۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

حکومت اسلامی ايران بر سر دو راهی شکست و شکست قرار گرفتە و راهی غير از پذيرش تسليم ندارد! سالار آشناگر

همە شواهد از بر سر دوراهی قرارگرفتن حکومت اسلامی ايران حکايت ميکند. دو راهی کە هر دو منتهی بە شکست اين حکومت هستند.
حکومت ايران يا با غرب بر سر مذاکرە مينشيند و بە خواست جامعە جهانی گردن مينهد و سربراە ميگردد و برنامەی درست کردن سلاح اتمی‌اش را کنار مينهد. در اين صورت علی‌الرغم آنچە خود بگويد و چنانچە خود آنرا پيروزی نيز بنامد، گردن نهادن و پذيرش شکست و دست کشيدن از روياهايش خواهد بود!
و از سوی ديگر اگر چنانچە اين راە را برنگزيند و همچنان بر مواضع تاکنونيش اصرار ورزد، سرانجام راهی جز درگيری نظامی با جامعە جهانی نخواهد داشت، اين چنين جنگی نيز سرنوشتی غير از حکومت اين چنين جنگی نيز سرنوشتی غير از حکومتهای ديکتاتور منطقە و شکست نخواهد داشت.
سران اين نظام بخوبی دريافتەاند کە پس از بيش از سی سال نە تنها مقبول جامعە جهانی نيستند بلکە در داخل کشور نيز مشروعيت خود را از دست دادەاند و با بحرانهای فزايندەای سياسی، اقتصادی و اجتماعی روبرويند. بحران و جدالهای درون خود رژيم نيز بر کسی پوشيدە نيست. داعیەی رهبری و ام‌القرای اسلاميشان بە سرابی بدل شد و بسرعت رقيبشان، ترکیە با هزينەای بسيار اندک‌‌‌ گوی سبقت را از آنان ربود و بە مدل قابل قبول و معتدل برای کشورهای اسلامی در آمد.
در چنين شرايطی اين نظام چارە و ماندگاری را در تحقق برنامە و آرزوی قديميشان، همانا صاحب سلاح اتمی شدن، مانند پاکستان و کرەی شمالی ميپندارند. آنان بر اين تصورند کە بايد تمام هزينەها را متقبل شوند تا با اتمی شدن، ديگر بە سادگی قابل حذف نباشند و اميال و آرزوی گستردە کردن سلطە و صدور انقلابشان را، آنوقت پيش برند. آنها ميپندارند بلاخرە غرب با اتمی شدنشان، راە خواهد آمد و با آنان تعامل خواهد کرد.
آيا برای غرب و کشورهای عرب و کشورهای همجوار ايران، حکومت ايرانی مجهز بە سلاح اتمی قابل تحمل خواهد بود؟ سوالی است کە اين کشورها آشکارا، جواب منفی بە آن دادەاند. ايران مجهز بە سلاح اتمی، نە برای اروپا و ايالات متحدەی امريکا و نە کشورهای عربی و نە اسرائيل قابل پذيرش نيست. ميتوان تصور کرد کە اين حکومت بی‌ثبات کنونی کە، حتی بدون سلاح اتمی، همين آلان مزاحمتهايی را در جهان ايجاد کردە است کە خود نيز بصراحت بە آن اذعان و مباهات ميکنند، در صورت اتمی شدن چە کابوس‌هايی برای جهان پديد خواهند آورد و ايران مجهز بە بمب اتم را با کرەی شمالی و پاکستان کە بە هر دليلی صاحب سلاح اتمی شدند نميتوان مقايسە کرد و با توجە بە کارنامەی اين حکومت و برنامەهای آيندەاش و موقعيت ژئوپولتيک وجغرافيايی‌اش،حتی اگر قول بدهد کە از سلاح اتمی استفادە نميکند، قابل تحمل نيست، زيراکە نە برتری ايران اسلامی را کشورهای عربی و همجوار برميتابند و نە عملکرد و گذشتەی اين حکومت مقبول جامعەی جهانی بودە، بنا بە اينها و بسيار دلايل ديگر بطور قطع ايران اتمی برای جهان پذيرفتنی نخواهد بود.
اگر حتی بە گذشتەی اين سی و دو سال کارنامەی سياە اين حکومت توجە نکنيم و بحران آفرينها و جنايات اين رژيم را يادآوری نکنيم و بە همين چند روز گذشتە نگاهی گذرا داشتە باشيم، بسيار شواهد و مدارک می‌يابيم کە غير قابل تحمل بودن اين رژيم را برای بسياری از کشورهای جهان بوضوح نشان ميدهد. همين روزها در ادامەی تهديدات و اعمال اين حکومت، شاهد دستگيری نظاميان و پاسداران حکومت ايران، توسط مردم سوریە در جريان جنبش مردم پايدار و بپاخاستەی سوریە هستيم، کە اعترافات و مدارکشان در مديای جهانی، پخش شد و موجی از انزجار را علیە دخالت ايران، در بين مخالفان حکومت بشار اسد ايجاد نمود. از طرفی از تهديد بستن تنگەی هرمز گرفتە و راە ندادن رزمناوهای امريکا در خليج، تا تهديدات حاج سردار قاسم سليمانی فرماندە سپاە قدس را در مورد منطقە ميشنويم. ايشان با‌صراحت از گوش بە فرمان بودن عواملشان در عراق و جنوب لبنان دم ميزند و اظهار ميدارد با فرمان ايشان نيروهايشان در عراق و لبنان، منطقە را بخون ميکشند! البتە اين تهديدات توخالی نبودە و هم اکنون شاهد هستيم کە چە بحرانی را در عراق آفريدەاند و در لبنان نيز با توجە بە صرف ميليادرها پول از خوان يغمای ايران قدرتی برای مريدانشان ساختەاند کە بسادگی ميتوانند اوضاع را در آنجا نيز متشنج سازند. چيزی کە در شرايط کنونی با اعتراض شديد ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان و جنبش ١٤ مارس و آقای سعد حريری روبرو شدە و بە ايران در مورد دخالت در کشورهای خارجی هشدار دادەاند. در عراق نيز هرگونە قدر قدرتی آقای مالکی با اعتراض رهبران کردستان از جملە رئيس جمهور عراق، آقای جلال طالبانی و رئيس منطقە فدرال کردستان آقای مسعود بارزانی روبرو شدە و اعلام کردەاند در صورت مداخلە ايران و براە انداختن جنگ مذهبی و بيرون راندن اعراب پيرو تسنن، کردها نيز در چنين حکومتی شرکت نخواهند کرد، و اين ميتواند پيامدهای غير قابل تصوری برای مالکی و يارانش کە سردار سليمانی ميگويد گوش بفرمان ايشان هستند فراهم آورد.
برای حکومتی کە ماندگاری و برآوردن روياهايش را در گرو مجهز شدن بە سلاح اتمی می بيند آيا در اثر فشار تحريمها و ناکاميهايش در روياهايش و ريزش از درون و ترس از خيزش اينبار مردم بجان آمدە، حاضر خواهد شد کە خواست غرب را پذيرفتە و در ميز مذاکرە جام زهر را بنوشد و بدينسان خود بر ماندگاری و روياهايش خط بطلان بکشد و يا باز بە قصد خريد وقت ،غرب را مشغول سخن از سازش و سربراە شدن خواهد ساخت؟ چيزی کە غرب اينبار بە دليل اينکە وقت چندانی برای دستيبابی ايران بە اين سلاح کشندە نماندە بسادگی قابل چشم پوشی نيست.
يا اينبار برای بقای خويش تن بە جنگی خواهد داد کە هزينەی گزافش را بر مردم ايران تحميل خواهد کرد. در چنين صورتی هزينەی برچيدن بساط اين واماندگان در قدرت، برای مردم ايران آيا بسيار بصرفەتر نيست؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر