۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

بالا تنه برهنه جهان پهلوان تختی، بالا تنه نیمه برهنه گلشیفته فراهانی و تضاد واکنش ها

        جهان پهلوان تختی را همه دوست دارند. قهرمان بود و مهمتر از آن پهلوان و مردمی. نمیدانم چند در صد از مردم ایران و بیشتر چه طبقه ای گلشیفته فراهانی را دوست دارند، اما مسلم است که او در هنر بازیگری کارنامه درخشانی دارد.
اصلا قصدم مقایسه جهان پهلوان تختی با گلشیفته فراهانی نیست چرا که آنها دو ایرانی از نسلی  مختلف و در حوزه حرفه ای مختلفی هستند. اصلا قیاس انسان ها و نمره دادن به آنها چه معنایی دارد؟ چه کسی به من یا هر کس دیگری این صلاحیت را داده که انسان ها را قیاس کنیم و درباره اشان حکم صادر کنیم؟ تا آنجا که همه میدانیم نه جهان پهلوان تختی و نه گلشیفته هیچ کدام مرتکب قتل، دزدی یا جرم دیگری نشده اند.
عکس تختی و عکس گلشیفته را می بینید. هر دو با بالا تنه برهنه. بالا تنه تختی از بالا تنه گلشیفته برهنه تر هم هست. اما رمز برخی واکنش های تند ، خشن و تکفیر آمیز به عکس گلشیفته چیست؟
کجای سقف آسمان فرو ریخته؟ به راستی تفاوت ماهوی عکس تختی و گلشیفته چیست؟ همان گونه که اندام زن برای مردان هوس انگیز است، اندام مرد هم برای زنان هوس انگیز است. مشکل از کجا است؟ چرا حتا برخی از دانش آموختگان با مردم عامی همسخن می شوند و گلشیفته را تقبیح می کنند؟ چرا باید به عوام باج بدهیم از ترس جریحه دار شدن احساسات غیر منطقی و پا سفت کرده در ذهن قشری از مردم، از آنچه صحیح می دانیم دفاع  نکنیم؟
ما در کنار کارهای حساب شده و جمعی، نیاز به حرکات متهورانه و تابو شکن هم داریم. هیچ یک از ما علم غیب یا دستگاه “نیت سنج” نداریم. نمیدانیم گلشیفته به چه دلیل چنین عکسی را منتشر کرده. اصلا به ما هم ربط ندارد.
شاید هدف اصلی اش اعتراض بوده، شاید برای جلب توجه بوده، شاید برای کسب در آمد بوده و شاید هم ترکیبی از این موارد یا مورد های دیگر. انتخاب و تصمیم گلشیفته محترم است. اما این وظیفه ما است که جلوی فرهنگ سنتی که زن را جواهری قیمتی می داند که باید در جواهر دان نگاه داری شود، بایستیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر