۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

ارمیا برنده آکادمی گوگوش و حجابی که مشغله ذهنی‌ من شده


حیف که این روزها درگیر مساله شخصی‌ هستم که سالها انتظارش را میکشیدم ولی‌ گذاشته‌ام بعد از این مساله مقاله‌ای را بنویسم در جواب کسانی‌ که دموکراسی را یک جا قورت داده اند و دم از دموکراسی و احترام به عقیده افراد میزنند.در خصوص برنده فینال مسابقه آکادمی گوگوش صحبت می‌کنم.از منظر خیلی‌ از افراد موافق حجاب،که بین خوانندگی یک خانم و حجاب وی هیچ مغایرتی نمی‌بینند.از دیدگاه‌های اکثر افراد مقایسه کشور مصر و ایران است.داشتم این آهنگ «المیدان» را گوش می‌دادم آهنگ «المیدان» را خانومی همچون ارمیا با حجاب کامل و پوشیده با صدایی زیبا و لطیف همچون ارمیا مقایسه کرده اند. ولی‌ آیا کسانی‌ که دم از پوشش و حجاب میزنند در خصوص تاریخ حجاب در مصر و تفاوتش با تاریخ حجاب در ایران آگاهی‌ لازم را دارند؟آیا به این نکته توجه کرده اند که حجاب به عنوان یکی‌ از نمادهای اصلی‌ اسلام در جهان عرب همچون مصر جا افتاده و جزئی نا مرئی از فرهنگ قابل قبول کشورهای عربی‌ تبدیل شده است؟ با همه این وجود آیا به این اندازه آگاهی‌ دارند که کشوری همچون مصر یا اکثر کشورهای عرب اسلامی همچون امارت یا مراکش یا کویت و یمن...حجاب یک اختیار است؟ آیا در ایران حجاب یک ابزار کنترل اجتماعی  و تسلط بر زن و وسیله سرکوب زنان نبوده؟ آیا طرفداران این نظریه فراموش کرده اند که از بدو تشکیل حکومت اسلامی در ایران تا همین امروز هزاران زن و دختر در وسط خیابان توسط گشت ارشاد بخاطر بیرون آمدن چند نخ مو دستگیر و تحقیر شده اند؟ توسط برادران حزب‌الله از پشت خراش به کمرشان انداخته اند..در صورت مقاومت محکوم به شلاق و حبس شده اند...
 اگر امروزه مردمان ایران زمین هراسی و یا نفرتی را بروز میدهند نفرت از ارمیا نیست.هراس آنها از حجابیست که سالها وسیله سرکوب در دست حکومت بوده.این حجاب نشانه یونیفرم حکومتی است که حاکمیت به زور بر تن زنان و دختران ایران پوشانده و از آن مهمتر زنان وسیله مبارزه با این حکومت  با دستان خالی‌ را همین انتخاب در نوع پوشش می‌داند و هر روز در میدان نا برابر مبارزه در خیابان به جنگ با حکومت میرود.بنیانگزار آکادمی شخص خانم گوگوش به مدت بیست سال بعد از انقلاب صدا و حتی حضورش در خیابان و عرصه هنری قدغن بود.چه بسیار زنانی که بی‌ رحمانه بخاطر پوشش حجاب از ادارات دولتی اخراج می‌شدند و... همه اینها نفرت و ترسی‌ است که امروزه مبارزان و فعالان حقوق زنان را به واکنش واداشته. همیشه قهر و نفرت زایده سرکوب و اختناق بوده و هست. پس قبل از آنکه منتقدان حجاب را محکوم به عدم رعایت اصول دموکراسی و انتخاب کنید لازم است ریشه این قهر و نفرت را که در سالها سرکوب توسط حکومت بوده بررسی کنید. آنوقت شاید به این نتیجه برسید که زنان و دختران ایرانی‌ با همه این تحقیر و توهین‌های روزانه در جامعه توسط حکومت نمی‌خواهند حجاب جزئی از فرهنگ قابل قبول آنها شود و از هر طریقی نفرت و قهر خود را با چنین سیستم ضّد انسانی‌ ابراز خواهند کرد. 

آهنگ «المیدان»   https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=ncutqXYLuUU

۲ نظر:

  1. میتونه این نفرت ریشه ی دیگه ای هم داشته باشه و اون هم پیروزی همیشگی مردم ریا کار و با حجاب در درون ایران باشه اون ها که بر خلاف شایستگی به خاطر تظاهر به مسلمانی و حجاب همیشه برگزیده شده اند

    پاسخحذف