۱۳۹۰ مهر ۳۰, شنبه

به دنبال کشف توطئه تروریستی و همزمانی آن با گزارش آژانس اتمی توفان بزرگ در راه است

  آمریکا و عربستان، ستون فقرات جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند
  تحریم بانک مرکزی، خزانه مملکت را از درآمدهای نفتی تهی می سازد

همزمانی چند رویداد بار دیگر نام ایران را در صدر فهرست کشورهای بحران زده و بحران ساز قرار داده است. این رویدادها اگرچه در نگاه اول ماهیت جداگانه دارند و مرتبط با هم به نظر نمی‌رسند، اما پیوستن آنها به یکدیگر در شرایط خاص زمانی، مجموعۀ واحدی را تشکیل می‌دهد.
رویدادها عبارتند از: افشای توطئه قتل سفیر عربستان در آمریکا به وسیلۀ عوامل سپاه پاسداران، گزارش جدید دبیرکل آژانس بین‌المللی نظارت بر انرژی هسته‌ای درباره هدف‌های پنهان برنامه اتمی ایران و گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد راجع به کارنامۀ سیاه جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر.
رژیم تهران سعی دارد از اهمیت موضوع بکاهد و همۀ این وقایع را ادامۀ تلاش‌های بی‌حاصل «دشمنان» در ضدیت با انقلاب و اسلام جلوه دهد. «رهبر» جمهوری اسلامی که به او «ولیّ امر مسلمین جهان» لقب داده‌اند می‌گوید «مقامات آمریکایی با نسبت دادن یک تهمت مهمل و بی‌معنا به چند ایرانی، تلاش کردند تا جمهوری اسلامی ایران را مدافع تروریزم معرفی کنند. اما این جنجال رسانه‌ای وابسته به شبکه صهیونیسم بین‌المللی مثل سایر اقداماتشان بی‌فایده و بی‌ثمر ماند و برخلاف تصورشان به انزوای بیشتر خود آنها منجر خواهد شد».
در حالی که حقیقت جز این است و مسأله جدی‌تر از آن است که به یک «جنجال رسانه‌ای» تعبیر و تفسیر شود.
 
هفتۀ گذشته، هنگامی که وزارت دادگستری آمریکا از بازداشت یک شهروند ایرانی تبار به اتهام شرکت در توطئۀ قتل سفیر عربستان در ایالات متحده خبر داد، برخی ناظران ـ بیشتر، کسانی که افق روابط دو کشور را چندان تیره نمی‌بینند ـ آن را یک سناریو ناشیانه و باورنکردنی در عرصۀ جنگ‌های روانی تلقی کردند.
این نظریه البته متکی به دلایلی بود، از جمله سؤالاتی چون:
ـ مگر ممکن است دولتی که درگیر مشکلات ناشی از تحریمها و انزوای بین‌المللی است دست به چنین اقدام ابلهانه‌ای، آن هم به دست چند عنصر مشکوک بزند؟ جمهوری اسلامی چه نفعی از این اقدام در نظر داشت؟ در صورتی که به هر دلیلی، می‌خواست ضرب شستی نشان دهد، چرا سفیر عربستان در آمریکا را نشانه گرفت؟!
به این سؤالات، در تحلیل‌ها و تفسیرهایی که مطبوعات معتبر بین‌المللی با جدی گرفتن مسأله انتشار دادند، در روزهای بعد پاسخ داده شد.
درباره هدفگیری توطئه تروریستی، عطف به سند محرمانه‌ای که چند ماه پیش توسط «ویکی لیکس» انتشار یافت، تحلیلگران یادآور شدند سفیر عربستان سعودی همان کسی است که به آمریکائیان گفته بود باید در برخوردشان با رژیم تهران از موضع انفعالی دست بکشند و پیش از آن که نیش مار را بچشند سر مار را بکوبند.
در این سند آمده است «در 20 نوامبر 2007 عادل الجبیر سفیر عربستان در آمریکا، کاردار سفارت آمریکا و همکار او را در ریاض به ناهار دعوت کرد و به آنها گفت تحریم‌های اقتصادی برای مانع شدن از دستیابی ایران به سلاح اتمی کافی نیست. رژیم ایران اکنون عامل اصلی مشکلاتی است که آمریکا و عربستان در خاورمیانه با آنها درگیرند، به‌دلیل این که ایرانی‌ها عقیده دارند نفوذ آمریکا در منطقه رو به کاهش است و متقابلاً از موضع قدرت و قاطعیت برای پیشرفت مقاصدشان عمل می‌کنند.
عادل الجبیر همچنین از قول ملک عبدالله پادشاه عربستان به آمریکا پیغام داد که به‌عقیده وی «تنها با یک بار نمایش قدرت، می‌توان باعث توقف سیاست‌های توسعه طلبانۀ ایران و برنامه هسته‌ای این کشور شد.»
این جمله از سخنان عادل الجبیر که از قول ملک عبدالله گفته بود «باید سر مار را کوفت» در تهران چنین تعبیر شد که مقصود وی کشتن رهبر جمهوری اسلامی بوده است و به همین جهت، سپاه پاسداران از همان زمان مأموریت پیدا کرد جواب ملک عبدالله را با کشتن سفیر عربستان، آن هم در قلب آمریکا، بدهد و بدین وسیله قدرت نمایی کند.
شاید سخنان جسته و گریختۀ محمود احمدی‌نژاد نیز که اخیراً چند بار گفته بود ما جواب شما را در کشورهای خودتان خواهیم داد، بی ارتباط با چنین طرحی نبوده باشد.
و اما این که چنین طرحی، چرا چنین ناشیانه طراحی و اجرای آن به اشخاص غیرحرفه‌ای سپرده شده بود، پاسخش را در شیوه فرماندهی و تقسیم قدرت در سیستم حکومتی ایران باید یافت. در گذشته نیز، بسیاری از عملیات تروریستی و خرابکاری هدایت شده از سوی جمهوری اسلامی در خارج کشور به همین کیفیت انجام گرفته است تا اثر انگشت و رد پای آمران باقی نماند و رژیم، مستقیماً مسؤول شناخته نشود.
 
اقدامات بعدی آمریکا و عربستان
به هر صورت، این بار نحوۀ افشای توطئه قتل سفیر عربستان در آمریکا به گونه‌ای است که نمی‌توان تصور کرد اولاً یک سناریوی ساختگی در عرصه جنگ روانی و تبلیغاتی است، ثانیاً مانند موارد مشابه در همین محدوده باقی خواهد ماند. اطلاع رسانی، ابتدا توسط وزارت دادگستری و مقامات قضائی آمریکا صورت گرفت و هرکس مختصر آشنایی با سیستم حکومتی این کشور داشته باشد می‌داند دستگاه قضائی، بدون آنکه دلایل محکم درباره پرونده نداشته باشد، وارد بازی‌های سیاسی نمی‌شود.
از این گذشته، با ورود وزارت خارجه به صحنه و مداخلۀ شخص رئیس جمهور و اقداماتی که متعاقباً از سوی دولت آمریکا و دولت عربستان برای پیگیری موضوع از طریق مراجع بین‌المللی صورت گرفته است، جای تردید در جدی بودن موضوع باقی نمی‌ماند.
در گزارش‌های خبری این شماره، به طور جداگانه از اقدامات و تصمیمات آمریکا و عربستان آگاه می‌شوید.
خلاصه این که عربستان سعودی به طور رسمی از بان کی مون دبیرکل سازمان ملل درخواست کرد آنچه را که «توطئه نفرت انگیز» نامیده است به شورای امنیت ارجاع کند.
به موجب مقررات منشور ملل متحد، این گونه شکایات زمانی در شورای امنیت قابل طرح است که با صلح و امنیت جهانی در ارتباط باشد.
آمریکا و عربستان، این اقدام را صرف نظر از جنبۀ تروریستی آن، بخشی از عملیات جمهوری اسلامی در جهت ناامن ساختن منطقه می‌دانند.
دولت آمریکا با اعزام نمایندگانی به مسکو و پکن، که در راستای سیاست کلی و روابطشان با تهران، واکنشی تردیدآمیز نسبت به قضیه نشان داده‌اند، درصدد برآمد مدارک و دلایل قاطع و غیرقابل انکار در پرونده را به اطلاع مقامات آن دو کشور برساند تا جای تردید برایشان باقی نماند.
در همین حال، آمریکا و اروپا تحریم‌های جدیدی را علیه جمهوری اسلامی به معرض اجرا گذارده یا درصدد اجرای آنند.
تحریم شرکت‌های هواپیمایی ایران ایر و ماهان ایر، قدمهای نخستین در راه محصور کردن فضای هوایی ایران است.
اما تحریم کمرشکنی که آمریکا در نظر دارد، قرار دادن بانک مرکزی ایران در فهرست مجازات‌هاست بدین معنی که دولت آمریکا هرگونه معاملات و مراودات با بانک مرکزی ایران را مشمول تحریم قرار می‌دهد و به تمام کشورهای جهان اعلام می‌کند که هر گاه بانکی این تحریم را بشکند، آمریکا رابطه مالی و بازرگانی خود را با آن بانک قطع خواهد کرد.
چنین اقدامی در حکم شکستن کمر جمهوری اسلامی، بدون جلوگیری از جریان صدور نفت ایران با نیروی دریایی خواهد بود زیرا شرکت‌های نفتی بهای نفت و بنزین خریداری شده را از طریق بانک مرکزی به دولت ایران می‌پردازند و با مسدود شدن این مجرا، عملاً ایران از عواید نفت که مهمترین منبع درآمد دولت است محروم می‌شود.
 
گزارش آژانس
گزارش محکوم کننده آژانس بین‌المللی نظارت بر انرژی اتمی، ضربه نفس گیر دیگری است که در همین احوال بر جمهوری اسلامی وارد می‌شود.
منابع مطلع فاش کردند که یوکیا آماتو مدیرکل آژانس در گزارشی که برای ارائه به شورای حکام آماده کرده است جمهوری اسلامی ایران را به اقدام در جهت دستیابی به سلاح اتمی متهم می‌سازد.
شورای حکام آژانس، روزهای 17 و 18 نوامبر در وین اجلاس سالانه خود را تشکیل می‌دهد و به موجب پاره‌ای خبرها، گزارش مدیرکل در این اجلاس راجع به فعالیت‌های هسته‌ای ایران، با گزارش‌های پیشین به کلی متفاوت است.
روزنامه «فیگارو» چاپ پاریس، خبری انتشار داد که در آن از قول یک منبع مطلع آمده است «این گزارش یکی از مهمترین گزارش‌ها درباره هدفهای ایران از برنامه اتمی است و آژانس مدارک قاطعی در دست دارد که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی به عملیات خود برای دستیابی به سلاح اتمی سرعت بخشیده است».
روزنامه «نیویورک تایمز» نیز در گزارشی نوشت:
«این اطلاعات، در صورت انتشار، ایران را بامسأله پاسخگویی به پرسش‌های فوق‌العاده دشواری روبه‌رو می‌کند.»
در گزارش این روزنامه هم‌چنین آمده‌است که مقام‌هایی که با یوکیا آماتو، مدیرکل آژانش بین‌المللی انرژی اتمی، صحبت کرده‌اند می‌گویند وی تاکنون از انتشار این اطلاعات حساس خودداری کرده ‌است زیرا از احتمال اخراج تمامی بازرسان خود از ایران و از دست رفتن امکان نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران هراس دارد.
تامی ویـِتور، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، روز شنبه در موردمسأله انتشار این اطلاعات حساس از سوی سازمان ملل گفت که «ایالات متحده معتقد است یک ارزیابی جامع در این خصوص می‌تواند برای تعیین دیدگاه جامعه بین‌الملل نسبت به برنامه هسته‌ای ایران و کارهایی که باید در قبال آن انجام شود، حائز اهمیت فراوانی باشد.»a

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر