که واژه ی ((پيگيری شادی)) را مطرح کرده اند: ((با توسل به سابقه ی فلسفی يونان و روم از آن گونه شادی سخن می گويند که در برگيرنده جنبه های نيکوکاری اجتماعی مانند شهامت، اعتدال و عدالت است)).

بر پايه اينگونه سنت و انديشه ی اجتماعی و سياسی است که امروز در دموکراسی های جهان گسترش و پرورش شادابی در ميان مردم مورد توجه ويژه قرار گرفته است. در بسياری از اين کشورها مقياس ((شادی ناخالص ملی)) به عنوان يکی از شاخص های پيشرفت جامعه بشمار می آيد. در کشور بوتان اندازه گيری شادابی مردم بيش از شاخص متداول ((توليد ناخالص ملی)) اهميت دارد. شادی ناخالص ملی با اندازه گيری کيفيت ها و معيارهايی چون شرايط روانی، چگونگی صرف وقت، سرزنده بودن جامعه، امکان اتکا برميراث فرهنگ ملی، بهداشت، آموزش، محيط زيست، سطح زندگی و حکومت مفيد و مردمی محاسبه می شود.

آگاهان نيک می دانند که در جمهوری اسلامی اينگونه معيارهای پژوهشی مورد استناد ملايان حاکم بر کشور نيست. چند هفته ی پيش صادق لاريجانی، رييس برگزيده ی ولی مطلقه فقيه در قوه قضاييه، افاضه کردند که در مملکت اسلامی نيازی به ترويج روانشناسی و جامعه شناسی نيست! سپس خود خامنه ای با سازگار ندانستن يادگيری و ترويج موسيقی با اهداف عاليه نظام، ديگر بار دشمنی و ضديتش را با شادی جوانان نمايان کرد. همچنين در هفته های گذشته رسانه ها و اعوان و انصار حزب اللهی نظام، ملی پوشان دوچرخه سوار ايران را به بهانه ی ابراز شادی ((غير اسلامی)) به علت باز کردن شامپاين پيروزی در چين، مورد هجوم قرار دادند و تهديد به مجازات کردند. در مقابل نوشته های مردم در اعتراض به مطالب روزنامه هايی که اين خبر را به صورت منفی درج داده اند خواندنی است (٢).

تجربه ی سی و يک ساله ثابت کرده است که بدون زدودن نظام تماميت خواه دينی و استقرار دموکراسی در ايران، ندای شادی جوانان همواره با عربده ی ناهنجار و سرکوبی خونين ملايان حاکم مواجه خواهد بود. از اين روی سودمند است که کوشندگان دموکراسی بر حق پيگيری آزادانه شادی در کنار حقوق اساسی ديگر مانند آزادی بيان واجتماعات و مذهب در ايران پايفشاری کنند. تصوير خندان ندا، همانگونه که به درستی مورد استفاده کار نيکوی ((ما همه يک نداييم، ما همه يک صداييم)) رضا دقتی، عکاس شهير ايرانی قرار گرفته است، نمادی موثر در ارايه اين خواسته اساسی جوانان و مردم ايران است (٣).

در پايان، برگردان دو بخش از ترانه ی مشهور ((سپاس از برای موسيقی)) را با ياد علاقه ی ندا به موسيقی شاد و رقص و آواز، به جوانان ايران تقديم می نمايم:

((سپاس از برای موسيقی))

من آدم مهمی نيستم و در واقع کمی خسته کننده ام
مثلا وقتی که جوک می گويم، دست اول نيست
ولی من دارای استعداد سرشاری در آواز خوانی هستم
چون وقتيکه آواز می خوانم همه به من گوش می کنند
و مرا مملو از غرور و امتنان می سازند
و آنگاه فقط می خواهم که با صدای بلند آواز بخوانم

از اينروست که می گويم:
سپاس از برای موسيقی و آوازهايی که می خوانم
سپاس برای اينهمه شادی که در ما ايجاد می کنند
چه کسی می تواند بدون آنها زندگی سر کند؟
بی ريا می پرسم:
زندگی بدون آنها چه خواهد بود؟
بدون آهنگ و رقص ما چه هستيم؟
پس می گويم که سپاس از برای موسيقی
که بر من بخشيده ای

مادرم می گويد که من پيش از راه رفتن می رقصيدم
می گويد پيش از حرف زدن، آواز می خواندم
ولی من اغلب از خودم می پرسم، اين همه چگونه و بوسيله چه کسی آغاز شد؟
چه کسی پی برد که هيچ چيزی مانند يک آهنگ نمی تواند
قلب و روح انسان را به تسخير در آورد
من پيرو هر آنکسم که آغازگر بود

از اينرويست که می گويم:
سپاس از برای موسيقی و آوازهايی که می خوانم
سپاس برای اينهمه شادی که در ما ايجاد می کنند
چه کسی می تواند بدون آنها زندگی سر کند؟
بی ريا می پرسم:
زندگی بدون آنها چه خواهد بود؟
بدون آهنگ ورقص ما چه هستيم؟
پس می گويم که سپاس از برای موسيقی
که بر من بخشيده ای.


[نمونه ی يک از اجرای ويديويی اين ترانه]

[نمونه ی دوم از اجرای ويديويی اين ترانه]

۱) The Surprising Origins and Meaning of the “Pursuit of Happiness”
By Carol V. Hamilton

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
www.atynews.com
۲) شادی غير اسلامی ملی‌پوشان ايران در چين

رئيس فدراسيون دوچرخه سواری ايران گفت: حسين عسگری و قادر ميزبانی بايد پاسخگوی رفتار خود در تور دورچرخه سواری چين باشد.
به گزارش آتی نيوز به نقل از شبکه ايران ، علی زنگی آبادی رئيس فدرسيون دوچرخه سواری با انتقاد از رفتار غير حرفه‌ای حسين عسگری و قادر ميزبانی در مسابقات دوچرخه سواری چين از احضار اين دو ملی‌پوش به کميته انضباطی خبر داد و در اين باره گفت : همه ورزشکاران ايران موظفند در مسابقات بين‌المللی شئونات اسلامی را رعايت کنند و متاسفانه اين موضوع در رقابت‌های چين رعايت نشد .
رئيس فدراسيون دوچرخه سواری تاکيد کرد : کميته انضباطی فدراسيون به مسائل به وجودآمده در تور چين رسيدگی خواهد کرد و متاسفانه اين افراد با رفتار ناشايست که در شان بهترين دوچرخه سواران ايران و آسيا نبود از خود نشان دادند که ما هم متوجه اين موضوع شديم.
وی تصريح کرد : کميته انضباطی فدراسيون به اين موضوع رسيدگی خواهد کرد و همه کسانی که اين رفتارها را از خود نشان دادند بايد پاسخگو باشند .
براساس اعلام منابع خبری، اسپانسر اصلی اين مسابقات يک شرکت مشروب‌سازی بوده است که در پايان هر دور از مسابقات اين شرکت کالای خود را به قهرمانان آن مرحله اهدا می‌کرد؛ رکاب‌زنان ايرانی حاضر در اين مسابقات که روی سکو رفتند در اقدامی خلاف شئونات اسلامی با دريافت کالای توليدی اين شرکت در برابر دوربين‌های حاضر با اين محصول عکس يادگاری گرفتند(!).
انتشار عکس‌های اين رفتار غير اسلامی از سوی ملی‌پوشان تيم ملی دوچرخه‌سواری ايران در اين مسابقات بازتاب وسيعی در رسانه‌های مختلف داشت تا مسوولان فدراسيون دوچرخه‌سواری ايران با احضار آنها به کميته انضباطی زمينه برخورد جدی با آنها را فراهم کنند.
رفتار دور از شان و غير اسلامی بازيکنان ملی‌پوش تيم دوچرخه‌سواری ايران در اين رقابت‌ها سوالات بسيار زيادی را نزد افکار عمومی به وجود آورده و اهالی ورزش منتظر برخورد جدی مسوولان با اين بازيکنان متخلف هستند.

تور دوچرخه سواری بين‌المللی درياچه "کينگ‌های" چين با قهرمانی "حسين عسگری" در مجموع انفرادی و پتروشيمی تبريز در تيمی به پايان رسيد.در پايان ۱۰ مرحله رقابت و پس از هزار و ۲۴۱ کيلومتر رکاب زدن، حسين عسگری از پتروشيمی تبريز با زمان ۲۶ ساعت و ۵۴ دقيقه و ۵۹ ثانيه در صدر مجموع انفرادی جای گرفت و "رادوسلاو روجينا" کروات با ۴۴ ثانيه و "کيل رينن" آمريکايی با يک دقيقه و ۱۹ ثانيه اختلاف در رده‌های بعدی ايستادند.
در مجموع تيمی نيز پتروشيمی تبريز با زمان ۸۰ ساعت و ۴۵ دقيقه و هشت ثانيه اول شد و اسلوونی با پنج دقيقه و ۱۷ ثانيه و جيانت آسيا با ۱۰ دقيقه دو ثانيه دوم و سوم شدند.همچنين مهدی سهرابی از اين تيم با ۷۸ امتياز و پس از بوريس شيپلوسکی روس با ۹۲ امتياز در رده دوم مجموع امتيازی استاد.
در بخش کوهستان نيز قادر ميزبانی دوچرخه سوار پتروشيمی تبريز با ۳۳ امتياز عنوان سلطان کوهستان را از آن خود نمود.اين رقابت‌ها يکشنبه شب به پايان رسيد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر