دويچه وله : رسانههاي عربزبان منطقه به دقت راهپيمايي اعلام شده براي امروز در ايران را دنبال ميكنند. آمادگي گروههاي منتقد دولت و محاصره رهبران مخالفان و انتقادات صريح شخصيتهاي ديني و سياسي، محور گزارشهاي آنها از ايران است.
تظاهرات در تهران در روزهاي پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸
در حالي كه بيش از چند ساعت به برگزاري راهپيمايي بيست و پنجم بهمن باقي نمانده، تلويزيونهاي عربي ميگويند كه همه راههاي ارتباطي با ميرحسين موسوي و مهدي كروبي قطع شده است؛ اما مشاوران آنها از شركت هر دو در راهپيمايي خبر ميدهند. به گزارش روزنامه الشرقالاوسط (۱۴ فوريه / ۲۵ بهمن) حكومت ايران راهپيمايي را ممنوع اعلام كرده و معترضان را فتنهگر خوانده است.
تلويزيون المستقبل لبنان نيز سخن كروبي در آخرين گفتگوي قبل از حصر را منتشر كرده كه گفته است: مردم خود هدايت راهپيمايي را در دست خواهند داشت؛ بنا بر اين گزارش روحانيان بلندپايه تندترين انتقادها را مطرح كردهاند.
احزاب سياسي و تشكلهاي دانشجويي مسيرهاي راهپيمايي را در ۳۶ شهر ايران اعلام كردهاند و روحانيان بلندپايه قم نيز در اظهاراتي كمسابقه، رفتار حكومت با مردم را محكوم ميكنند.
آخرين گفتگو با كروبي؛ مردم ميدانند چه كنند
مسيح علينژاد روزنامهنگار، آخرين خبرنگاريست كه ساعتي قبل از حصر با كروبي گفتوگو كرده است. وي به دويچهوله ميگويد آخرين گفتوويش با مهدي كروبي در همان روز پنج شنبه (۲۱ بهمن / ۱۰ فوريه) انجام شد كه ماموران امنيتي با حضور در برابر ساختمان منزل مسكوني وي، به فرزند كروبي اعلام كردند كه حق ورود به منزل پدري خود را تا ۲۵ بهمن ندارد. ماموران امنيتي همچنين اعلام كردند كه به استثناي فاطمه كروبي – همسر مهدي كروبي – هيچ كدام از فرزندان و بستگان مهدي كروبي حق ديدار و ورود به خانه وي را ندارند.
به اعتقاد اين روزنامهنگار، كروبي همان روز، آخرين و كليديترين حرف را با مردم در ميان گذاشته است. علينژاد از كروبي پرسيده است با توجه به اتفاقاتي كه در خاورميانه رخ داده، اگر در يكي از ميادين تهران، مشابه ميدان تحرير مصر يا تونس با حضور تودههاي معترض مردم ايران بوقوع پيوندد، آيا با توجه به تجربههاي گذشته، جامعه ايران و رهبران جنبش آمادگي هدايت اين حركت جديد را متناسب با تحولات جاري خواهند داشت؟
مهدي كروبي پاسخ داده است كه «اين سوال را بايد از رهبران اصلي جنبش كه همان مردم هستند پرسيد».
كروبي تأكيد كرده است كه «مردم ميدانند چه ميكنند و چه بايد بكنند؛ اين جنبش را مردم هدايت ميكنند و خود ميدانند در زمان وقوع هر حادثه بايد چگونه واكنش نشان دهند.»
كروبي در اين گفتوگو كه مشروح آن در همان روز در تارنماي جرس منتشر شده است خشونت حكومت با مردم در ايران را بيش از حد معمول رفتار يك ديكتاتور با مردم دانسته و گفته است: «در ايران با معترضين به بدترين و خشونت آميزترين حالت ممكن برخورد شد. ولي در مصر خشونتها مانند ايران نبود و خشونتها در حد معمولِ يك ديكتاتور بود. نه اينكه مثل ايران به مجتمعها حمله كنند و زنها را كتك بزنند و به خانوادههاي زندانيان حمله كنند».
مسيح علينژاد ميگويد از نظر آقاي كروبي كار خبرگان به «ستايش رهبري به جاي نظارت» تقليل يافته و هواداران جمهوري اسلامي نيز در اين روند انحرافي كاهش يافتهاند زيرا به اعتقاد وي وقتي افراد رده بالاي نظام به عنوان فتنهگر و بيبصيرت مورد خطاب قرار ميگيرند نشانه افزايش ريزش در بدنه انقلاب و حكومت است.
به گفته آقاي كروبي «خبرگان براي نظارت است و نه براي مداحي و ستايش و اكنون راي به حداقل ارزش خود رسيده است».
صريحترين اظهارات روحانيان بلندپايه
آريا آرامنژاد خواننده و آهنگساز ايراني كه به همراه جمعي از فعالان سياسي شمال كشور به ديدار مراجع تقليد رفته است به دويچهوله ميگويد: «هرگز فكر نميكردم تا اين اندازه از حكومت ناراضي باشند».
وبسايت كلمه نزديك به ميرحسين موسوي در گزارش اين ديدار به نقل از آيت الله يوسف صانعي نوشته است: «استبدادي كه امروز شاهد آن هستيم در تاريخ بيسابقه است. اين استبداد نه خدا ميشناسد، نه پيغمبر نه سياست نه دانشجو، اين استبداد هيچ چيز نميشناسد».
پس از آيتالله منتظري كه يكسال پيش درگذشت اين نخستين بار است كه يك مرجع بلندپايه ديني در ايران استبداد ايران را بي سابقه مي داند.
بنابر اين گزارش، آيت الله وحيد خراساني در واكنش به خاطرات بازداشت شدگان متأثر شده و گفته است: «بنده هيچ رابطهاي با آقايان ندارم و بارها به نمايندگان اينان كه نزد بنده ميآيند متذكر ميشوم».
آريا آرامنژاد ميگويد: آقاي وحيد با شنيدن حرفهاي ديداركنندگان اشك ميريخت.
آقاي وحيد خراساني از جمله روحانيان بلند پايهاي است كه سفر رهبر جمهوري اسلامي به قم به ديدار وي نرفته و ميزباني وي را نيز نپذيرفته است.
در روزهاي گذشته مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم نيز در بيانيهاي با يادآوري حكومت سابق ايران تصريح كرده است: «بلند پروازيهاي شخص اول مملكت چنان او را در هالهاي ازغرور قدرت و ثروت فرو برده بود كه هيچ مخالفي را بر نميتافت، دستور سركوبي منتقدين را شخص او صادر ميكرد، آنان را به زندان ميانداخت و گاه تا مرز اعدام به جلو ميبرد».
اين بيانيه تأكيد ميكند كه «نظامي كه بر اساس ظلم، بيقانوني و ناديده گرفتن حقوق مردم قرار گيرد پايههاي آن به حكم سنت الهي درهم فرو ميريزد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر