۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

ميرحسين موسوي: خرافات امروز در خدمت فساد سازمان يافته سياسي و اقتصادي است

ميرحسين موسوي، يكي از رهبران مخالفان دولت در ايران، با انتقاد از حذف سازمان مديريت و برنامه‌ريزي و ناديده گرفتن برنامه پنج ساله توسعه گفته است كه خرافه گرايي در ايران در خدمت يك فساد سازمان يافته سياسي و اقتصادي قرار گرفته است.

به گزارش كلمه، مير حسين موسوي در ديدار با جمعي از اعضاي شوراي مركزي سازمان جوانان و دانشگاهيان حزب اعتمادملي تصريح كرده است : «امروز خرافات در خدمت يك فساد سازمان يافته سياسي و اقتصادي قرار گرفته است. حذف سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، حساسيت به كليد واژه توسعه، پشت سر انداختن برنامه‌هاي پنج ساله توسعه، همه و همه نشان از رسوخ تفكر خرافي است.»

اشاره آقاي موسوي به اقدام محمود احمدي‌نژاد در دولت نهم است. زماني كه در سال ۱۳۸۶ دولت محمود احمدي‌نژاد سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، را با بيش از شش دهه سابقه حضور در برنامه‌ريزي، منحل كرد و اين سازمان به «معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور» تبديل شد كه مسئوليت بودجه‌نويسي را بر عهده دارد.

ميرحسين موسوي مقامات دولت دهم را متهم كرده است كه با «اقتصاد صدقه‌اي و اقدامات باري به هرجهت» اغتشاشات عظيمي را در تنظيم رويه‌هاي عقلاني ايجاد كرده‌اند.

ميرحسين موسوي همچنين تأكيد كرده است كه حذف بخش عمده‌اي از مديران «باتجربه معتقد به برنامه‌ريزي و مديريت علمي» به خرافه‌گرايي افراطي ارتباط دارد.
«فاجعه در سياست خارجي»

ميرحسين موسوي سپس به اظهارات محمود احمدي‌نژاد، درباره دليل حمله آمريكا به عراق، گفت: «بر اساس اين نگاه، آمريكا نه براي نفت يا دلائل ژئوپلتيكي يا به دلايل استراتژيك به عراق آمده بلكه آمده است كه جلوي ظهور امام زمان عليه‌السلام را بگيرد. حاكميت با اين طرز فكر در سياست خارجي چه فاجعه‌اي مي‌تواند ايجاد كند.آيا توافق‌هاي شبه تركمنچاي نمي‌تواند نتيجه اجتناب‌ناپذير چنين طرز فكري باشد؟»

ميرحسين موسوي توضيح بيشتري در مورد «توافق‌هاي شبه تركمنچاي» ارائه نكرده است اما به نظر مي‌رسد منظور وي توافق اخير براي مبادله سوخت اتمي كه در روزهاي گذشته از سوي زهرا رهنورد به قراردادهاي تركمنچاي و گلستان تشبيه شده بود.

محمود احمدي نژاد در آذرماه سال ۱۳۸۸ در اصفهان گفته بود كه آمريكا مي‌خواهد جلوي ظهور امام زمان را بگيرد.

به گزارش خبرگزاري‌هاي ايران، محمود احمدي نژاد در اين باره گفته بود:« درست است كه اين مستكبران، به دنبال نفت و ثروت اين كشور هستند، اما در زير همه اينها يك استدلال براي خود دارند و بر اساس آن عمل مي‌كنند. البته آن را در خبرها افشا نمي‌كنند. ما اسناد آن را به دست آورديم كه آنها معتقدند يكي از خاندان پيامبر اكرم در اين نقطه ظهور كرده و ريشه همه ظالمان عالم را خواهد خشكاند. آنها همه اين نقشه‌ها را كشيده‌اند كه جلوي ظهور حضرت (امام دوازدهم شيعيان) را بگيرند و مي‌دانند ملت ايران زمينه‌ساز اين حادثه بوده و ياران اين حكومت خواهد بود».
تمجيد از نقش مهدي كروبي


ميرحسين موسوي در بخش ديگري از اين ديدار از نقش مهدي كروبي، يكي ديگر از رهبران مخالفان دولت درايران، در تحولات پس از انتخابات تمجيد كرده است.

آقاي موسوي گفته است:«شجاعت و افشاگري ايشان سهم بالايي در آگاهي مردم و جنبش دارد. اميدواريم كه اين نقش همچنان با قدرت ادامه داشته باشد. ايستادگي ايشان در تداوم نقش جنبش سبز اهميت حياتي دارد.»

مير حسين موسوي همچنين تأكيد كرده است در شرايط كنوني «ايستادگي بر حق تشكيل و حفظ احزاب در اين روزها حياتي‌تر از هميشه است»

ميرحسين موسوي گفته است: وقتي بحث اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي‌شود يكي از اصول صراحت در آزادي تشكل‌ها و احزاب است؛ چه اين احزاب سياسي باشند و چه صنفي.

موسوي تصريح كرده است: تشكل‌هاي سياسي بايد از آزادي و حقوق همه دفاع كنند و در صورت امكان در هم ادغام شوند و تشكل‌هاي بزرگتري را ايجاد كنند.

فرشيد منافي , گوينده مشهور راديو جوان ايران در راديو فردا مشغول به كار شد

منافي گوينده سابق راديو به راديو فردا پيوسته است. وي چندي پيش كشور را ترك كرد و در صفحه اينترنتي خود در فيس بوك بدون آنكه اشاره كند به چه مقصدي كشور را ترك كرده نوشت: "خداحافظ ايران"
مشهورترين برنامه هاي منافي در زمان حضور خود در راديو جوان برنامه اي با نام جواني به وقت فردا و نيز برنامه روي خط جواني بود.

فرشيد منافي برنامه اي با نام "راديو پس فردا" را روي انتن راديو فرداخواهد برد.

راديو فردا : از روز شنبه هشتم خرداد، فرشيد منافي، مجري پيشين راديو جوان، قرار است پنج روز در هفته، برنامه طنزي به نام «راديو پس‌فردا» را در راديو فردا اجرا كند.

فرشيد در گفت‌وگويي به همين مناسبت از اين برنامه «پرده‌برداري» كرده و در مورد پشت پرده «راديو پس‌فردا» قبل از پخش! افشاگري كرده است. اين هم آخر شفافيت!


چند روزي است كه تبليغ راديويي متفاوتي از راديو فردا پخش مي‌شود كه شنونده احساس مي‌كند با برنامه ديگري روبه‌روست كه ماهيت كاملاً متفاوتي دارد. كمي توضيح بدهيد ماجرا چيست.


فرشيد منافي: الان يك ماهي است كه راديو فردا، راديوي من هم شده است. ولي هنوز برنامه‌اي كه قرار است شروع كنيم، شروع نشده و اين تبليغ‌هايي كه شنيديد تبليغ آن راديو است، تبليغ آن برنامه است، يك برنامه يك ساعته كه قرار است ۱۰ تا ۱۱ شب به وقت تهران پخش شود. عنوانش هم هست «راديو پس فردا».

اتفاقي كه قرار است بيافتد يك طنز است و كمي با راديو فردا متفاوت است. چون راديو فردا تا به حال به آن شكل به طنز نپرداخته و اگر هم داشته يا كوتاه بوده يا برنامه زنده نبوده است.

اين برنامه زنده است. يك ساعت برنامه زنده. پنج روز در هفته شنبه تا چهارشنبه. تلاش‌مان هم اين است كه با زبان طنز يك سري حرف‌ها را بزنيم و با مردم ايران درباره مسائل مختلف گپ و گفتي داشته باشيم.
حتماً اين سؤال پيش مي‌آيد كه چرا اسمش را «راديو پس فردا» گذاشتيد؟ غير از اين بعد طنز آميز، دليل ديگري در ميان بوده است؟

نه قطعاً [دليل اين كار] طنز آميز بود و به خاطر اينكه راديو فردا وقتي يك برند مي‌شود، معروف و شناخته‌شده مي‌شود. مي‌دانستم كه در ايران همه راديو فردا را مي‌شناسند. به همين خاطر اينكه بيايي اسم يك برنامه‌اي را از اسم خود راديو برداري و با آن شوخي كني نشان مي‌دهد كه در اين برنامه مي‌خواهيم شوخي كنيم. مي‌خواهيم در اين راديو، شوخي را آغاز كنيم.
كسي هم نبايد بهش بربخورد. ما از خودمان شروع كرديم.

بله. ما از خودمان شروع كرديم و نبايد به هيچ كس بر بخورد. قطعاً در اين برنامه ممكن است با خيلي از افراد و دولتمردان و سياستمداران و خيلي از سياست‌هاي كشور ايران و حتي كشورهاي ديگر شوخي كنيم و با طنز آنها را به چالش بكشيم و از آنها انتقاد كنيم. گاهي وقت ها به آنها اعتراض مي‌كنيم. هر اتفاقي كه ممكن است در مملكتي بيافتد و مردم از آن ناراضي باشند، ما به چرايي آن در اين برنامه مي‌پردازيم. البته به طنز.

«بستگي دارد چقدر حالمان خوب باشد»اشاره‌اي كرديد درباره محتوا. ساختار اين برنامه به چه شكلي خواهد بود؟

ساختار اين برنامه تا اينجا كه صحبت كرديم، حدوداً ۳۰ تا ۴۰ درصد كلام است و بين ۶۰ تا ۷۰ درصد موسيقي. ترانه يا هر موسيقي ديگر. البته اين جاري است. يك روز ممكن است بشود پنجاه پنجاه يك روز مثلاً ۳۰ هفتاد... نمي‌شود قطعاً گفت چقدر در اين برنامه حرف مي‌زنيم و چقدر قرار است موسيقي پخش كنيم.

بسته به موضوع‌مان دارد. بستگي دارد كه توي آن روز چقدر حالمان خوب باشد و راجع به چه موضوعي مي‌خواهيم صحبت كنيم و آن موضوع چقدر براي خودمان و براي مخاطب مهم است و چقدر بايد بسطش دهيم. موضوعات ما هفتگي است و هر هفته يك موضوع را انتخاب مي‌كنيم. سعي مي‌كنيم از زواياي مختلف به آن نگاه كنيم.


دست اندركاران برنامه چند نفرند؟

من به نوعي مي‌شود گفت سردبير برنامه‌ام. موضوعات را مشخص مي‌كنم و با دو نويسنده‌اي كه داريم هماهنگ مي‌كنم. متن‌هاي نويسنده‌ها را اديت مي‌كنم به يك نتيجه‌اي مي‌رسم. يك كنداكتور براي برنامه مي‌بندم و قاعدتاً موضوع‌ها را براي هفته‌هاي بعد انتخاب مي‌كنم.

بخش موسيقي برنامه من و پيام رضي با هم سعي مي‌كنيم انجام دهيم. من تا بيايم جا بيافتم بشناسم يك ذره محيط راديو را، پيام رضي كمك كرد و بخش تبليغ‌ها را كه مي شنويد، متن و اجرايش با من بوده ولي ساختش با پيام رضي بود. به نوعي اگر در چارت سازماني در نظر بگيريم.

زماني كه در راديوي ايران كار مي‌كردم، نويسنده داشتيم، سردبير داشتيم، تهيه كننده و مجري. البته هماهنگي و چيزهاي ديگر هم داشتيم كه اينجا نداريم.

توي اين مورد كه نصفش خودت هستي؟!

عملاً مي‌شود گفت كه من به نوعي سردبيري و اجراي برنامه و بخشي از موسيقي را به عهده دارم و بخش عمده‌اي هم پيام رضي كمك مي‌كند. مي‌شود گفت كلاً سه چهار نفر هستيم.

از موسيقي‌هاي خاصي قرار است در برنامه استفاده كني؟

نه. سعي مي‌كنيم كه موسيقي هرچه شادتر استفاده كنيم و البته به هر حال از ترانه‌هايي هم استفاده خواهيم كرد در اين برنامه كه بيشتر ايراني است. برايش حد و مرزي در نظر نگرفته‌ايم. همه چيز بستگي به حس و حال برنامه دارد.

ارتباط با شنوندگان چطور خواهد بود؟

قطعاً مستقيم. به صورت زنده است. اس ام اس داريم، ايميل داريم. تلفن داريم. مي‌خواهم خواهش كنم كه حتماً همان روز با ما تماس بگيرند. صدايشان را پخش كنيم. جواب بدهيم. بتوانيم ارتباط دو طرفه داشته باشيم. ايميل هم همان لحظه اگر بزنند، من سريع مي‌توانم ايميل‌ها را بخوانم و جواب بدهم.

از طريق همان شماره‌هاي معمولي كه در راديو هست و اعلام مي‌شود؟

نه. يك تلفن خاص و يك شماره اس ام اس و يك ايميل خاص دارد اين برنامه. توي صفحه اينترنت راديو فردا اعلام مي‌شود و توي برنامه هم همينطور.

مخالفت‌ها و توبيخ‌ها

اشاره كردي به ايران و مي‌دانم چندين سال در راديو كار مي‌كردي و يك محبوبيتي هم داشتي. يك اشاره كن به آن دوران. در راديو جوان بودي؟

بله. من سال ۷۶ كارم را با نمايش شروع كردم. در راديو بازيگري مي‌كردم. قبلش تئاتر بازي مي‌كردم. تئاتر كار مي‌كردم. همزمان با راديو كار تئاتر را هم ادامه مي‌دادم چند سالي. بعد به خاطر كار زياد و فشرده در راديو آنقدر شد... كار بازيگري در راديو شروع كردم.

يك سال از سال ۷۷ رسماً گوينده راديو جوان شدم. بعد هميشه در راديو جوان بودم. تا دو سال دو سال و نيم پيش. هميشه برنامه داشتم در راديو جوان و كنار راديو جوان راديو پيام. دو سه سالي راديو پيام بودم و كار مي‌كردم. راديو سراسري، راديو فرهنگ، راديو ورزش... در راه‌اندازي راديو ورزش يكي از گوينده‌هايي كه مشاركت داشت، من بودم.

دو سه سال راديو ورزش بودم. دو سه سال راديو پيام بودم. همزمان در كنار همه اين راديوها راديو جوان را هميشه داشتم. برنامه‌هايي در راديو جوان داشتم. اين برنامه‌ها در برنامه‌اي كه جمعه‌ها پخش مي‌شد، دو ساعت بود و به اوج رسيد و خيلي گرفت و خيلي شنونده داشت. بعد از آن همان گروه آمديم و روزانه شديم.

روزي دو ساعت برنامه داشتيم. عصرها. حدوداً ۱۵ ماهي آن برنامه را داشتيم كه خيلي با مخالفت‌ها و توبيخ‌هاي زياد همراه بود.

چرا؟

به خاطر اينكه حرف دل مردم را مي‌خواستيم بزنيم. به خاطر اين كه انتقاد مي‌خواستيم بكنيم از وضعيت موجود و از اتفاقاتي كه در جامعه مي‌افتاد، از سياست غلط و از حرف‌ها و سخناني كه دولتمردان مي‌زنند و به آن عمل نمي‌كنند. از همه اينها از همه چيزهايي كه مردم از آن شاكي بودند، از گراني‌ها از تورم‌ها، از وضعيت دانشگاه‌ها، از وضعيت اداره‌ها، از وضعيت همه چيز.
يك نمونه ملموس مي‌گويي كه در اين ارتباط چه مشكلي پيش آمد؟

مشكل كه هميشه توبيخ بود. براي ما هميشه توبيخ‌هاي بلندبالا مي‌آمد. تقريباً مي‌توانم بگويم هر هفته و يا هر روز كل برنامه را... يك هيئت نظارت داشتيم كه همه برنامه‌ها را گوش نمي‌دادند. شايد ۵ دقيقه از هر برنامه. ولي برنامه ما را كامل گوش مي‌دادند و كامل پياده مي‌كردند روي كاغذ و حتي ضبط مي‌كردند و همه را به عنوان توبيخ براي ما در نظر مي‌گرفتند و مي‌گفتند اصلاً اين برنامه برنامه‌اي است كه همه‌اش مشكل دارد.


بايد در محدوده ما حرف بزني
ولي با اين وجود حامي داشتيد شما، در شبكه‌اي كه...

مدير شبكه بود. مدير شبكه آن دوره واقعاً مديريت خوبي بود. بعدش هم بركنارش كردند. آقاي گيل‌آبادي بود. شهرام گيل‌آبادي. از دوستان خوب من بود. از مديريت راديو جوان بركنار شد و الان مي‌دانم كه پست خاصي هم در صدا و سيما ندارد و بيرون دارد كار آزاد مي‌كند. البته يك دوره‌اي (پارسال) آقاي گيل‌آبادي رئيس ستاد انتخاباتي آقاي محسن رضايي بودند. حامي داشتيم. غير از ايشان چند نفر از مديران ديگر هم بودند كه از ما حمايت مي‌كردند. ولي بيشتر مديراني بودند كه مي‌خواستند اين برنامه نباشد و آنها موفق شدند.

مخالفت از داخل صدا و سيما بود يا از بيرون هم بود؟

از خارج هم بود. ما از مجلس نامه داشتيم. نماينده‌هاي مجلس خيلي مخالف اين برنامه بودند. همه‌شان...

مشكل‌شان چه بود؟ نماينده‌هاي مجلس چرا اعتراض كردند؟

به خاطر اينكه ما با مجلس هم شوخي مي كرديم، يعني به باد انتقاد مي‌گرفتيم تك تك نماينده‌ها را مي‌برديم زير باد انتقاد و به چالش مي‌كشيديم. حتي با آنها تماس مي‌گرفتيم و اگر جواب نمي‌دادند عين همان را در راديو پخش مي‌كرديم يا اينكه تلفن را قطع مي‌كردند و بعضي‌ها يك چيزي مي‌گفتند و نمي‌خواستند صحبت كنند. همان را عينش را در راديو پخش مي‌كرديم.

بارها دنبال يك آدمي مي‌گشتيم و نمي‌توانستيم پيدا كنيم. تمام اين راهي را كه مي‌خواستيم به آن آدم برسيم و نمي‌توانستيم و هي به منشي و معاون و آدم‌هاي مختلف ما را پاس مي‌داد، همه را در راديو پخش مي‌كرديم. كه آقا ببينيد اين تلفن بوق خورد و اين اتفاق‌ها افتاد. اين آدمها دوست نداشتند به خاطر اين كه آدم‌هاي مسئولي بودند و مدير بخشي يا اداره‌اي و يا نماينده مجلس بودند... براي وجهه‌شان خوب نبود.

ما براي موضوعات مختلف تماس مي‌گرفتيم و با آنها حرف مي‌زديم و اتفاقات روز را با آنها صحبت مي‌كرديم و از آنها مي‌خواستيم كه چرا اين اتفاقات دارد مي‌افتد و قس عليهذا!

نهايتاً ول كردي و يا آن برنامه تعطيل شد...

نهايتاً آن برنامه تعطيل شد. بعد از آن من برنامه داشتم. البته با يك كم محدوديت بيشتر برنامه ديگري داشتم به نام جواني آزاد كه آن هم دو سه ماه بيشتر عمر نكرد.

البته من نبودم. آن برنامه ادامه داشت ولي من با آن برنامه هم خداحافظي كردم. چون خيلي محدوديت ايجاد شده بود و من گفتم با اين محدوديت‌ها نمي‌توانم كار كنم. بعد از آن رفتم سينما و يك فيلم بازي كردم و بعد رفتم همزمان تلويزيون يك برنامه صبحگاهي داشتم در شبكه ۳ تلويزيون كه آنجا هم به شدت شايد ۱۰ برابر راديو ديدم كه نمي‌شود كاري كرد. حتي حرف عادي هم به سختي مي‌شود زد. بايد كاملاً ديكته شده و آن چيزي كه مدير بالاسر مي‌گفت، چيزهايي كه دلت نمي‌خواست بايد بگويي.

اين شد كه بعد از ۵ ماه با تلويزيون هم خداحافظي كردم. بعد از آن پيشنهادات زيادي هر ماه و هر هفته براي تلويزيون و راديو داشتم. خصوصاً بعد از انتخابات خيلي. به خصوص راديو جوان علاقه‌مند شده بود كه من برگردم و خيلي تماس‌هاي زيادي گرفتند و گفتند كه بيا و دوباره يك برنامه داشته باش و يك برنامه طنز داشته باش، مردم ما خيلي دلشان مي‌خواهد برنامه طنز داشته باشند. گفتم باشد مي‌آيم.

ولي مي‌گذاريد من همه چيز بگويم. گفتند نه بايد در محدوده ما حرف بزني. مشكلات زيادي بود و من قبول نكردم. با آنها خداحافظي كردم و گفتم قبول نمي‌كنم. مي‌دانم عين من زياد بودند آنجا. عين من شايد كساني كه تفكرات من را داشتند در راديو كم نبودند.

آدم‌هايي بودند كه متن‌هايي را بهشان مي‌دادند در همان دوران اغتشاشات و آن داستان‌ها اغتشاشات كه مي‌گفتند خس و خاشاك و آن داستان‌هايي كه اتفاق افتاد، متن‌هايي را آماده شده مي‌دادند به آنها و بايد مي‌رفتند مي‌گفتند كه مثلاً: يك سري آدم‌هاي خياباني و يك سري اراذل و اوباش آمدند در خيابان.

من مي‌دانم كه اينها گريه مي‌كردند، اين متن‌ها را مي‌خواندند و از استوديو خارج مي‌شدند. هم قبلش گريه مي‌كردند و هم بعدش گريه مي‌كردند و هم همزمان كه داشتند مي‌خواندند گريه مي‌كردند. ولي چاره‌اي نبود. آنها شرايطي نداشتند كه بتوانند خارج شوند از اين محيط.

من شرايطش را داشتم به خاطر اينكه من خارج از راديو يك دفتر خصوصي داشتم كه يك لقمه ناني در مي‌آمد. به خاطر همين نرفتم و گفتم ديگر كار نمي‌كنم.
فكر مي‌كنيد اين برنامه «راديو پس فردا» پيوندي دارد با آن كاري كه در راديو جوان داشتي انجام مي‌دادي،
يا مي‌خواستي انجام دهي و نشد كامل انجام بدهي و نيمه كاره ماند؟
نمي‌شود گفت نيمه‌كاره ماند. آن برنامه هم كار خودش را كرد و در زمان خودش محبوبيت داشت و محبوب شد بين جوان‌ها و مردم. من آدم‌هايي را مي‌ديدم و مي‌شناسم هنوز كه با من صحبت مي‌كنند يا روي فيس بوكم پيام مي‌گذارند، كه به من مي‌گفتند ما ۲۵ سال ۲۷ سال با راديو بيگانه بوديم و اصلاً راديو گوش نمي‌داديم. ولي بعد از اين برنامه با راديو آشتي كرديم.

به نظر من آن برنامه كار خودش را كرد. بين جوان‌ها و آن قشري كه در نظر داشت، آن كاري را كه بايد مي‌كرد، كرد. ولي زود تمام شد و مي‌توانست ادامه پيدا كند.

شايد «راديو پس فردا» به نوعي مي‌شود گفت همان فضا را دارد. همان فضايي كه من در راديو جوان به آن رسيدم و حس كردم كه فضاي من است. حس كردم مي‌توانم اين برنامه را به اين شكل اجرا كنم.

طوري اجرا كنم كه راديوها خاموش نشود و كاري كنم كه شنونده لذت ببرد از چيزي كه دارد در اين برنامه گفته مي‌شود و فكر كند كه ما هم از خودش هستيم. احساس بيگانگي نكند.

هميشه در هر لحظه سعي مي‌كردم خودم را جاي شنونده بگذارم و آنجايي كه خود من، منِ فرشيد منافي اگر توي ماشين، توي خانه، توي اداره راديو روشن بود و مي‌شنيدم و ممكن بود جايي آن راديو را خاموش كنم يا موجش را عوض كنم و بگويم واي بابا شما كه داريد دروغ مي‌گوييد، چرا دروغ مي‌گوييد؟ سعي مي‌كردم آن اتفاق نيافتد. در لحظه‌اي كه خودم پشت ميكروفون هستم تلاشم اين بود كه اين اتفاق نيافتد. خودم هم شنونده باشم و هم گوينده.

از فيلمبرداري از بدحجابان تا ممنوعيت خنده

فرمانده انتظامي تهران اعلام كرد در طرح امنيت اخلاقي از "بدحجابان" فيلمبرداري شده و اين فيلمها در اختيار پليس امنيت قرار خواهد گرفت.همچنين آيين‌نامه انضباطي دانشگاه شيراز، دانشجويان را از خنديدن با صداي بلند منع كرده است.
طرح جديد امنيت اجتماعي كه از اول خرداد ماه آغاز شده، همراه با عملكردهاي جديدي است. فرمانده نيروي انتظامي تهران ضمن تشريح اين طرح به خبرگزاري كار ايران، ايلنا گفت: «اين طرح مطالبه مردم و بسياري از مسئولان و نمايندگان مجلس بود و ما نمي‌خواهيم وارد مسائل سياسي شويم».

به گفته‌ي فرمانده نيروي انتظامي، يكي از ابتكارات جديد اين طرح، گرفتن فيلم و عكس از افراد است. حسين ساجدي‌نيا در توضيح اين موضوع مي‌گويد: «دوربين‌هايي در اختيار ماموران قرار گرفته و از كساني كه مزاحمت ايجاد مي‌كنند و همچنين بدحجابان تصويربرداري مي‌كنيم و در مواردي كه امكان برخورد در محل وجود ندارد با يك نامه به پليس امنيت اخلاقي احضار مي‌شوند».

مينا جعفري وكيل دادگستري مي‌گويد اصولا فيلم و فيلمبرداري جزو دلايل مورد قبول و مستند در دادگاه نيست. ضمن اينكه به گفته‌ي وي در بحث برخورد با "بدحجابي" اصولا يك مشكل اساسي قانوني وجود دارد. او مي‌گويد: «اصولاً ما تعريف جامع و مانعي از حجاب نداريم. تبصره‌ي ماده‌۶۳۸ قانون مجازات هم در مورد كساني است كه بدون حجاب شرعي، يعني بي‌حجاب، در جامعه ظاهر مي‌شوند، نه اين كه بدحجاب. اصلا ما چيزي به نام بدحجاب در قانون نداريم. قانون گفته بدون حجاب شرعي و تازه حدود و ثغور آن را هم مشخص نكرده است و اين برخلاف قانون اساسي و ماده ۲ قانون مجازات اسلامي است كه مقرر كرده مجازات‌ها و جرائم را قانون تعيين مي‌كند. اما اينجا دست مجري قانون و دست قاضي باز است براي اين كه امكان دارد يك ذره موي شما بيرون باشد و اين را بي‌حجابي قلمداد كنند و امكان دارد شما شلوار كوتاه بپوشيد و اين را بدحجابي يا بي‌حجابي قلمداد كنند».

داخل خودرو حريم شخصي افراد است

يكي ديگر از اقداماتي كه در طرح جديد امنيت اخلاقي انجام مي‌شود، اين است كه خودروهايي كه سرنشينان آنها بر اساس اين طرح، قانون‌شكن شناخته مي‌شوند، متوقف شده و با تابلويي تحت عنوان "مزاحمين نواميس مردم" در معرض ديد عموم قرار مي‌گيرند.

مينا جعفري اصولا معتقد است داخل خودرو بر اساس قانون جزو حريم شخصي افراد به حساب مي‌آيد. او مي‌گويد: «در خبرها خواندم كه فرمانده‌ي نيروي انتظامي گفتند كه ماشين‌ها حوزه‌ي خصوصي افراد نيست. در صورتي كه ما در اين حوزه قانون داريم كه ماشين‌ها حوزه‌ي خصوصي افراد هستند. من نمي‌دانم چه طور نيروي انتظامي به راحتي دارد همه‌ي اين حرمت‌ها و در واقع مباني قانوني را مي‌شكند و به راحتي مي‌خواهد همه كاري بكند. ديگر بايد از مسئولين قضايي بپرسيد. يعني دادستان بالاي سر اين‌ها هست و او بايد پاسخگو باشد. از نظر من به عنوان يك حقوق‌دان همه‌ي اين‌ها مانع است. منتهي آن چيزي كه دارد در عمل انجام مي‌شود، بايد پشتوانه‌ي قانوني داشته باشد و پشتوانه‌ي قانوني‌اش را هم بايد كسي جواب دهد كه مسئوليت اجرايش را به عهده گرفته است».

اين حقوقدان همچنين مي‌گويد پليس مي‌تواند براي برقراري نظم در جامعه يك سري اقداماتي را انجام دهد اما اجازه ندارد حرمت افراد را بشكند و با قرار دادن تابلويي، آنها را در معرض قضاوت مردم قرار دهد.

استحمام منظم و نخنديدن با صداي بلند، وظايف دانشجويان دانشگاه شيراز

طبق آيين‌نامه انضباطي جديد دانشگاه علوم پزشكي شيراز، استحمام منظم، بلند نبودن ناخن‌ها، عدم استفاده از كفش با پاشنه بلندتر از ۳ سانت و ممنوعيت شوخي و خنديدن با صداي بلند از جمله قوانين جديد اين دانشگاه براي دانشجويان است.

خبرگزاري هرانا ضمن اعلام اين خبر نوشته است كه دانشجويان در صورت تخلف به كميته انضباطي احضار خواهند شد.

مينا جعفري وكيل دادگستري مي‌گويد اصولا آيين‌نامه‌ها زيرمجموعه قوانين هستند و هر آيين‌نامه بايد بر اساس قانون مربوط به آن صادر شود. او مي‌گويد: «به لحاظ قانوني آيين‌نامه‌ها بايد براساس قوانين نوشته شوند يعني زيرمجموعه قوانين‌اند. ما اول قانون را داريم و بعد آيين‌نامه‌ها را. همانطور كه گفتم در مورد حجاب، مشخص نيست دقيقاً حوزه‌ي خود اين قانون و حوزه‌ي اجرايي آن چقدر است، بنابراين در نوشتن آيين‌نامه‌ها هم امكان دارد سلايق و نظرات افراد گوناگون باشد و آيين‌نامه‌هاي مختلفي نوشته شود. تا وقتي آن قانون مشخص نشده، قانوني كه در مجلس به تصويب رسيده و نه در هيچ نهاد ديگري، ما نمي‌توانيم در اين مورد آيين‌نامه صادر كنيم. اول بايد مجلس در اين مورد قانونگذاري بكند و بگويد اين موارد شامل بي‌حجابي و بدحجابي است. اصلا ما بدحجابي را در قانون تأييد نكرديم، آنوقت آيين‌نامه‌اش را داريم تعريف مي‌كنيم!»

رابطه تجرد با بدحجابي

هم‌زمان با اين اقدامات، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان در آخرين جلسه خود طرحي را پيشنهاد كرده كه بر اساس آن يكي از راه‌هاي مقابله با بدحجابي، مبارزه با فرهنگ "تجردگرايي" عنوان شده است.

اين شورا كه رياست آن را كبري خزعلي بر عهده دارد تاكيد كرده كه مقابله با تجردگرايي و بومي‌گزيني دانشجويان و توسعه امكان اشتغال براي زنان متاهل از راه‌هاي مبارزه با بدحجابي است.

در بيانيه اين شورا همچنين توسعه امكانات آموزشي خاص دختران و تعدد مراكز آموزشي دخترانه، يكي ديگر از راه‌هاي موثر براي گسترش فرهنگ "عفاف" عنوان شده است.

واكنش روسيه به اظهارات احمدي‌نژاد: با عوام‌فريبي سياسي نمي‌توان قدرت را حفظ كرد

در پي اظهارات محمود احمدي نژاد درباره مواضع رييس جمهوري روسيه در قبال برنامه هسته اي ايران، مشاور ارشد سياست خارجي كرملين در واكنش به اين اظهارات گفته است تاريخ ايران نشان مي دهد هيچ كس با «عوام فريبي سياسي» نمي تواند قدرت خود را حفظ كند.

محمود احمدي نژاد، رييس جمهوري ايران، روز چهارشنبه در كرمان با اشاره به اين كه «امروز توضيح دادن رفتار آقاي مدودف به ملت ايران براي ما خيلي مشكل شده است» گفته بود:« ما نبايد ببينيم كه همسايه ما (روسيه) در مواقع حساس در كنار كساني قرار مي گيرد كه سي سال است با همه توان عليه ملت ما دشمني كرده اند. اين قابل توجيه و قابل قبول ملت ايران نيست.»
محمود احمدي نژاد روسيه را متهم كرده است كه تسليم فشارهاي آمريكا براي حمايت از دور تازه تحريم ها عليه ايران شده است.

در واكنش به اين اظهارات محمود احمدي نژاد، سرگئي پريخودكو، دستيار و مشاور ارشد سياست خارجي رييس جمهور روسيه، روز چهارشنبه تصريح كرد كه موضع روسيه در قبال مناقشه هسته اي ايران، در راستاي طرفداري از آمريكا يا جانبداري از ايران نيست بلكه مسكو منافع درازمدت خود را مد نظر دارد.

سرگئي پريخودكو گفت:« روسيه بدون ترديد به دنبال دستيابي به منافع ملي دراز مدت خود است. موضع ما موضع روسيه است؛ و بيانگر منافع همه ملت بزرگ روسيه است و اين موضع نمي تواند در طرفداري آمريكا و يا جانبداري ايران باشد.»

به گزارش رويترز، در بيانيه سرگئي پريخودكو كه توسط سخنگوي كرملين خوانده شد، آمده است:« هيچكس هرگز نتوانسته كه با عوام فريبي سياسي قدرت خود را حفظ كند. من اطمينان دارم كه تاريخ هزاران ساله ايران خود شاهد اين مدعا است.»

اين مقام روسي همچنين تاكيد كرده است :«هرگونه غيرقابل پيشبيني بودن، هرگونه افراط گرايي سياسي، فقدان شفافيت و غير قابل پيگيري كردن در اتخاذ تصميمات مرتبط به جامعه بين المللي كه موجبات نگراني همگاني را فراهم مي آورد، براي ما پذيرفتني نيست.»

محمود احمدي نژاد يكشنبه سوم خردادماه جاري نيز از اين كه روسيه از بيانيه اخير تهران براي مبادله سوخت اتمي حمايت نكرده، انتقاد كرده بود.

بنابر توافق سه جانبه اي كه بين ايران، برزيل و تركيه كه در تهران امضا شد و از ان به عنوان «بيانيه تهران» ياد مي شود، جمهوري اسلامي ايران متعهد شده است تا ۱۲۰۰ كيلوگرم اورانيوم كم غني شده (LEU) خود را در تركيه به امانت بگذارد تا درمقابل ۱۲۰ كيلوگرم سوخت لازم براي راكتور تحقيقاتي تهران را دريافت كند.

در حالي كه تركيه و برزيل خواهان پرهيز از افزايش تحريم هاي ايران هستند، آمريكا يك روز پس از امضاي اين بيانيه اعلام كرد موافقت دو كشور چين و روسيه با دور تازه تحريم‌ها به دست اورده است و پيش نويس چهارمين قطعنامه تحريمي عليه ايران در اختيار اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار گرفته است.

محمود احمدي نژاد با اين حال روز چهارشنبه در كرمان به باراك اوباما هشدار داد كه در صورت رد توافق‌نامه تهران «فرصتي تاريخي» براي همكاري با تهران را از دست مي دهد.

اين در حالي است كه وزير امور خارجه آمريكا روز گذشته
گفته بود كه بيانيه تهران ترفندي براي اجتناب از دور تازه تحريم ها عليه ايران است.

شوراي امنيت سازمان ملل متحد تا كنون طي سه قطعنامه تحريمي از ايران خواسته است تا فعاليت هاي مربوط به غني سازي اورانيوم را متوقف كند. ايران با سرپيچي از اين در خواست برنامه غني سازي اورانيوم را توسعه داده است.

پليس درباره تظاهرات ۲۲ خرداد هشدار داد

پليس تهران عليه برگزاري تظاهرات در نخستين سالگرد انتخابات بحث برانگيز دهمين دوره رياست جمهوري ايران هشدار داده است.
روز سه شنبه، 4 خرداد (25 مه)، سرتيپ پاسدار حسين ساجدي نيا، فرمانده انتظامي تهران بزرگ، در گفتگويي با خبرگزاري كار ايران، ايلنا در اشاره به مطالب منتشر شده در برخي رسانه ها در مورد تجمع در روز 22 خرداد، گفت كه "پليس با هرگونه تجمع غيرقانوني برخورد مي كند."
آقاي ساجدي نيا افزود كه "هر تجمعي كه قانوني باشد پليس همكاري مي كند اما در تجمعات غيرقانوني، چه در مواقع خاص و چه در ديگر روزها، برخورد مي شود."
فرمانده نيروي انتظامي تهران در مورد دليل برخورد با تظاهرات مخالفان دولت گفت كه "پليس بيدار و هوشيار است و حافظ نظم و امنيت جامعه است و از اين رو با تجمعات غيرقانوني برابر قانون برخورد مي كند."
از زمان اعلام نتيجه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در 22 خرداد سال گذشته، وزارت كشور مجوز برگزاري هيچ نوع تجمعي را به معترضان نسبت به نتيجه انتخابات نداده هر چند تا قبل از راي گيري، طرفداران نامزدهاي انتخاباتي به برگزاري اجتماعات و راهپيمايي هاي بزرگ و كوچك مبادرت مي كردند بي آنكه با ممانعتي از سوي ماموران مواجه شوند.
مخالفان از فرصت برگزاري راهپيماييهاي دولتي براي ابراز اعتراض خود استفاده كرده اند
همچنين، در ماه هاي پس از انتخابات، نهادهاي حكومتي به مناسبت هاي مختلف به سازماندهي و حمايت از راهپيمايي هايي مبادرت كرده اند.
در شماري از اين راهپيمايي ها، مخالفان دولت با بهره برداري از فرصت تظاهرات دولتي، دست به تظاهرات زده اند كه معمولا با برخورد خشونت آميز نيروهاي امنيتي از جمله پليس ضد شورش مواجه شده است.
معترضان به نتيجه انتخابات و مخالفان دولت گفته اند كه براساس اصل 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي، تشكيل اجتماعات و راهپيمايي ها بدون حمل اسلحه در صورتيكه مخل به مباني اسلام نباشد مجاز است و دولت نمي تواند اين حق قانوني را از مردم سلب كند و تنها اجازه برخورداري از آن را به طرفداران خود بدهد.
به گفته مخالفان، درخواست صدور مجوز براي تشكيل اجتماعات و راهپيمايي ها به معني لزوم كسب اجازه از دولت براي برخورداري از اين حق قانوني نيست بلكه منظور از آن، مطلع ساختن نهادهاي انتظامي براي فراهم آوردن تسهيلات لازم براي برگزاري تظاهرات است.
ثبت نام براي شركت در مراسم سالگرد
دركشورهاي آزاد جهان، معمولا برنامه تظاهرات به اطلاع نهادهاي انتظامي مي رسد تا در مورد انتخاب محل ها و مسيرهاي مناسب براي تجمع و راهپيمايي، اتخاذ تدابير لازم به منظور جلوگيري از برخورد و درگيري بين گروه هاي مخالف و كاهش اختلال در رفت و آمد شهري اقدام كنند.
هشدار فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ در مورد تظاهرات 22 خرداد يك روز پس از درج خبر ملاقات ميرحسين موسوي و مهدي كروبي، از رهبران مخالفان دولت، در مورد سالگرد انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري انتشار مي يابد.
'پنج ميليون نفر براي شركت در مراسم سالگرد درگذشت آيت الله خميني ثبت نام كرده اند'
آقايان كروبي و موسوي در اين جلسه گفتند كه براي كسب مجوز راهپيمايي به مناسبت سالگرد 22 خرداد اقدام مي كنند و در صورت دريافت مجوز، خواستار راهپيمايي در سطح ملي خواهند شد.
آنان در عين حال گفته اند كه در صورتيكه مجوز راهپيمايي صادر نشود، خواستار اطلاع رساني مسالمت آميز و وسيع با استفاده از شبكه هاي اجتماعي مي شوند.
همچنين، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، از تشكل هاي سياسي اصلاح طلب، با صدور بيانيه اي به مناسبت حوادث تاريخي خرداد ماه، به "حاكمان سرمست از قدرت" توصيه كرده است تا به منظور كاستن از فاصله بين حكومت و ملت، با درخواست آقايان موسوي و كروبي و شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات براي برگزاري راهپيمايي 22 خرداد موافقت كنند.
اين بيانيه از "اقشار مختلف ملت از هر قوم و مدهب و منطقه" دعوت مي كند تا "با حضور هوشيارانه، مسالمت آميز و قانونمند خود، تداوم بخش راهي باشند كه سرانجام آن، به حول و قوه الهي، جز پيروزي و سربلندي ملت و حاكميت كامل قانون نخواهد بود."
علاوه بر سالگرد راي گيري در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، در ماه خرداد معمولا مراسمي هم به مناسبت سالروز درگذشت آيت الله روح الله خميني در آرامگاه او برگزار مي شود.
سال گذشته، برخي از مراسم سنتي مذهبي، از جمله مراسم شب هاي احيا در آرامگاه آيت الله خميني در تهران، ظاهرا به دليل نگراني دولت از تظاهرات مخالفان لغو شد.
در خبري ديگر در همين زمينه، خبرگزاري فارس به نقل از فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران، كه مامور حفظ نظم در پايتخت است، گزارش كرده كه نزديك به پنج ميليون نفر براي شركت در مراسم سالگرد درگذشت آيت الله خميني ثبت نام كرده اند.
اين فرمانده پاسدار وعده داده كه 'بزرگترين نماز جمعه جهان' با حضور اين افراد برگزار خواهد شد اما مشخص نكرده است كه آيا حضور در مراسم سالگرد درگذشت آيت الله خميني منحصر به ثبت نام كنندگان است يا شركت در آن براي عموم آزاد خواهد بود.

مستندات جديد سايت احمد توكلي درباره محمدرضا رحيمي

سايت الف وابسته به دكتر احمد توكلي نماينده مردم تهران در مجلس هشتم و رئيس مركز پژوهش هاي مجلس نوشته است :

در حالي كه آقاي رحيمي در كنار موارد متعدد مرتبط با وي، هنوز در مورد درج عنوان دكتري در كنار نام خود توضيح نداده است، نگاهي به آرشيو نشريه تحت مسووليت وي موارد جالبي را آشكار مي كند.

به گزارش "الف"، نگاهي به آرشيو انتشارات ديوان محاسبات كشور نشان مي دهد، آقاي محمدرضا رحيمي به عنوان مدير مسوول نشريه ديوان محاسبات، به كرات از عنوان دكتر استفاده كرده است

.

در تعدادي از اين مطالب و سخنراني ها كه با عنوان آقاي "دكتر محمدرضا رحيمي" منتشر شده است، وي خواستار افزايش شفافيت و تشديد تدابير لازم براي پاسخگويي بخش دولتي شده است.
لازم به ذكر است، آقاي رحيمي نه تنها خود از عنوان علمي دكتري استفاده كرده، بلكه براي اخذ مدرك دكتري با دانشگاه جعلي بلفورد مكاتبه كرده و اندكي بعد از اين مكاتبه، در مكاتبه‌ ديگر با دبير كميسيون بررسي نشريات علمي كشور، هم براي خود و هم براي فردي كه قبلا براي اخذ مدرك جعلي معرفي كرده است، ادعاي داشتن عنوان دكتري كرده است.

رحيمي در جريان استعلام مدرك تحصيلي مرحوم كردان از دانشگاه آكسفورد، ضمن تهديد رسانه ها به عدم پيگيري اين موضوع، مدعي شده بود كه شخصي را به انگلستان اعزام كرده و معلوم شده دانشگاه آكسفورد سوابق دكتري افتخاري مرحوم كردان را پاك كرده است ولي مدرك مرحوم كردان به سفارت ايران در لندن تحويل داده شده است.

وي گفته بود: "بعد از اعلام شبهه، نماينده اي به دانشكده آكسفورد اعزام شد كه چگونگي موضوع را بررسي كند. با مراجعه اين فرد به لندن مشخص شد مطالب مربوط به مدارك وزير كشور از روي سايت اينترنتي كاملا حذف شده [!] و اطلاعاتي دراين خصوص وجود ندارد كه وي در نتيجه اقدام به استخدام وكيل كرد.

وكيل انگليسي از طريق مقامات قانوني به سايت اصلي [!] دانشگاه آكسفورد مراجعه و همه اطلاعات مربوط به دكتراي كردان را كه در جلسه اخذ راي اعتماد توزيع شده بود، از آن سايت استخراج كرد.

وكيل انگليسي بعد از مراجعه به مقامات قضايي مراتب صحت مدرك را تاييد كرد و از طريق سفارت ايران براي آقاي كردان فرستاد كه اين مدرك شنبه گذشته به دست وي رسيد و من شخصا مدرك را ملاحظه كردم". دانشگاه آكسفورد همان زمان با انتشار اطلاعيه اي رسمي، ادعاهاي رحيمي را كلا تكذيب كرد.

محمد رضا رحيمي علاوه بر معاونت اولي رئيس جمهور، رياست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي را نيز به عهده دارد.

چيني‌ها در بخش مسكن ايران سرمايه‌گذاري مي‌كنند

به گزارش خبرنگار مهر، مجيدرضا حريري در جمع خبرنگاران با اشاره به حضور هيئتي از استان گوانگ دونگ چين در تهران گفت: طبق برنامه ريزي هاي صورت گرفته، سالانه بايد بيش از يك ميليون واحد مسكوني در كشور ساخته شود، به همين دليل اتاق بازرگاني مشترك ايران و چين تصميم گرفته است تا به جاي دعوت از سرمايه گذاران چيني براي ساخت مسكن در ايران، از سازندگان تجهيزات ساختماني براي حضور در ايران و انجام سرمايه گذاريهاي مشترك با تجار ايراني، دعوت به عمل آورد.
نايب رئيس اتاق بازرگاني مشترك ايران و چين افزود: بايد زمينه اي را فراهم كرد كه چيني ها در اين بازار با تجار ايراني وارد كار مشترك و سرمايه گذاري شوند، اين درحالي است كه علاوه بر وجود پتانسيل هاي فراوان ساختمان سازي در ايران، بازار كشورهاي همسايه از جمله افغانستان و عراق نيز، به شدت در اين عرصه نيازمند است.
وي تصريح كرد: اين هيئت 30 نفره كه به سرپرستي مديركل بخش اقتصاد خارجي استان گوانگ دونگ چين دوشنبه سوم خردادماه وارد ايران مي شوند، در سميناري كه به منظور معرفي تجار ايراني به آنها تشكيل خواهد شد، حضور مي يابند.
به گفته حريري، اين هيئت در زمينه تجهيزات ساختماني، لوازم بهداشتي ساختمان، سنگ، لوازم روشنايي، سراميك، كاشي، پارچه، صنايع آلومنيوم، مبلمان و سينك ظرفشويي فعاليت دارند كه در صدد هستيم با انعقاد قرارداد، توليدات مشتركي را با سرمايه گذاران ايراني داشته باشند.
وي افزود: استان گوانگ دونگ كه در جنوب شرقي چين واقع شده است، داراي اقتصاد رو به رشدي است و مردم اين استان، درآمد سرانه دو برابري نسبت به ساير نقاط چين دارند و محصولات توليدي آنها، اغلب به كشورهاي اروپايي و امريكايي صادر مي شود.
حريري گفت: حدود 20 درصد از مبادلات ايران با كشور چين از اين استان صورت مي گيرد، بنابراين اگر قرار است كه اين مبادلات پايدار باشد، بايد سرمايه گذاريهاي مشترك رونق گرفته و توليدات مشترك علاوه بر مصرف در بازار داخلي، به كشورهاي ديگر دنيا نيز صادر شود.
وي حضور هيئت هايي از كشور چين در ايران براي شناسايي و معرفي پتانسيل هاي جمهوري اسلامي ايران در زمينه هاي مختلف را فرصتي كم نظير دانست و گفت: در شرايطي كه با بحران اقتصادي دنيا، بسياري از اقتصادهاي پيشرفته با مشكل مواجه شده و سرمايه گذاران علاقمندي كمتري به سرمايه گذاري هاي جديد دارند، اين فضا كه به منظور حضور و سرمايه گذاري چيني ها در ايران فراهم شده است، مي تواند نقش مهمي در رونق اقتصادي كشورمان بازي كند.
اين مقام مسئول در اتاق بازرگاني ايران و چين، خاطرنشان كرد: هم اكنون چيني ها بيشتر در پروژه هاي نفتي و گازي ايران سرمايه گذاري كرده اند، چراكه اين فضا را تضمين شده مي بينند، بنابراين بايد زمينه هاي ديگر سرمايه گذاري را نيز به آنها معرفي كرد و شرايطي نظير سرمايه گذاريهاي نفتي را براي آنها فراهم نمود.
كشف ميدان نفتي در چين، تهديد نيست
حريري در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر مبني بر كشف ميدان جديد نفتي در چين خاطرنشان كرد: اين ميدان نفتي تهديدي براي روابط ايران و چين نيست؛ چراكه بيش از 50 درصد نياز چين به منابع نفت و گاز، از طريق واردات تامين مي شود، بنابراين هرچقدر هم كه دامنه اكتشاف و برداشت از اين ميدان بالا باشد، نياز اين كشور را تامين نمي كند.
وي ادامه داد: اين يك واقعيت است كه سياست تبادلات اقتصادي چين با ايران بر مبناي انرژي است؛ اما چين نيز به دنبال تنوع فروشندگان منابع انرژي است، اما به هرحال روند رو به رشد اقتصاد چين به نحوي است كه صنايع انرژي بر آن به شدت در حال گسترش هستند و آنچه كه هم اكنون در محور توسعه چين قرار گرفته است، تنها بخش محدودي از اين كشور است و هنوز بخش هايي از مركز چين، دست نخورده باقي مانده اند.
نايب رئيس اتاق بازرگاني مشترك ايران و چين، با اشاره به برگزاري اكسپو 2010 شانگهاي خاطرنشان كرد: معماري ايراني كه در ساخت سالن جمهوري اسلامي ايران وجود دارد، عليرغم تمام انتقادات مطرح شده براي بازديدكنندگان از اين نمايشگاه جذابيت دارد.
وي اظهار داشت: آنچه كه ما به عنوان اتاق بازرگاني ايران و چين درگير آن هستيم، بازارچه اي است كه در آن صنايع دستي، قالي ايراني، خشكبار، شيريني و عرقيجات سنتي ايران به جهانيان معرفي مي شود. البته فروش فرش هاي نفيس ايراني نيز به پيمانكاري سپرده شده است، اما اين پيمانكار متعهد است كه حتما چند قالي كلكسيوني را نيز در كنار فروش فرشهاي تجاري، به نمايش گذارد.
حريري با اشاره به نمايش قالي ارزشمند ايراني در ابعاد 20 در 23 در سالن جمهوري اسلامي ايران، گفت: اين قالي 400 هزار دلار ارزش گذاري شده است و ظريف ترين قالي دستباف دنيا به شمار مي رود.
وي از اكسپو به عنوان يك دهكده جهاني ياد كرد و اظهارداشت: اكسپو فضايي است كه براي معرفي كشورها و دستاوردهاي آنها در نظر گرفته شده است. البته تم اصلي اين نمايشگاه، مبتني بر مسائل زيست محيطي است كه در آن پيشرفت كشورها در اين زمينه را به معرض ديد عموم قرار مي دهد.
حريري گفت: در طبقه اول سالن جمهوري اسلامي ايران در اكسپو، جديدترين ابداعات در كنار قديمي ترين ابزارها به نمايش گذاشته شده است.
نايب رئيس اتاق مشترك ايران و چين به نمايش چنگ ليزري در اين نمايشگاه اشاره كرد و گفت: با وجود اينكه هيچ سيمي روي اين چنگ وجود ندارد، همچنان موسيقي زيبايي را ايجاد مي نمايد و در واقع سيمهاي اين ساز، با ليزر همانندسازي شده است.
وي با اشاره به برگزاري روز ملي ايران در 21 خردادماه سال جاري گفت: مراسم روز ملي ايران در پارك اكسپوي شانگهاي برگزار مي شود و در آن مقامات ارشد جمهوري اسلامي ايران حضور خواهند داشت. البته در اين ميان هيچ نقشي براي بخش خصوصي ديده نشده است و هنوز برنامه ها را به صورت رسمي اعلام نكرده اند.
حريري گفت: به همين دليل بخش خصوصي نيز در روز 20 خردادماه جاري، مراسم روز اقتصاد ايران را برگزار خواهد كرد كه در آن هياتي متشكل از 50 نفر از فعالان و مسئولان اتاق بازرگاني به سرپرستي رييس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن تهران حضور مي يابند. اين مراسم به ميزباني اتاق ايران و چين و به رياست رييس اتاق بازرگاني ايران و چين برگزار مي شود.

نظارت حوزه علميه بر كتاب هاي درسي؛ آموزشي يا سياسي

به گزارش خبرگزاري فارس، محي الدين محمديان، معاون وزير و رئيس سازمان پژوهش و برنامه ريزي وزارت آموزش و پرورش ايران، روز سه شنبه چهارم خرداد (۲۵ مه) در سفر به شهر قم در نشستي با رئيس، معاونان و مديران ارشد دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم به بررسي محتواي كتاب هاي درسي پرداخت.
آقاي محمديان همچنين در سفر خود به شهر مذهبي قم با آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني، آيت الله ناصر مكارم شيرازي و آيت الله حسينعلي نوري همداني از مراجع تقليد شيعه درباره محتواي كتاب هاي درسي ديدار مي كند.
موضوع نظارت مراجع مذهبي بر تإليف كتاب هاي درسي، واگذاري مديريت برخي از مدارس به روحانيون و استخدام تمام وقت روحانيون در مدارس ايران در چند ماه گذشته بارها از سوي مسئولان آموزش و پرورش مطرح شده است.

نقش روحانيون درتأليف كتاب هاي درسي

يك كارشناس مسائل آموزش و پرورش در اين رابطه به بي بي سي فارسي گفت كه سابقه همكاري حوزه و آموزش و پرورش ايران در تأليف كتاب هاي درسي به سالهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي باز مي گردد و در آن سالها روحانيوني چون محمد بهشتي و محمد جواد باهنر در تأليف كتاب هاي ديني و علوم انساني با بخش تأليف كتاب هاي درسي همكاري داشتند.
اين كارشناس (كه نخواست نامش فاش شود) گفت كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي تأليف و نظارت بر محتواي كتاب هاي درسي توسط روحانيون گسترش يافت و در سال ۱۳۸۵ ستاد همكاري هاي آموزش و پرورش و حوزه هاي علميه تشكيل شد و اين ستاد منشوري را تدوين كرد كه از جمله مفاد اصلي آن تأليف كتاب هاي درسي با نظر كارشناسان حوزوي بود.
از ديگر اهداف تشكيل اين ستاد مي توان به طرح واگذاري مديريت مدارس به حوزه هاي علميه و حضور تمام وقت روحانيون در مدارس اشاره كرد كه با وجود اعلام رسمي هنوز به صورت گسترده اجرايي نشده است.

'ملاقات با مراجع تقليد؛ افقي فراتر از محتواي كتاب هاي درسي'

استقرار روحاني در مدارس يكي از طرحهاي معاونت پرورشي آموزش و پرورش است
در ماه هاي گذشته و با روي كار آمدن دولت دهم طرح هايي براي تحول آموزش و پرورش ايران مطرح شده است.
طرح هايي نظير واگذاري مديريت تعدادي از مدارس به حوزه هاي علميه، حضور نيروهاي پليس در مقابل مدارس، تشكيل پايگاه هاي بسيج دانش آموزي در مدارس ابتدايي و راهنمايي ، اعزام چهار هزار مدرس تربيت سياسي و يك هزار روحاني به مدارس، از جمله اتفاقاتي است كه پس از تشكيل ستاد همكاري هاي حوزه و آموزش و پرورش دنبال شده است.
به نظر برخي از تحليلگران مسائل ايران، ديدار اخير معاون وزير آموزش و پرورش و روحانيون حوزه علميه قم هم مي تواند علاوه بر پيگيري اهداف اين ستاد، اهداف ديگري نيز در بر داشته باشد.
محمد جواد اكبرين، تحليلگر اخبار مذهبي ايران، در اين باره به بي بي سي فارسي گفت كه ديدار مقامات وزارت آموزش و پرورش با مراجع تقليد قم درباره محتواي كتاب هاي درسي مي تواند جنبه هاي سياسي هم داشته باشد.
آقاي اكبرين معتقد است كه وجود اختلاف ميان مراجع تقليد قم با دولت محمود احمدي نژاد بر سرمشكلات اقتصادي و معيشتي ايرانيان، باعث شده است تا دولت دهم براي برقراري ارتباط با مراجع مذهبي از راههاي غيرمستقيم استفاده كند.
از نظر آقاي اكبرين، وجود مشاوران مذهبي در آموزش و پرورش و سابقه طولاني همكاري ميان مشاوران مذهبي وزارت آموزش و پرورش و حوزه هاي علميه مي تواند دليلي بر اين مدعي باشد كه مراجعه حضوري معاون وزير به شهر قم و ديدار با مراجع تقليد جنبه تشريفاتي داشته و اهدافي فراتر از موضوع محتواي كتاب هاي درسي را دنبال كند.
در سالهاي گذشته برنامه ريزي در زمينه "امور مذهبي" برعهده معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش بود و اين معاونت با استفاده از مشاوران مذهبي و در تعامل با كارشناسان امور حوزوي تلاش مي كرد تا نقش آموزه هاي ديني و مذهبي را در امور پرورشي مدارس ايران بيشتر كند.
اما اين معاونت در سالهاي پاياني دولت محمد خاتمي از ساختار سازماني وزارت آموزش و پرورش حذف شد.
با آغاز دوره رياست جمهوري محمود احمدي نژاد معاونت پرورشي با راي نمايندگان مجلس به احياي دوباره معاونت پرورشي منجر شد و اكنون اين معاونت علاوه بر نقش قبلي خود، فعاليت هاي ديگري نيز نظير استقرار روحانيون در مدارس را بر عهده گرفته است.
در طول سالهاي فعاليت معاونت پرورشي همواره كارمنداني به عنوان معلم پرورشي در مدارس حضور داشتند اما تعداد آنها به اندازه تمام مدارس نبود و تعداد زيادي از مدارس بدون معلم پرورشي بودند.

واكنش احمدي نژاد به گزارش جعلي بودن مدرك معاونش : آقاي رحيمي از مدرك دكتري استفاده نمي‌كنند و ديگران هم نبايد ايشان را دكتر خطاب كنند

كامران دانشجو وزير علوم تحقيقات و فناوري گزارش تحقيقات خود درباره مدرك تحصيلي محمدرضا رحيمي را به هيات دولت ارايه كرد.

به گزارش "الف"، در جلسه اخير هيات دولت وزير علوم براساس تحقيقات خود اعلام كرد آقاي محمدرضا رحيمي، مدرك دكتري ندارد و مدرك ارايه شده از سوي ايشان فاقد صحت و اعتبار است.

در اين جلسه آقاي احمدي نژاد پس از استماع گزارش وزير علوم اعلام كرد آقاي رحيمي از مدرك دكتري استفاده نمي‌كنند و ديگران هم نبايد ايشان را دكتر خطاب كنند.

يادآوري مي‌شود محمدرضا رحيمي در زمان رياست بر ديوان محاسبات نامه‌هاي خود را با عنوان دكتر امضا مي‌كرد و در زمان حضور در دولت هم سايت رسمي دفتر امور رسانه‌هاي رياست‌جمهوري(president.ir) وي را «دكتر محمدرضا رحيمي» مي ناميد. وي در سال1382 با عنوان «دكتر محمد رضا رحيمي»، رياست دانشكده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران را به عهده داشته است. در جريان پيگيري هاي مدرك مرحوم كردان، محمدرضا رحيمي مدرك دكتر آن مرحوم را معتبر دانسته و خواستار عدم پيگيري ماجرا توسط رسانه ها شده بود.
الياس نادران، احمد توكلي و عليرضا زاكاني به دلايلي فراتر از دروغگويي عليه محمدرضا رحيمي به كميسيون اصل 90مجلس شكايت كرده و پيگير رسيدگي به پرونده ايشان در قوه قضائيه هستند.

پيگيري وزير محترم علوم و موضعگيري آقاي رئيس جمهور درباره مدرك دروغين رحيمي قابل تقدير است اما جاي اين سوال باقي مي‌ماند كه كسي كه سالها به دروغ خود را داراي مدرك دكتري معرفي مي‌كرده و از مزاياي آن بهره برده، آيا صلاحيت مديريت در دولت جمهوري اسلامي ايران را دارد؟

در كشورهايي كه ادعاي دينداري و حكومت ديني هم ندارند، با افشاي دروغگويي سياستمداران، آنها را رسوا و از صحنه سياسي و دست درازي به اموال عمومي دور مي‌كنند.

جعلي بودن مدرك دكتراي رحيمي (معاون اول احمدي نژاد )از سوي وزير علوم تائيد شد

كامران دانشجو وزير علوم تحقيقات و فناوري گزارش تحقيقات خود درباره مدرك تحصيلي محمدرضا رحيمي را به هيات دولت ارايه كرد.

در جلسه اخير هيات دولت وزير علوم براساس تحقيقات خود اعلام كرد آقاي محمدرضا رحيمي، مدرك دكتري ندارد و مدرك ارايه شده از سوي ايشان فاقد صحت و اعتبار است.
پارلمان نيوز : عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس با بيان اينكه سوالم درباره بررسي مدرك تحصيلي محمدرضا رحيمي، معاون پارلماني رياست‌‏جمهوري فردا در كميسيون آموزش و تحقيقات بررسي خواهد شد،گفت:«در صورتي كه كميسيون آموزش و تحقيقات به وارد بودن سوال بنده از وزير علوم و تحقيقات در مورد جعلي بودن مدرك دكتراي معاون پارلماني احمدي نژاد راي دهد، سوالم به عنوان يك سوال ملي در نوبت بررسي مجلس قرار مي گيرد.»
عوض حيدرپور، در گفتگو با ايلنا، در تشريح سوالش از وزير علوم و تحقيقات درباره بررسي مدرك تحصيلي معاون پارلماني احمدي‌‏نژاد ادامه داد:«بنده بنا به دلايلي به صحت مدرك دكتراي آقاي رحيمي ايراد و شك داشتم به همين منظور در قالب سوالي از وزير علوم و تحقيقات خواستار بررسي اين امر شده‌ام.»
وي افزود:«در گفت‌وگويي كه بنده با وزيرعلوم داشتم،وي تاكيد كرد كه طبق گزارش عبدالله جاسبي رئيس دانشگاه آزادمدرك دكتري حقوقي آقاي رحيمي جعلي است و هيچ پايه و مبناي علمي ندارد.»
حيدر پور با تاكيد بر اينكه بنده به مدرك فوق ليسانس وي نيز مشكوك هستم،تصريح كرد:«پس از گزارش وزير علوم درباره مدرك معاون پارلماني رئيس‌‏جمهوري و راي كميسيون به وارد بودن سوالم، اين سوال به عنوان يك سوال ملي در دستور كار مجلس قرار گرفت.»
نماينده شهرضا افزود:«استفاده و جعل عناوين علمي براي ارتقاء سمت از سوي برخي افراد، فريب دادن مردم و مسوولان است و مجلس و دولت بايد با اين فريبكاري‌ها برخورد جدي كنند.»
حيدرپور گفت:«متاسفانه رحيمي با جعل مدرك دكترايش چندين سال عضو هيات علمي دانشگاه آزاد بوده و با اين مدرك در سمت‌هايي چون رئيس ديوان محاسبات و استاندار كردستان حضور يافته است.»

پليس تهران از بدحجاب ها فيلم مي‌گيرد

رئيس پليس تهران از فيلمبرداري ماموران پليس از افراد "بدحجاب" و احضار آنها به پليس "امنيت اخلاقي" خبر داد.
سرتيپ حسين ساجدي نيا، فرمانده نيروي انتظامي تهران بزرگ روز سه شنبه ۴ خرداد (۲۵ مه) در تشريح "طرح جديد امنيت اخلاقي" به خبرنگاران گفت كه دوربين هايي در اختيار نيروهاي پليس قرار گرفته تا از كساني كه "مزاحمت" ايجاد مي كنند و همچنين "بدحجاب ها" فيلمبرداري كنند.
او گفت كه در مواردي كه امكان برخورد در محل وجود نداشته باشد، افراد با يك نامه به "پليس امنيت اخلاقي" احضار مي شوند.
از چند روز پيش پليس تهران طرحي به عنوان "طرح جديد امنيت اخلاقي" در اين شهر به اجرا گذاشته است و با افرادي كه آنها را "بدحجاب" و "مزاحم نواميس" مي نامد، برخورد مي كند.
آقاي ساجدي نيا درباره اين طرح گفته است: "تمام اقدامات مستند مي شود و فيلم و عكس در پرونده افراد قرار مي گيردكه كسي نتواند اقداماتش را كتمان كند و اگر به محاكم قضايي نيز معرفي شد، مستند وجود داشته باشد."
او با تاكيد بر اينكه پليس براي اجراي اين طرح نيازي به "ابلاغ طرح عفاف و حجاب" ندارد، گفت: "تا اين ساعت هيچ چيزي به ما ابلاغ نشده اما ما وظيفه ذاتي خودمان مي دانيم كه با بدحجابي برخورد كنيم."
به گفته آقاي ساجدي نيا برخورد با "مانكن هاي خياباني و مزاحمين نواميس" از وظايف اصلي پليس است.
طرح "عفاف و حجاب"، از نخستين سال رياست جمهوري محمود احمدي نژاد در دولت نهم اجرايي شد و وزارت كشور ستادي براي اين كار تشكيل داد.
او در ادامه از توقيف روزانه حدود ۱۵۰ خودرو در تهران، ظرف سه روزي كه طرح در اين شهر اجرا شده است، خبر داد و گفت كه خودرو شخصي حريم خصوصي به شمار نمي رود و اگر جرمي در خودرو صورت بگيرد، پليس با آن برخورد مي كند.
در ماه هاي اخير، نمايندگان مجلس ايران و برخي مراجع تقليد شيعه در قم و امامان جمعه از وضعيت پوشش زنان در ايران انتقاد كرده اند.

مادر شبنم سهرابي : چطور توانستيد از روي پيكر فرزندم بگذريد؟

مادر شبنم سهرابي، زن جواني كه ظهر عاشورا در زير چرخ هاي ماشين نيروي انتظامي جان باخت، در مصاحبه با "روز" اعلام كرد كه به او اجازه شكايت براي پي گيري شهادت فرزندش را نمي دهند. در ميان مصاحبه، صداي نگين، دختر خردسال اين جان باخته مرتب به گوش مي رسد كه فرياد مي زند: "مامان منو تنها نميذاره خودش قول داده ميدونم زنگ ميزنه و..."
شبنم سهرابي، زن 34 ساله اي است كه ظهر روز عاشورا توسط خودرو نيروي انتظامي زير گرفته شد و شاهدان عيني اين صحنه را چنين بازگو كردند: "ماشين نيروي انتظامي با سرعت به شبنم برخورد كرد و بعد از چندين بار رد شدن از شكم شبنم، او را زير چرخ هايش له كرد."
وقتي تلفن كردم، نگين دخترك 6 ساله شبنم سهرابي در همان زنگ اول گوشي را برميدارد. او با هيجان داد ميزند: "مامان بالاخره زنگ زدي؟ من ميدونستم بهشت تلفن داره و تو منو يادت نميره و..."
صداي من همه هيجان دخترك را فرو مي نشاند. اين سوي خط خبرنگاريست كه سراغ مادر بزرگ نگين را مي گيرد و نگين كه همچنان منتظر تلفن مادرش است از من ميخواهد تلفن را زياد اشغال نكنم چون ممكن است مادرش زنگ بزند و تلفن اشغال باشد و...
اما مادر شبنم سهرابي كه به شدت تحت فشار است تا از دختر شهيدش حرفي نزند، مي گويد او را به دادسراي جنايي راه نميدهند و حتي امكان شكايت را از او گرفته اند.
گفتگوي "روز" با مادر شبنم سهرابي را در ذيل بخوانيد.
خانم سهرابي، شما از بي نتيجه ماندن پي گيري هايتان براي معرفي قاتل دخترتان سخن گفته ايد ممكن است در اين زمينه توضيح دهيد؟ آيا شما شكايت كرده ايد؟
نه شكايت نكرده ام. يعني نگذاشتند شكايت كنم. رفتم دادسراي جنايي و گفتم ميخواهم شكايت كنم و بدانم چه كسي دختر مرا زير گرفته است. چگونه توانسته است چندين بار از روي دختر من رد شود و آيا اسم او را مي توان انسان گذاشت؟ اما گفتند همين چيزهايي كه ميگويي كه بچه ات اينگونه شده و.... شكايت است؛ تو برو ما پي گيري ميكنيم. برگشتم اما بعد از آن بارها رفته ام ديگر اجازه ورود به دادسرا به من نمي دهند. هر بار مي گويند شماره تلفنت را بده حاج آقا خودش به شما زنگ ميزند. و من تا به حال بيش از ده بار شماره داده ام اما نه تماسي مي گيرند و نه اجازه ورود به دادسرا را به من ميدهند. تا به حال هم نه كسي به من سر زده و نه كسي در اين مورد سئوالي كرده است.
شما چگونه متوجه شهادت دخترتان شديد؟
من 4 روز از دخترم بي خبر بودم. شبنم با دخترش، نگين زندگي ميكرد و روز عاشورا از خانه خارج شده بود تا غذا بگيرد اما برنگشته بود. دوستانش كه منزل او بودند نگران شده و دنبال او مي روند كه شاهدان شهادت دخترم به آنها قضيه را مي گويند. آنها آدرس و شماره تلفن مرا نداشتند و نگين هم فقط خانه پدرش را بلد بود. نگين دوستان مادرش را به منزل پدرش مي برد و از طريق او، خانه مرا پيدا كردند. به من گفتند تصادف كرده است. دوستان دخترم همه بيمارستان ها را زير و رو و او را در بيمارستان رسول اكرم پيدا كرده بودند. رفتيم آنجا اما به ما گفتند كه شبنم را فقط يك روز در اين بيمارستان نگهداشتند و چون جا نداشتند او را به پزشكي قانوني كهريزك منتقل كردند.
براي تحويل پيكر شبنم، مشكلي پيش نيامد؟
رفتم پزشكي قانوني كهريزك و عكس شبنم را نشان دادم. گفتند بايد نامه قانوني بياوريد تا تحويل دهيم. رفتم كلانتري محل و بيمارستان و 5 روز طول كشيد تا روال اداري طي شود. نامه را گرفتيم و رفتيم پيكر بچه ام را تحويل گرفتيم.
وقتي پيكر شبنم را تحويل گرفتيد چه وضعيتي داشت؟
22 روز از شهادت شبنم مي گذشت و صورتش را كه ديدم انگار زجر كش اش كرده بودند. خيلي غم انگير بود اما فقط همين صورتش را ديدم يعني فقط گذاشتند صورتش را ببينم. بقيه پيكر دخترم را نديدم. حتي موقع خاكسپاري هم جز صورتش، چيزي نديدم اما ميدانم كه له شده بود شكم دخترم له شده بود و.....
در برگه پزشكي قانوني، علت مرگ را چه چيزي نوشته اند؟
در برگه پزشكي قانوني نوشته اند مرگ بر اثر اصابت جسم سخت و عوارض ناشي از آن. من هم رفتم شكايت كنم اما نگذاشتند. در حاليكه دختر بيگناه من را زير ماشين له كرده اند نميگذارند من پي گيري كنم من ميخواهم بگويند كه اسم اين جسم سختي كه پزشكي قانوني نوشته چيست و چگونه توانستند چند بار از روي دخترم با ماشين رد شوند. خب به او خوردند چرا نگه نداشتند كمكش كنند چرا...
خانم سهرابي، نگين بعد از اين با شما زندگي خواهد كرد؟
بله نگين پدر پيري دارد كه دخترم به خاطراعتياد او، از او جدا شد. او در شرايطي نيست كه بتواند از دخترش نگهداري كند. از طرفي، نگين به من عادت دارد. شبنم كه رفت، من نباشم نگين نيز از دست مي رود.
نگين هنوز منتظر تلفن مادرش است و...
به او گفته ام كه مادرش به بهشت رفته است ميداند كه ديگر مادرش بازنخواهد گشت اما او فقط 6 سال دارد مدام مي گويد: "مادرم هميشه مي گفت مرا تنها نميگذارد براي همين ميدانم كه به من زنگ ميزند و..." نمي توانم زياد به او فشار بياورم داد ميزند و گريه ميكند و دلم برايش مي سوزد. سعي ميكنم كم كم به او بفهمانم كه مادرش شهيد شده و ديگر نمي تواند تلفن هم بزند و صدايش را نيز نخواهد شنيد و...
با توجه به اينكه به شما اجازه نمي دهند شكايت كنيد چگونه مي خواهيد شهادت دخترتان را پي گيري كنيد؟
دختر من شهيد شده و شهدا پيش خدا روزي ميخورند و در آرامش هستند. مطمئن هستم كه دخترم پيش خدا در آرامش است اما ما آرامش نداريم؛ نه نگين و نه من هيچ آرامشي نداريم و تنها زماني كه قاتل دخترم را معرفي كنند و محاكمه او را ببينيم به ارامش مي رسيم. حتي نميدانم دخترم در كدام نقطه شهيد شده و كجا ماشين او را زير كرده است كه بروم حداقل دو ركعت نماز آنجا بخوانم. زميني كه دخترم جان داد را ببوسم و گريه كنم. اين مدت هم مرا خيلي تهديد كردند كه حرف نزنم. من هم ساكت شدم؛اما الان هم بعد از اين مصاحبه با شما معلوم نيست باز چكار كنند اما ديگر نمي توانم ساكت بمانم. جگرم مي سوزد. مدام تصور ميكنم چگونه توانستند از روي دخترم چند بار رد شوند. من پي گيري خواهم كرد. خدا نمي گذارد خون بي گناه زمين بماند و دامانشان را خواهد گرفت.

وزير كشور: انتقال پايتخت جدي است

وزير كشور گفت : انتقال از پايتخت سال هاست كه مطرح شده اما در اين دولت به طور جدي درصدد اجرايي كردن آن هستيم.
به گزارش واحد مركزي خبر، محمد نجار در گردهمايي معاونان پشتيباني و منابع انساني استانداري هاي سراسر ايران افزود : در دولت هاي نهم و دهم كارهاي ويژه و جسارت آميزي انجام شده يا در حال انجام شدن است يا انجام مي شود كه يكي از آنها بحث پرداخت حقوق بازنشستگان بود.
اهم اظهارات وي را در ادامه بخوانيد.
  • قانون هدفمند كردن يارانه ها يك جراحي اقتصادي و حركت بزرگ در اقتصاد كشور است كه بايد از آمادگي لازم براي اجراي آن برخوردار باشيم.
  • نيروي انساني هوشمند، بابصيرت، كارآزموده و آگاه از مسائل زمان خود مهم ترين عامل در دستگاه ها و كشور است.
  • درصدديم از طرفي بدنه دولت را سبك و كوچك كنيم و از طرف ديگر نيروي انساني هوشمند و با بهره وري بالا داشته باشيم.
  • جان كلام در موضوع نيروي انساني و اداري در 26 بند ابلاغيه اخير مقام معظم رهبري درباره نظام اداري آمده است گفت: اين ابلاغيه از امور بسيار مهم است كه بايد به آن توجه كنيم.
  • اجراي دولت الكترونيك را از اهداف اصلي دولت هاي نهم و دهم است.
  • دولت الكترونيك فناوري جديدي است و خيلي بد است كه در ادارات ما بر اساس عصر قجر كار كنيم.
  • بحث دولت الكترونيك نبايد فقط در سخنراني ها و به عنوان حرف شيك مطرح شود بلكه بايد واقعا آن را اجرايي و به سمت آن حركت كنيم.
  • درصدديم ساماندهي جديد نيروي انساني را بر اساس اهداف دولت پيگيري كنيم وزارت كشور در اين زمينه دو كاركرد دارد؛ يكي فعاليت خود از طريق استانداري ها و ديگري فرهنگ سازي است كه مي تواند با اين كار دستگاه هاي ديگر را نيز همراه كند.
  • وي تصميم اخير درباره انتقال 163 شركت دولتي به استان ها را تصميم و اقدام بزرگي بيان كرد و افزود: بايد كمك كنيم اين كار انجام شود و طرح انتقال كارمندان، شركت ها و دستگاه ها به خارج از تهران با شكست مواجه نشود.
  • بحث انتقال از پايتخت جدي است زيرا هم بحث امنيتي، هم بحران، هم جمعيت و هم بحث محيط زيست در تهران داريم.
  • بايد شرايط را براي افرادي كه مي‌خواهند از تهران به شهر ديگري منتقل شوند، آماده كنيم تا اين طرح كه يكي از كارهاي اساسي كشور است با موفقيت انجام شود.
  • در حال حاضر در استانداري ها، اوج همكاري و هماهنگي وجود دارد كه بايد آن را حفظ كنيم.
  • امروز در سطح كلان كشور نيازمند ديدگاه مشترك هستيم .با اين فضاي تعاملي و همكاري كه به وجود آمده است شاهد جهش به ويژه در منابع انساني باشيم.

چرا علي جنتي از كويت رفت

علي جنتي، يكي از باسابقه ترين سفيران ايراني، از مقام سفارت در كويت كنار گذاشته شده و به جاي او، محمدجلال فيروزنيا، رئيس اداره خليج فارس وزارت امورخارجه ايران به اين سمت منصوب شده است كه پيشتر سابقه سفارت ايران در يمن و بحرين را نيز داشته است.
در حكمي كه منوچهر متكي، وزير امورخارجه ايران، براي اين جابجايي صادر كرده، علت فراخواندن علي جنتي به تهران، پايان يافتن دوره سفارت او عنوان شده اما مسائلي كه اخيراً در روابط ايران و كويت رخ داده و همچنين خط مشي علي جنتي در سياست داخلي كشورش، گمانه هايي در مورد علت اين تغيير مطرح مي سازد.
دولت كويت اخيراً از كشف شبكه اي جاسوسي خبر داد كه اعضاي آن در دستگاههاي اطلاعاتي، امنيتي و نظامي اين كشور نفوذ كرده و براي ايران كار مي كرده اند.
اين خبر كه تكذيب ايران را در پي داشت، در كويت، اعتراض شماري از جريانهاي سياسي مخالف ايران را برانگيخت كه خواستار كاهش سطح روابط ديپلماتيك دو كشور و اخراج سفير ايران شدند.
با اين حال، تغييري در روابط ايران و كويت رخ نداد، مقامهاي رسمي كويت از اظهارنظر مستقيم در مورد ايران خودداري كردند و كوشيدند تا آنجا كه ممكن است از پيامدهاي سياسي اين ماجرا و اثر گذاشتن آن بر روابطشان با ايران بكاهند.
علي جنتي، جز فاصله كوتاهي كه كمتر از يك سال به طول انجاميد، از هجده سال پيش سفير ايران در كويت بوده است؛ در سراسر اين دوره، ايران و كويت روابط مناسبي با يكديگر داشته اند و تنش عمده اي در روابطشان رخ نداده است.
علي جنتي در زماني به سفارت ايران در كويت فرستاده شد كه جنگ اول خليج فارس بتازگي پايان يافته و كويت زخم خورده از عراق، روابطش با ايران را از تيرگي دوران جنگ ايران و عراق و حمايتش از عراق در جنگ خارج كرده بود، دولت اكبر هاشمي رفسنجاني هم در ايران، "تنش زدايي" را سرلوحه سياست خارجي اش قرار داده بود و مي كوشيد با وجود همپيماني دولتهاي عرب خليج فارس با آمريكا، روابط حسنه اي با آنها برقرار كند.
در دوران سفارت علي جنتي، مناسبات اقتصادي ايران و كويت گسترش چشمگيري يافت و از لحاظ سياسي هم، در شرايطي كه فعاليتهاي اتمي ايران بارها مخالفتهايي از جانب همسايگان عربش در حاشيه خليج فارس بر مي انگيخت و اين گمان مطرح مي شد كه آمريكا از طريق نيروهايش در اين كشورها به ايران حمله خواهد كرد، مقامات كويتي بارها تصريح كردند كه حق ايران را در دستيابي به انرژي اتمي براي مقاصد صلح آميز به رسميت مي شناسند و به هيچ كشور خارجي اجازه نخواهند خاكشان را پايگاه حمله به ايران بكند.
علي جنتي سابقه ديرينه اي در كويت دارد كه از دوران سفارتش هم فراتر مي رود، او پيش از انقلاب كه در فعاليتهاي مسلحانه عليه حكومت وقت ايران فعال بود، ناچار به فرار از ايران شد و تا هنگام پيروزي انقلاب در كويت زندگي مي كرد.
علي جنتي با وجود اينكه فرزند احمد جنتي دبير شوراي نگهبان و از مخالفان هاشمي رفسنجاني مي باشد، در حلقه معتمدان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار دارد
سابقه علي جنتي در كويت و كارنامه سفارت او در اين كشور، اين احتمال را كه كنار گذاشته شدنش به درخواست دولت كويت انجام گرفته شده باشد كمرنگ مي كند و ريشه يابي دلائل جابجايي او را بيشتر به داخل ايران مي كشاند تا كويت.
علي جنتي فرزند احمد جنتي، دبير شوراي نگهبان و هوادار جدي دولت محمود احمدي نژاد است كه دشمني اش با اصلاح طلبان، زبانزد است؛ احمد جنتي همچنين از مخالفان اكبر هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان به شمار مي رود.
اين در حالي است كه پسرش علي جنتي، از اعضاي حلقه هوادار اكبر هاشمي رفسنجاني و مورد حمايت اوست.
علي جنتي در واپسين سال رياست اكبر هاشمي رفسنجاني بر مجلس شوراي اسلامي، رئيس دفتر او بود، با رئيس جمهور شدن آقاي هاشمي، استاندار خراسان و سپس سفير ايران در كويت شد و تا پايان دوره رياست جمهوري محمد خاتمي در اين مقام باقي ماند.
در انتخابات رياست جمهوري پنج سال پيش، علي جنتي از حاميان اكبر هاشمي رفسنجاني بود، در حالي كه پدرش از محمود احمدي نژاد حمايت مي كرد.
با اينكه آقاي هاشمي بازنده اين انتخابات از آب در آمد، در دولتي كه محمود احمدي نژاد تشكيل داد، علي جنتي از كويت فراخوانده و به وزارت كشور فرستاده شد تا معاون مصطفي پورمحمدي شود كه او هم از چهره هاي مورد حمايت آقاي هاشمي به شمار مي رفت و چندان نزد محمود احمدي نژاد مقبول نبود.
علي جنتي كه به عنوان معاون سياسي وزارت كشور مسئوليت برگزاري انتخابات را داشت، در آستانه انتخابات شوراها و مجلس خبرگان، تحت فشار هواداران آقاي احمدي نژاد از اين سمت كنار گذاشته و بار ديگر به عنوان سفير به كويت فرستاده شد.
هم اكنون نيز در حالي به دوران طولاني مدت سفارت علي جنتي در كويت پايان داده مي شود كه اكبر هاشمي رفسنجاني و وابستگانش مورد حمله و انتقاد هواداران محمود احمدي نژادند و تلاشهايي براي حذف آنان از صحنه سياسي صورت مي گيرد.
اگر تغيير سفير ايران در كويت هم در همين چارچوب صورت گرفته باشد، به نظر مي رسد هيچ زماني از اين مناسبتر نمي توانست باشد؛ هم كويتيهايي كه از "نفوذ" ايران در كشورشان ناخشنودند از اين جابجايي خوشحال خواهند شد، هم دولت كويت مي تواند اين جابجايي را به عنوان حداقل اقدامي جلوه دهد كه مي توانسته در قبال ايران انجام بدهد و هم يكي از پايگاههاي جريان سياسي هوادار هاشمي رفسنجاني به نفع رقبايش حذف مي شود.

ديدار كروبي و موسوي و تاكيد مجدد بر شركت مردم در راهپيمايي نخستين سالگرد انتخابات

مهدي كروبي روز گذشته به ديدار مهندس موسوي رفت و در مورد مسائل سياسي و امنيتي كشور در آستانه نخستين سالگرد انتخابات دوره دهم رياست جمهوري به گفت و گو پرداخت.
به گزارش كلمه، در اين ديدار اين دو شخصيت سياسي با اشاره به فرارسيدن خرداد ماه بر اهميت روزهاي دوم خرداد به عنوان روز حركت جديد از سوي مردم، سوم خرداد به عنوان روز حماسي آزادسازي خرمشهر ، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خميني(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازي حساس از تاريخ معاصر كه منجر به انقلاب اسلامي شد تاكيد شد و در مورد رويدادهاي روز ۲۲خرداد و روز حماسي ۲۵خرداد و نيز ۳۰خرداد تبادل نظر گرديد.
در اين ديدار بر ضرورت تدوين نوشته هايي كه به صورت دقيق اتفاق هاي آن روزها را بيان كرده اند تاكيد و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا كنون اتفاق افتاده است براي پيشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسير حق جويي و حق طلبي ملت بسيار مهم است.
در اين جلسه همچنين تصميم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپيمايي،در سطح ملي مردم به شركت در اين راهپيمايي دعوت شوند و در غير اين صورت براي اطلاع رساني و آگاهي بخشي با تنوع و تكثري كه شبكه هاي اجتماعي دارند به صورت مسالمت آميز جريان اطلاع رساني صورت گيرد.
همچنين كروبي و موسوي ضمن تاكيد بر بيهودگي مقابله خشونت آميز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز اگاهي عليرغم همه محدوديت ها، اتفاقات يك هفته اخير در دانشگاهها را نشانه اي از بي اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و تصريح كردند مردم به دنبال حقوق تصريح شده انساني در قانون اساسي و خواهان انتخاباتي غير گزينشي و آزاد و نيز خواهان ازادي رسانه ها و آزادي زندانيان سياسي هستند.
در اين جلسه ضمن اشاره به حملات لباس شخصي ها به دفاتر و شخصيت ها، كه به سلاح هاي سرد و گرم و بي سيم مجهز هستند تاكيد شد: اين اقدامات، سازمان يافته و دنباله همان فجايع كهريزك و كوي دانشگاه است كه امروز به شكل ديگري ظاهر شده است .
آنها همچنين ضمن ابراز تاسف از ضرب و شتم نوري زاد در زندان، اعمال خشونت و كتك زدن يك هنرمند براي ارعاب او را يك رويه از پيش تعيين شده و ظالمانه بر شمردند كه دل هر دلسوز نظام را به درد مي آورد.
كروبي و موسوي در اين جلسه تصريح كردند: همه اين اتفاقات ناشي از سكوت در مقابل مظالم بوده است و براي جلوگيري و ختم اين روش هاي غير قانوني و غير شرعي بايد بدون توجه به عقايد و اتهامات افراد و گروه هاي مختلف از حقوق آنها دفاع شود چرا كه رويه اسلامي دفاع از حقوق مظلوم است، با هر گرايش و فكري.
كروبي و موسوي با ابراز نگراني نسبت به شيوع گسترده دروغ در گفته ها و دستكاري آمار و اطلاعات هشدار دادند كه شيوع دروغ قطعا ضمن ويران كردن اوضاع اقتصادي و سياسي و فرهنگي به بنيان هاي فكري جامعه نيز لطمه خواهد زد و بايد به همه گفت كه اسلام مخالف دروغ و فساد است و بايد به مردم بگوئيم حساب فساد و ساير اقدامات غير انساني و غير قانوني را از اسلام جدا كنند.
دراين جلسه ضمن تبادل نظر پيرامون اوضاع اقتصادي كشور، افول صنايع ملي، گسترش بيكاري و وضعيت بد حقوق بگيران و كارگران و معلمان به عنوان مهمترين مشكلات اقتصادي كشور عنوان شدو تصريح گرديد منحرف كردن اذهان مردم از دلايل اصلي گريز از هنجارها، تاكتيكي براي انحراف ذهن مردم است و دولتمردان به جاي دليل تراشي بيكاري و گراني را كنترل كنند و از اقتصاد ملي حمايت كنند آنگاه خواهند ديد كه بسياري از جرم ها كاهش پيدا مي كند.
در اين جلسه همچنين تاكيد شد اگر صدا و سيما از سياست يك صدائي و انحصار طلبي دست بردارد در سطح جامعه با اقناع و وحدت بيشتري روبرو خواهيم بود.
اين دو شخصيت برجسته سياسي اين پرسش را مطرح كردند كه اين چه دستگاهي است كه بدان لقب رسانه ملي داده اند و از اخبار و نظرات ملت در آن خبري نيست؟
آنها در پايان با اشاره به در پيش بودن سالگرد رحلت حضرت امام به اثرات سوء قلب عقايد و روش و منش سياسي امام (ره) از سوي حاكمان ، صدا و سيما و رسانه هاي خارجي اشاره و اذعان شد: متاسفانه براي وارونه نمايي آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهاي بيگانه و صداي حاكمان هماهنگ عمل مي كند كه ضرورت دارد با توجه به در پيش بودن مناسبت ۱۴ و ۱۵خرداد اگاهي بخشي صادقانه و بدون تعصب از آن دوران صورت گيرد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

شيرين عبادي جايزه دموكراسي را به جعفر پناهي و محمد نوري زاد تقديم كرد

بعد از ظهر پنجشنبه (۲۰ مه) جايزه ويژه شهر بن در بزرگداشت دموكراسي به شيرين عبادي، حقوقدان ايراني و برنده جايزه صلح نوبل اعطا شد.
مراسم اعطاي اين جايزه در تالار مراسم ردوت در جنوب شهر بن برگزار شد و در آن حدود ۲۵۰ نفر از چهره هاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي و همچنين نمايندگان رسانه هاي جمعي شركت داشتند.
خانم عبادي جايزه خود را از دست اريك بترمان، رئيس "جمعيت دموكراسي" و مديرعامل راديو آلمان (دويچه وله) دريافت كرد.
خانم عبادي پس از دريافت جايزه، در سخناني جايزه را به جعفر پناهي و محمد نوري زاد تقديم كرد.
محمد نوري زاد در زندان اوين مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و در اعتراض به شرايط سخت خود دست به اعتصاب غذا زده است.
جعفر پناهي نيز به خاطر عدم دسترسي به وكيل و محروم بودن از ديدار خانواده اعتصاب خشك كرده است.
خانم عبادي از پناهي تقاضا كرد كه به اعتصاب خود پايان دهد تا با تن سالم و قوي به مبارزه در راه آزادي ادامه دهد.
ورنر هوير، معاون وزير خارجه آلمان، در نطقي از تلاش هاي خانم عبادي براي استقرار دموكراسي و حكومت قانون در ايران ستايش كرد.
آقاي هوير خطاب به شيرين عبادي گفت: "من در برابر استواري و دليري شما در دفاع از حقوق هم وطنانتان، به ويژه حقوق زنان و كودكان كشورتان سر تعظيم فرود مي آورم."
اريك بترمان در نطقي گفت: "خانم عبادي در دشوارترين زمان، يعني پس از انتخابات رياست جمهوري با فشارها و آزارهاي فراواني روبرو بود، اما هرگز از تلاش براي هدف انساني خود در تحقق دموكراسي در ايران از پاي ننشست."
آقاي بترمان گفت كه اين جايزه به معناي ابراز همبستگي آزاديخواهان جهان با مردم ايران است.
خانم عبادي در نطق سپاسگزاري خود گفت: "اين جايزه به تمام انسان ها و گروه هايي تعلق دارد كه در ايران در راه دموكراسي مبارزه مي كنند. جنبش سبز يك جبهه وسيع است كه در آن انبوه مردم با گرايش ها و عقايد گوناگون حضور دارند. هدف و آرزوي مشترك آنها نيل به دموكراسي است."
خانم عبادي افزود: "مردمي كه با اين فداكاري و صميميت متحد شوند، حتما پيروز خواهند شد."
خانم عبادي تأكيد كرد گفت و گو با ايران را نبايد به مناقشه هسته اي خلاصه كرد. وي گفت بايد توجه داشت كه در ايران نبردي سخت براي دست يافتن به آزادي و دموكراسي و حقوق بشر جريان دارد و آزاديخواهان سراسر جهان وظيفه دارند به نقض خشن حقوق بشر در ايران اعتراض كنند.
جايزه دموكراسي امسال براي دومين بار اعطا شد. سال گذشته واسلاو هاول، رئيس جمهور پيشين چكسلواكي، نخستين شخصيتي بود كه در سال ۲۰۰۹ اين جايزه را به خاطر زندگي سراسر مبارزاتي خود دريافت كرد.
اين جايزه هر سال به يك شخصيت حقيقي يا حقوقي تعلق مي گيرد كه در كشور خود تلاشي ارزشمند در راه دموكراسي كرده باشد.
ارزش "جايزه بين المللي دموكراسي" ۱۰ هزار يورو است و اين مبلغ در يك مجسمه شيشه اي تعبيه شده است.

حجت الاسلام صديقي از قول مرحوم آيت الله بهجت : آيت‌الله خامنه‌اي وارد شدند و امام زمان (عج) جلوي پاي ايشان تمام قد بلند شدند

سايت تابناك مي نويسد :
امام جمعه موقت تهران آيت الله بهجت را رجلي الهي دانست و گفت :‌ ايشان بدنشان اينجا بود، اما قلب ايشان اصلا به اين دنيا آشنا نشد و محرميتي با اين دنيا پيدا نكرد. جسمشان اينجا بود، اما مامور آن دنيا بود.

حجت الاسلام صديقي در گفت وگو با وطن امروز درباره ابعاد شخصيتي آيت الله بهجت چنين مي گويد :

• قبل از به دنيا آمدن آيت‌الله بهجت، پدر ايشان به بيماري سختي دچار شده و در زمان بيماري، صدايي مي‌شنود و كسي به ايشان مي‌گويد كه محمدتقي در راه است. همين امر نشان مي‌دهد كه آيت‌الله محمدتقي بهجت ذخيرهًْ‌‌الله است و گوهر خاص و نايابي است كه خداوند عطا كرد.

• مرحوم آقاي بهجت قبل از 18 سالگي به درجه اجتهاد رسيدند.

• با يك واسطه از شيخ عباس قوچاني نقل مي‌كنند كه محضر استادمان ميرزاعلي آقاي قاضي بوديم، استاد فرمودند شيخ محمدتقي بهجت نامه‌اي نوشته و در اين نامه مساله‌اي را سؤال كرده است. اگر كسي 3 روز روح را از بدن خارج كند حال كه روح به بدن باز‌گردد آيا بايد قضاي نماز را به جاي آورد؟ استاد بيان كردند كه من مطمئن هستم اين كار، كار خود شيخ محمدتقي بهجت است و ايشان سير ملكوتي داشته است.

• ايشان در نماز، نماز نمي‌ديد، بلكه خدا را مي‌ديد. وقتي نماز مي‌خواند 3 روز بدنش خسته بود. عده‌اي مي‌گفتند ما نگران نماز آقا بوديم و درخواست داشتيم كه از نماز مستحبي خود كم كنند. يكي از مراجع قم بيان مي‌كردند كه آيت‌الله بهجت نقال نيست و هرچه مي‌گويد جزو جانش است.

• در آن زمان كه مبارزه با شاه باب نبود، جمعي آمده بودند خدمت مرحوم آيت‌الله بروجردي و اعلام آمادگي كرده بودند كه اگر ايشان دستور دهند، حاضرند عليه شاه قيام كنند. آيت‌الله بروجردي از اين امر استقبال نكرده بودند و اجازه چنين حركتي را نداده بودند. بعدها در جمعي فرموده بودند «با فرض اينكه شاه از سلطنت خلع شد، چه كسي را مي‌توانيم براي اداره مملكت معرفي كنيم.» لذا دليل عدم حمايت ايشان از اين حركت، اين احساس بود كه شخصي براي جايگزيني شاه نداريم. مرحوم آقاي بهجت همان زمان فرموده بودند «چرا نمي‌توان كسي را پيدا كرد؟ با توكل بر خدا و پس از شروع حركت و سقوط شاه، شخص جايگزين او پيدا مي‌شود» لذا در اوج عرفان و فقاهت مسائل سياسي آن زمان را دقيقا رصد كرده و از حركت‌هاي ضد شاه حمايت مي‌كرد.

• آيت‌الله بهجت به علت علاقه وافري كه به امام خميني داشتند از ابتداي نهضت همراه ايشان بودند. متقابلا علاقه امام به آيت‌الله بهجت نيز فوق‌العاده بود. حضرت امام مي‌گفتند كه آقاي بهجت صاحب موت اختياري است و قدرت خلع دارد و مي‌تواند روح را از بدن خودش خارج كند.

• اطرافيان امام (ره) مثل آقاي مسعودي نقل مي‌كردند، امام آن روزي كه بنا بود به ديدار آيت‌الله بهجت بروند ذوق و شوقي وصف‌نشدني داشتند و وقتي وارد اتاق محقر آقاي بهجت ‌شديم، امام با نگاهي كه به ما ‌كردند، ‌فهميديم كه ايشان دوست دارند خلوت بشود و 2 نفري با هم سخن بگويند و اينكه ميان اين عاشق و معشوق چه مي‌گذشت، خود و خدايشان مي‌دانند.

• مرحوم آقاي بهجت در زمان بيماري حضرت امام، خيلي براي شفايشان دعا كردند، ايشان مي‌فرمودند: «در حال تعقيبات نماز صبح بودم كه مكاشفه‌اي برايم پيش آمد؛ امام با صورت نوراني و در حال تبسم از جلوي من رد شدند.

• ايشان مسيرشان و عادتشان اين بود كه در امور مديريتي كشور دخالت نمي‌كردند كه اين خودش تقويت مديريت كشور و رهبري بود. ولي دلسوزي و دعايشان را داشتند و در خلوت‌ها،‌ آنچه لازم خيرخواهي بود به آقايان مي‌فرمودند.

• در جريان فتنه 18 تير، آقازاده مقام معظم رهبري با مرحوم آقاي بهجت ديداري داشتند كه مرحوم آيت‌الله بروجردي هم در آن جلسه حضور داشتند. آيت‌الله بهجت به آقازاده رهبر انقلاب فرمودند، به پدر سلام برسانيد و بگوييد محكم در جاي خودش بنشيند، دشمنان مي‌خواهند پدر شما را از جايگاهش بلند و ضربه‌هاي سنگيني را به نظام وارد كنند.

• منبع موثقي از آيت‌الله بهجت نقل كردند كه ايشان در خواب ديدند كه حضرت امام زمان(عج) در مجلسي حضور داشتند،‌ علماي بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ آيت‌الله خامنه‌اي وارد شدند و امام زمان (عج) جلوي پاي ايشان تمام قد بلند شدند و براي ايشان جايي براي نشستن باز كردند.

• در خواب يا مكاشفه‌اي ايشان خطري را نسبت به انقلاب پيش‌بيني كرده بودند و به مقام معظم رهبري پيغام دادند كه خطري را نسبت به انقلاب پيش‌بيني كرده‌اند و توصيه صدقه و دعاهاي خاص را به ايشان كردند و فرمودند، آنچه از من ساخته بود نيز انجام دادم.